|
|
تاريخچه
جمهوري خود
مختار تالش
مغان الهام
محمداوف از
زمان تحميل
عهدنامه
ننگين تركمنچاي
و تجزيه
ولايات
قفقاز از
پيكر ايـران
و دو شقهشدن
سرزمين
تالش،
تالشان تنها
قومي بوداند
كه به هواي
وصل به موطن
اصلي و مام
ميهن ازلي خود
ايـران،
بارها به
اشكال مختلف
و گاه بـا
خيزش و قيام
عمومي صداي
اعتراض خود را
نسبت به مفاد
عهدنامه
مذكور به گوش
عالم رساندهاند. چنان
كه همه ميدانيم
و اغلب بـا
جزييات
موضوع نيز به
طريق مختلف
آشنايي پيدا
كردهايم،
در سال 1993 نيز
در منطقه
تالشنشين
آن سوي
آستارا چاي،
وقايعي رخ
داد كه معني و
مفهومش را در
سه عبارت زير
ميتوان
خلاصه كرد: نيل
به آزاديهاي
دمكراتيك در
شرايط پس از
فروپاشي
شوروي مقابله
بـا انديشههاي
پان تركيستي و حفظ
هويت و اصالت
ايراني وقايع
مذكور كه بـا
نام تشكيل
جمهوري خود
مختار تالش
مغان شناخته
شده است، صرفنظر
از ماهيت، هدف
و مباحث نفي و
يا تاييد، به
عنوان فصلي
از تـاريخ
مردم تالش
ثبت گرديده
است و از آنجايي
كه مردم
مذكور بـا
وجود 150 سال
جدايي، هرگز
ايراني بودن
خود را
فراموش
نكرده، ميتوان
گفت حادثه
تالش مغان،
مرتبط بـه
تـاريخ معاصر
گيلان و
ايـران است و
بايد مورد
مداقهنظر
قرار گيرد و
روايت درستي
از آن ثبت و
براي آيندگان
به يادگار
گذاشته شود.
مقاله ذيل
نگاهي است از
درون به
چگونگي آغاز
و پايان
جمهوري تالش
مغان، كه
نويسنده آن
الهام محمداوف
يكي از
فعالان عرصه
آن حادثه،
عضو حزب برابري،
اقوام
جمهوري
آذربايجان
ميباشد.
ايشان از سال 1993
به عنوان
تبعيد سياسي
در آلمان به
سر ميبرد و
مقاله خود را
در نشريه «
تالش» كه در
لنينگراد
منتشر ميشود،
به چاپ
رسانده است. در
اوايل ماه
ژوئن سال 1993 در
شهر گنجه بـا
رهبري « صورت
حسيناوف»
حوادثي رخ
داد. اولين
كساني كه در
كشور از « صورت
حسيناوف»
جانبداري
كردند و به
دفاع از او
برخاستند. گروهي
از نيروهاي
ميهنپرست
لنكراني
بودند كه راس
آنها
سرهنگ
بازنشسته «
علياكرم
همتاوف»
قرار داشت. در بدو
امر آنها
خواستند كه
در ميدان
مركزي شهر
لنكران
تجمعي ]ميتينگي[
به پشتيباني
از حوادث
گنجه برپا
كنند، اما حكومت
محلي كه
نمايندگان
جبهه خلق
بودند و مـردم
از آنها نفرت
داشتند،
مانع
برگزاري
ميتينگ شدند. «
علياكرم
همت اوف» بـا
طرفداران
خود موقتا
شهر را ترك
نمود در همان
حال واحد
نظامي «17» كه در
شهر لنكران
مستقر بود،
از همت اوف
دفاع كرد و
شوراي اوفسران
او را به عنوان
فرمانده
گردان خود
انتخاب نمود. در 15 ژوئن
1993، شوراي شهر
لنكران در
جلسه فوقالعاده
خود نسبت به
شهردار سلب
اعتماد كرده
و اختيارات
وي را به « علياكرم
همتاوف»
واگذار
كردند به
همين شكل
مخالفت
مردمي و
نظامي در شهر
لنكران عليه
حكومت شكل
گرفت. در 21 ژوئن
1993، رهبري واحد
نظامي «17»
اطلاعيهاي
خطاب به
مـردم صادر
كرد، در اين
بيانيه آمده
بود: « در اوضاع
بحراني كه در
نتيجه فقدان
حكومت و هرج و
مرج در كشور
به وجود آمده
است واحد نظامي
(17) در مقابل
مـردم احساس
مسئوليت خود
را درك كرده و
تامين امنيت
مـردم مناطق
آستارا،
لنكران،
لريك،
يارديلمي،
ماسالي، جليلآباد
و بيلهسوار
را بر عهده
خود گرفته و
در اين منطقه
جمهوري خود
مختار تالش
مغان را
اعلام ميكند.»
در تـاريخ 4
ژوئيه سال 1993 در
شهر لنكران
نشستي بـا
شركت
نمايندگان
پارلماني،
وزرا و ديگر
مقامات عالي
رتبه و
روشنفكران
سرشناس كه
همگي از
اهالي تالش
مغان بودند
برگزار شد. در اين
نشست مسائل
مربوط به
اعلام
جمهوري تالش
مغان و
اوضاعي كه در
منطقه به
وجود آمده
بود مورد
مذاكره و
بررسي قرار
گرفت و بعد در
شرايط رضايت
بخشي راههاي
پيشبرد امور
مربوط به
تاسيس
جمهوري خود مختار
تالش مغان و
برقراري نظم
و امنيت مشخص
شد و در آن
نشست بـا در
نظر
گرفتن
وخامت اوضاع
سياسي و اجتماعي
تصميم گرفته
شد كه در اسرع
وقت مجلس خلق
جمهوري تالش
مغان تشكيل
شود. در 17 اوت،
بـا توجه به
موانع قابل
تصور و غير قابل
تصور،
انتخابات
خلق جمهوري
خود مختاري
تالش مغان برگزار
شد و از هفت
منطقه مذكور 216
نماينده از 250 نماينده
انتخاب شده و
در مجلس حضور
ياوفتند. در
نخستين جلسه
به اتفاق آرا
ايجاد
جمهوري خود مختار
تالش مغان در
قالب جمهوري
آذربايجان را
تصويب كردند.
و در جلسه
بعدي لايحهي
تدوين قانون
اساسي آن
جمهوري
تصويب شد و «
علياكرم
همتاوف» به
عنوان رئيس
جمهور موقت
جمهوري خود
مختار تالش
مغان و «
فخرالدين
عباس اوف» به
عنوان رئيس
مجلس خلق
انتخاب
گرديدند. همچنين ترتيب
كار مجلس خلق
مشخص شد و كميسيوني
مامور تهيه و
تدوين قانون
اساسي گرديد و
رنگ و آرم
پرچم جمهوري
خود مختار
تالش مغان
نيز مورد
تصويب قرار
گرفت و در مدت
كوتاهي براي
تثبيت اوضاع
اقتصادي،
اجتماعي، سياسي
و تامين مواد
اوليه غذايي
مـردم،
اقدامات
فوري انجام
گرفت و براي
اولين بار در
تـاريخ
جمهوري
آذربايجان
درباره
چگونگي
انتخاب والي
و معاون والي
ولايات،
اساسنامهاي
تصويب شد.
مجلس خلق روز
انتخابات
رياست
جمهوري را
مشخص كرد. اما
تهاجمات
حكومت
مركزي، بعضي
اشتباهات
رهبري
جمهوري خود
مختار تالش
مغان، نبود
تجربه سياسي
درحد لازم،
عدم درك برخي
از مـردم از
مساله
جمهوري خود
مختار و ترس
مـردم از
شخصيت « حيدر
علياوف» بر
روند امور و
اجراي
تدابير
اتخاذ شده
مجلس خلق
تاثير منفي
ميگذاشت.
تـا
اين كه در
تـاريخ 23 اوت
سال 1993 بر اثر
تهاجم
گسترده
نيروهاي
دولتي و
خودداري علياكرم
همت اوف از
درگيري
مسلحانه و
خونريزي، جمهوري
خود مختار
تالش مغان
ساقط شد و همه
رهبران آن
رئيس جمهور،
وزير دفاع و
غيره و ... بيشتر از 20 نفر
زنداني شدند
و شمار زيادي
نيز متواري
گرديدند. طبق مصوبه
مجلس ملي
جمهوري
آذربايجان،
دادگاه عالي
كشور،
فعاليت حزب
برابري ملل
آذربايجان
كه قبلا حزب
خلق جمهوري
تالش ناميده
ميشد و رهبر
ايدئولوژي
جمهوري خود
مختار تالش مغان
و نيروي
محركه آن بود
و كارمند
علمي
فرهنگستان
علوم
آذربايجان «
هلال
محمداوف» آن
را رهبري ميكرد،
متوقف شد.
اعضاي اين
حزب تحت
تعقيب قرار گرفته
و براي رهبر
آن حكم پيگرد
صادر شد. بـا همه
اين احوال به
علت سانسور
شديد رسانههاي
جمهوري
آذربايجان و
محروم بودن
جمهوري تالش
مغان از
امكانات
تبليغاتي
براي مـردم
جهان و حتي
بسياري از
مـردم
جمهوري
آذربايجان،
چگونگي وقايع
مذكور
ناشناخته
ماند. به
راستي در
تابستان سال 1993
در سرزمين
تالش چه
اتفاقي رخ
داد؟ علل اعلام
جمهوري خود
مختار تالش
مغان چه بود و
چرا ساقط شد؟ مبارزه
سياسي حزب
برابري ملل
آذربايجان
براي ايجاد
خود مختاري
تالش
« حزب
برابري ملل
آذربايجان»
كه قبلا « حزب
خلق تالش»
بود، در
اواخر سال 1989 به
نام حزب
رستاخيز تالش
بنيانگذاري
شده بود. هدف
اصلي آن حزب
دفاع از حقوق
قومي تالشها
در سطح دولت
بود كه در
آينده ميبايست
براي ايجاد
خودمختاري
در اراضي هفت
شهرستان
جنوب جمهوري
آذربايجان
مبارزه ميكرد.
برانگيزندگان
و رهبران
ايدئولوژي
اين حزب،
دانشجوياني
بودند كه در
دانشگاههاي
پايتخت
تحصيل ميكردند
و نيز
نمايندگان
وطنپرست و
روشنفكر
رهبرشان هم «
هلال
محمداوف» بود. « هلال
محمداوف» در
سال 1959 ميلادي
در روستاي
تنگه رود
منطقه
آستاراي
جمهوري
آذربايجان
در خانوادهاي
روشنفكري
متولد و بعد
از اتمام
تحصيلات دبيرستاني
وارد
دانشگاه
دولتي باكو
شد و به عنوان
دانشجوي
ممتاز رشته
رياضي
تحصيلات خود
را به اتمام
رسانده و بعد
در
فرهنگستان
علوم جمهوري
آذربايجان
مشغول به كار
گرديد. او
زماني كه در
فرهنگستان
علوم اتحاد
جماهير
سوسياليستي
شوروي مشغول
گذراندن
دوره
كارآموزي
علمي خود
بود، فعاليت
سياس خود را
شروع كرد؛ 5
شماره از
روزنامه «
توليشي»
(تالشي) يك
شماره از
روزنامه «
تولشستون»
(تالشستان)،
چند بروشور و
كتاب درباره
زندگي و
فعاليت «
ذوالفقار
احمدزاده» كه
در اوايل قرن
بيستم رهبر
نهضت قوم
تالش بوده
است، منتشر
كرد. در زمان
اعلام
جمهوري خود
مختار تالش مغان،
«جبهه خلق»،
حزب حاكم
آذربايجان
بود. آن حزب به
پانتركيستها
منسوب و از
طرف « حيدرعلياوف»
ايجاد شده
بود، تـا راه رسيدن
او به حكومت
را هموار كند.
روند بعدي
حوادث اين
واقعيت را به
خوبي به
اثبات رساند. « هلال
محمداوف»
همراه بـا
طرفداران
خود هميشه ضد
رهبري پان
تركيست اين
تشكيلات،
يعني « ابوالفضل
الچيبك»
مبارزه ميكرد،
او از سياست
جبهه خلق
آذربايجان
مبني بر نقض
آشكار حقوق
اقوام غير
ترك ]زبان[
در جمهوري
آذربايجان
انتقاد مينمود،
به همين سبب
او بارها از
طرف ارگانهاي
دولتي
مخصوصا از
طرف وزارت
امنيت ملي و
از طرف رسانههاي
گروهي پانتركيست
تحت فشار
رواني و
سياسي قرار
داشت و مورد
تهديد و
انتقاد قرار
گرفته بود
ليكن او عليرغم
همه فشارها،
تهديدات و
بهتانها در
راه حفظ و
اعاده حقوق
دمكراتيك
همه ]مردم
جمهوري[
آذربايجان
فعاليت ميكرد. بعد از
شكست جمهوري
خود مختار
تالش مغان او
مجبور شد كه
آذربايجان
را به مقصد
روسيه ترك
كند و در حال
حاضر در
روسيه
زندگي ميكند. برنامه و
اهداوف
سياسي حزب برابري
ملل
آذربايجان
]كاربرد[
نام قوم يك و
نيم ميليون
نفري تالشها
در سال 1938
ميلادي رسما
ممنوع اعلام
شده و تـا حال اسم
آنان اعاده
نشده است.
(يعني در اسناد
رسمي اجازه
نميدهند كه
قوم تالش در
آن ذكر شود). در روند
سرشماري
عمومي نفوس
در سال 1989
ميلادي، برگههاي
صدهاهزار
نفر مردمي كه
قوميت خود را
تالش نوشته
بودند، در
عرض دو روز
تعويض گرديد
و در قسمت مربوطه،
مليت
آذربايجاني
نوشته شد،
فقط بعد از اعتراضات
مـردم به طور
نمادين
تعداد تالشها
در جمهوري
آذربايجان،
بيست و يك
هزار نفر ذكر
شده است (در
حالي كه فقط
در بعضي از
روستاهاي
تالش، بيشتر از اين
تعداد تالش
زندگي ميكند). ارگانهاي
دولتي ]جمهوري[
آذربايجان
بـا بهانههاي
مختلف اعضاي
حزب برابري
خلقهاي
آذربايجان
را تحت تقيب
قرار داده و
سعي كردهاند
كه به هروجهي
كلمه « تالش» از
نظامنامه و
برنامه اين
حزب برداشته
شود. رهبري حزب
برابري ملل
آذربايجان
هيچوقت
پنهان نميكرد
كه هدف اين
حزب ايجاد
خودمختاري
تالش در تركيب
جمهوري
آذربايجان
است. تصادفي
نيست كه در
نظامنامه
حزب مذكور كه
در 12 مارس سال
1993
وزارت دادگستري
جمهوري
آذربايجان
نيز آن را
رسما تصديق
كرده است،
آمده كه اين
حزب فعاليت
خود را بر
مبناي
موازين حقوق
بينالملل و
بر اساس
معيارهاي
دمكراتيك حق
تعيين سرنوشت
ملتها و بر
طبق قانون
اساسي
جمهوري
آذربايجان
ادامه ميدهد. لكن بـا
توجه به اين
موارد، اين
حزب هيچوقت
سعي نكرده
است كه روند
حوادث را به
صورت مصنوعي ]غير
طبيعي[ سرعت
دهد بلكه
كوشيده است
كه براي
فراهم شدن شرايط
مناسب
سياسي،
اقتصادي و
رواني براي
تحقق تشكيل
خود مختاري
از مشي
مبارزه
دمكراتيك عدول
نكند، از اين
رو اعلام
جمهوري تالش
مغان در
تابستان سال 1993
چندان غير
منتظره نبود. نقل
از : فرهنگ
گيلان ـ
سال پنجم ـ
شماره 17 و 18 ـ
بهار و
تابستان 1382
ادامه دارد
|