علي‌اكرم همت‌اوف و اعلام جمهوري خود مختار تالش مغان
(
بخش دوم)

محمد اوف

«
علي اكرم همت‌اوف» پسر علي اكبر از اهالي منطقه « لريك» است. او درسال 1948 در خانواده‌اي روشنفكر متولد شده و در رشته مكانيك در دانشكده پلي‌تكنيك تحصيلات خود را به اتمام رسانده و در طي دو سال خدمت سربازي، فرمانده دسته نظامي بوده است؛ بعدها در شهر لنكران از كارمندي «پارك» خودرو بين مناطق تـا سمت معاون اداره كل راه و ترابري اين استان راتقا مي‌يابد وي در سال 1988 ميلادي به دليل تشكيل ميتينگ‌هاي سياسي از حزب كمونيست شوروي اخراج شد.

همت اوف يكي از اعضاي گروه تاسيس‌كننده جبهه خلق آذربايجان بود و در تـاريخ 11 ژوئيه 1989 ميلادي به عنوان عضو هيات اداري جبهه خلق آذربايجان انتخاب شد در ماه ژانويه سال 1990 ميلادي، براي اولين بار در تـاريخ اتحاد جماهير شوروي بـا رهبري او، در شهر لنكران رژيم كمونيستي ملغا اعلام شد و حكومت مردمي برقرار گرديد و به همين علت تحت پيگرد قرار گرفت و در جمهوري اوكراين پنهان شد، ولي سرانجام در 12 دسامبر در ساختمان جبهه خلق آذربايجان دستگير و در بهار سال 1991 ميلادي وي را بـا مجازات مشروط آزاد كردند.

همت‌اوف در رهبري جبهه خلق آذربايجان، مخالف آشكار خط پان‌تركيستي «الچي‌بك» بود. به همين سبب از جبهه خلق اخراج شد و به عضويت حزب سوسيال دموكرات آذربايجان درآمد و به سمت معاون دبير اين حزب انتخاب شد.

او بـا آغاز جنگ قره‌باغ يك گروهان روزمنده ملي تشكيل داد كه بعد به «تيپ» تبديل شد و در جنگ قره باغ شركت كرد. در سال 1992 ميلادي، چون به سمت معاون وزير دفاع برگزيده شد، فعاليت سياسي خود را متوقف كرد. ليكن چندي نگذشته كه در اعتراض به اين گفته حيدرعلي‌اوف كه « هيچ‌كس غير از ترك‌ ]زبان‌[ها نمي‌تواند قهرمان ملي آذربايجان شود، و از تالش نمي‌تواند ژنرال دربيايد» از سمت خود استعفا كرد و به شهر لنكران برگشت و به عضويت حزب برابري اقوام آذربايجان درآمد و فعاليت سياسي خود را مجددا آغاز كرد.

او ديگر قاطعانه تصميم گرفته بود كه فقط بـا اعلام جمهوري خود مختار، مي‌شود حق تالش‌ها را در جمهوري آذربايجان اعاده كرد.

اين را نيز بايد ذكر كنيم كه « همت اوف» در حال حاضر در زندان است. گرچه جامعه بين‌المللي و در درجه‌ي نخست شوراي همكاري اروپا كه آذربايجان نيز عضو آن است، خواستار آزادي اوست. لكن رهبري كشور تـا به حال وي را در زندان « قبوستان» نگه داشته است و همسر وي همراه بـا سه فرزندش نيز در مهاجرت به سر مي‌برند.

بنابراين همانطور كه در بالا ذكر كرديم، حوادث گنجه باعث بحران شديدي در كشور شد. در شهر گنجه و در مناطق اطراوف آن مخالفت عليه حكومت منجر به قيام نظامي شد. در 17 ژوئن رييس جمهور « الچي بك» از راه‌هاي مخفي، به روستاي « كلكي» جمهوري خود مختار نخجوان فرار كرد؛ رييس پارلمان « عيسي قنبراوف» و ديگر مقام‌هاي عالي‌رتبه بـا استعفاي خود ميدان سياسي را براي حيدرعلي‌اوف باز كردند، در آن هنگام در كشور فقدان حكومت وجود داشت و در اين شرايط جمهوري خود مختار تالش مغان اعلام شد.

حزب برابري ملل آذربايجان در بيانه‌اي كه در تـاريخ 22 ژوئن سال 1991 منتشر شد، اعلام جمهوري تالش مغان را بـا نگاهي مثبت تاييد كرد و ذكر نمود كه جمهوري خود مختار تالش منجر به استقرار و گسترش دموكراسي در جمهوري آذربايجان خواهد شد.

بنابراين حزب برابري ملل آذربايجان از موقعيت تاريخي استفاده كرده و در ساختار دولتي جمهوري تالش مغان فعالانه شركت نمود. هم علي‌اكرم همت اوف و هم رهبري حزب برابري ملل آذربايجان، معتقد بودند كه اعلام جمهوري تالش مغان به معني تجزيه ]جمهوري[ آذربايجان نيست، چون كه جمهوري تالش مغان قسمت جدا نشدني آن مي‌باشد. همت اوف به طور علني اعلام مي‌كرد: « ما قصد جدايي از ]جمهوري[ آذربايجان و قصد وابستگي به جاي ديگر را نداريم كلمه‌هاي « جمهوري» و « ايالت» هيچ‌كس را نترساند» روزنامه « آچيق سوز» سخن آشكار،
1/7/1993).
همت اوف و هلال محمد اوف رهبر حزب برابري ملل آذربايجان اعتقاد داشتند ارگاني كه مجلس ملي ناميده مي‌شد و عبارت از پنجاه نماينده شوراي عالي ]جمهوري[ آذربايجان بود، تحت فشار جبهه خلق آذربايجان ساخته شده و داراي بـا صلاحيت نيست، چون كه اين ارگان حاوفظ مناوفع همه مـردم ]جمهوري[ آذربايجان نيست. به همين سبب از آن‌ها طلب مي‌كردند كه به براي مذاكره و بررسي اوضاعي كه پيش آمده است و نيز پر كردن خلايي كه در رهبري كشور به وجود آمده است ، بايد فورا شوراي عالي بـا همه اعضاي خود (360 نماينده) تشكيل جلسه بدهد. ليكن همان مجلس ملي، حيدرعلي‌اوف را به سمت شوراي عالي آذربايجان منتخب كرد.

حيدرعلي‌اوف ابتدا بـا منصوب كردن « صورت حسين‌اوف» به سمت نخست‌وزيري او را استادانه فريب داد. بعدها صورت حسين در يكي از صحبت‌هاي خود بـا همت‌اوف، اعتراوف كرد كه « بعد از گفت‌وگوي سه روزه بـا حيدرعلي اوف قدرتي در من باقي نماند و من آماده پذيرش همه پيشنهادهاي او بودم» در 10 ژوئيه حيدرعلي اوف در باكو همت اوف را به حضور پذيرفت و در طول 4 ساعت مذاكره به او وعده سمت بزرگي در كشور داد و كوشيد او را متقاعد كند كه اسلحه را زمين گذاشته و تابع او شود، ليكن همت اوف راضي نشد و تقاضا كرد كه هر چه زودتر بنا به خواسته به حق مـردم، خودمختاري تالش به رسميت شناخته شود.

علي‌اكرم همت اوف بعد از اين كه بدون نتيجه از مذاكره بـا علي‌اوف به لنكران برگشت همه فرمانداران مناطق داخل سرزمين جمهوري تالش مغان را عزل نمود و در تدارك تشكيل مجلس خلق برآمد. در همان زمان اجلاس شوراهاي مناطق برگزار شد و در آن اجلاس دستور‌العمل انتصاب جانشين براي فرمانداران عزل شده تصويب گرديد و از داوطلبان نمايندگي مـردم در مجلس خلق به تناسب جمعيت مناطق ثبت‌نام به عمل آمد.

در تـاريخ دوم و سوم اوت، هيات وزيران دولت مركزي به رياست صورت حسين‌اوف وارد لنكران شد. وزرا در مدت دو روز اقامت در آن شهر بـا اوضاع منطقه آشنا شده و قول دادند كه بيش‌تر مسائل را به سرعت حل نمايند. هنگام ديدار علي‌اكرم، همت اوف بـا هيات وزرا صورت حسين‌اوف از ايشان تشكر كرد و مهمانان را بـا اصول ساختار خودمختاري آشنا نمود.

اين ديدار در تالار فرهنگي شهر لنكران صورت گرفت. پس از مراجعت هيات وزرا، علي اكرم تـاريخ برگزاري مجلس خلق را، هفتم اوت 1993 ميلادي تعيين و اعلام كرد در آن روز انتخابات مجلس خلق به طرز پرشكوهي برگزار شود.

بعد از اين كه مجلس خلق ايجاد و جمهوري خود مختار تالش مغان اعلام گرديد، حيدرعلي اوف وخامت حوادثي را كه در جنوب كشور رخ داده بود، درك نمود و همت اوف را به ديدار تازه‌اي دعوت كرد. آن ديدار كه در 12 اوت صورت گرفت و حسين‌اوف نيز در آن شركت داشت بي‌ثمر ماند.

روش حيدرعلي اوف براي سرنگوني جمهوري خودمختار تالش مغان
حيدرعلي‌اوف از رفتار قاطعانه همت اوف متعجب بود و مي‌خواست كه بـا متدهاي تجربه شده به او جواب بدهد. او تصميم گرفت همت اوف را درفرصت مناسب دستگير و مجازات كند، از اين رو مقرر كرد كه در تـاريخ 29 اوت 1993 ميلادي همه پرسي درباره اعتماد به رييس جمهور «الچي بك» برگزار شود.

رهبري جمهوري خودمختار تالش مغان در مقابل آن قرار، برنامه ويژه‌اي را تهيه كرد در آن برنامه آمده بود كه اگر در برگه‌هاي راي، اسم «اياز مطلب‌اوف» در كنار اسم الچي بك نوشته نشود، تالشان در همه پرسي شركت نخواهند كرد، چون كه هر دوي اين‌ها يعني مطلب اوف والچي بك از طرف مـردم انتخاب شده و رئيس جمهوراني بودند؛ كه بعدها بركنار شده بودند، ( هر چند الچي بك را هيچ كس بركنار نكرده، بلكه خود فرار كرده بود) لكن حيدرعلي اوف نمي‌خواست اسم اياز مطلب اوف در برگه‌هاي راي ثبت شود، چون كه او خيلي خوب مي‌دانست اكثريت مـردم به نفع مطلب اوف راي خواهند داد. در اين حال او ناگزير مي‌شد سمت رئيس جمهوري را براي اياز مطلب اوف به رسميت بشناسد. بديي سبب عل‌اوف دريافت كه فقط بـا سرنگوني جمهوري خودمختار تالش مغان مي‌تواند رفراندوم را به شكل دلخواه خود برگزار كند و از طرف ديگر در نظر مـردم ساده، نفوذ خود را بالا ببرد.

حيدرعلي اوف بعد از ديدار دوم بـا همت اوف، گروهي از اوفراد عالي‌رتبه و نمايندگان پارلمان را كه اصالتا از منطقه تالش بودند به جلسه‌اي مخصوص فراخواند و به شركت‌كنندگان در جلسه اطمينان داد كه مذاكرات جلسه سري خواهد بود، تـا همه بتوانند نظر خود را به راحتي بيان كنند و در تلويزيون نيز فقط سخنان شخص وي(علي‌اوف) پخش خواهد شد. در آن جلسه علي‌اوف بـا احتياط سخنراني خود را شروع كرد و درباره دوستي ملت‌ها سخن گفت و اظهار نمود كه سياست اشتباه جبهه خلق آذربايجان در جامعه تفرقه به وجود آورده است. اعلام زبان تركي به عنوان زبان رسمي دولت اشتباه بوده، او گفت: « ما يك ملت هستيم، هيچ چيزي براي تقسينم كردن نداريم، در شرايط جنگ فرصتي براي اين گونه مذاكرات نيست، ما بايد همه نيروهاي خودمان را براي پيروزي بر دشمن بسيج كنيم.»

حاضران در جلسه نيز تـا حدودي حرف‌هاي او را باور كردند. زيرا در مدت بيش از يك ماه و نيم سكوت حكومت شايعات مختلفي بر سر زبان‌ها اوفتاده بود، حتي مي‌گفتند كه علي‌اوف راضي به ايجاد جمهوري خودمختار تالش مغان است. به راستي هم وقتي كه در 21 ژوئن، رييس جديد شوراي عالي يعني حيدرعلي اوف اعلام كرد كه در شهر لنكران جمهوري تالش مغان اعلام خواهد شد، رييس سابق همان پارلمان، عيسي قنبراوف پيشنهاد كرد كه بايد فورا اين مساله بررسي شود و تدابير فوري انجام گيرد، علي‌اوف در جواب او گفته بود: « بـاعث كار اين واقعه شما رهبران سابق اين كشور هستيد، عدم رعايت مناوفع ملي اقليت‌هاي قومي و نقض حقوق آن‌ها باعث اين كار شده است.»

بـا اين حال مدت چند ماه علي‌اوف نه در مجلس ملي و نه در رسانه‌هاي گروهي رسمي اجازه بررسي اين مساله را نمي‌داد، چون كه او هنوز براي تقويت حاكميت خود به علي‌اكرم همت اوف نياز داشت!

در 16 و 17 اوت علي‌اوف براي مذاكره درباره مساله جمهوري خود مختار تالش مغان، اجلاسيه ملي را تشكيل داد. در آن اجلاس مصوب شد كه در مدت سه روز ارگان‌هاي مربوطه كشور بايد در منطقه جنوب (تالش مغان) قانون اساسي كشور را اجرا نمايند. رهبري آن عمليات نيز به« صورت حسين‌اوف» واگذار شد. ليكن، يك هفته گذشت و هيچ‌كاري حاصل نشد. يعني حسين‌اوف، از اقدام عليه همت اوف خودداري كرد در اين حال علي اوف در 23 اوت به وسيله تلويزيون به مـردم محلي اعلام كرد كه حكومت علي‌اكرم را سرنگون كنند. گرچه دعوت او مي‌توانست موجب بروز جنگ داخلي شود،‌لكن مـردم قيام نكردند؛ طرفداران علي‌اوف فقط توانستند چندصد نفر از اوفراد مشكوك را در ميدان شهر لنكران جمع كنند.

در آن روز همه رهبران ارگان‌هاي مربوطه كشور، وزرا و نمايندگان تالش، به شهر لنكران فرستاده شدند، علي‌اكرم به خاطر اين كه خونريزي نشود،‌ از پست خود دست برداشت و مدتي بـا يك گروه طرفدار خود در واحد نظامي «N» مستقر شد. و بعد به كوهستان تالش رفت تـا اين كه بعد از چند ماه در منزل خود دستگير گرديد. وي زماني كه در سلول انفرادي بازجويي وزارت امنيت ملي به سر مي‌برد، فرار كرد و براي بار دوم در تـاريخ 7 اوت سال 1995 دستگير شد و محكوم به مجازات حبس ابد گرديد.

همت اوف هنوز در زندان است، توجه سازمان حقوق بشر و شوراي همكاري اروپا براي آزادي او جلب شده اما او خواهان برگزاري محاكمه‌اي علني مي‌باشد؛ زيرا او خود را مسئولي منتخب قاطبه مـردم مي‌داند كه هنوز قانونا از سمت خود عزل نشده است.