پژوهشهاي
معاصران در
زبان
آذربايجان*
دكتر حسينقلي
كاتبي
از
ابتداي قرن
چهاردهم هجري
شمسي يعني در
مدت شصت و اند
سال اخير
راجع به زبان
آذربايجان
پژوهشهايي
از طرف
نويسندگان
ايراني و
ايرانشناسان انجام
گرفته است... اين پژوهشها
يا بحث و
بررسي تك
موضوعي
Monographie است و تنها در
مورد زبان
آذربايجان
صورت
پذيرفته، يا
چند موضوعي Polygraphie و در
كنار مباحث تاريخي
يا فرهنگي و
ادبي و مدني،
بحثي نيز از
اين زبان
انجام گرفته است.
تحقيقات
انجام شده
بيشتر مدلل و
مستند
Documentaire و مقرون به
سنجش و تحليلي Analytique و
كمتر حماسي و
خطابي است.
از
آن جايي كه
شناساندن پژوهشها
و پژوهندهها
و نماياندن
ارزش و ميزان
كار و چگونگي
ديدها و برداشتهاي آنها
سخن را چنان
به درازا ميكشانيد
كه چيزي در حد
فرع مزيد بر
اصل ميشد،
لذا به ذكر
عناوين و
مختصري در
معرفي كتاب
پرداختيم...
ما
در اين بررسي
مختصر كوشش كرديم
جنبهي
تاريخي نوشتهها
را مراعات
كنيم. اينك
فهرستي از اين پژوهشها:
ايرانشهر:
اين كتاب را
كه جغرافياي
تاريخي ايران
و از آن جمله
آذربايجان
است پروفسور و
ماركوارت
J.Marquart ايرانشناس
فقيد آلماني
در 1901 م.
(مطابق 1380 خ) در
برلن چاپ كرده
و اعلام
جغرافيايي
ايران را ريشهيابي
نموده و دربارهي
زبان
آذربايجان
تصريح كرده
كه: « زبان
حقيقي پهلوي،
زبان
آذربايجان
است كه زبان
اشكانيان
بوده است.»
دانشمند
ايرانشناس
مقارن انتخاب
كلمهي
آذربايجان از
سوي حزب
مساوات پان
توركيست
قفقازيه (1918 م.)
براي
نامگذاري
دولت جديد
داغستان و شروان
(آران)، سخنراني
انتقادي
مبتني بر اصول
جغرافياي
تاريخي و
قواعد ژئوپوليتيك
ايراد كرد كه
در مراكز علمي
ـ اجتماعي
انعكاس مطلوب
يافت و در
مطبوعات و از آن جمله
در مجلهي
ايرانشهر1 به
چاپ رسيد.
آذري:
آذري يا زبان باستان
آذربايگان را
دانشمند
آذربايجاني احمد
كسروي، تاليف
و در 1304 خ. چاپ
كرد كه در آن زمان
بهترين،
سودمندترين و
علميترين
بررسي دربارهي
زبان
آذربايجان پس
از استيلاي
تازيان تلقي
گرديد. اين
كتاب، از طرف مراكز
زبان شناسي و
شخصيتهاي
علمي
مورد
توجه و تقدير
قرار گرفت و
سرمشقي براي
پژوهش در اين
زمينه گرديد...
ايران
باستان: تاليف
بسيار
ارزشمند حسن
پيرنيا (مشيرالدوله)
در تاريخ
باستاني
ايران مشتمل
بر سه جلد كه اول
آن در سال 1311
شمسي
چاپ
شد. مولف
دانشمند اين
كتاب در فصل
تاريخ ماد از
مذهب مادي،
تمدن مادي،
زبان
مادري،
كتيبههاي
ماديو ساير
اسناد و آثار
فرهنگي و مدني
ماد باستان
سخن رانده و خيلي
از مجهولات و
مبهمات را
روشن
گردانيده است.
پيرنيا با
استناجات
فاضلانه به نظريات
ايران
شناساني
مانند
نولدكه،
دارمستتر، و
هرتسفلد
دربارهي
زبان باستاني
ماد و
جاي آن در
گروه زبانهاي
آريايي اشاره
كرده است.
مختصر اين
كتاب قبلا به
نام « ايران
باستاني» در
سال 1306 به چاپ
رسيده است.
زبان
تبريزي: مقالهي
« زبان
تبريزي»
از رشحات قلم
استاد سيد
محمد محيط طباطبايي
نويسندهي
دانشمند است
كه در
سال
1317 شمسي در مجلهي
تعليم و تربيت
چاپ شده...
آذربايجان
و وحدت ملي ايران:
رسالهاي است
از ]دكتر حسينقلي
كاتبي[ در زمينهي
عناصر مليت
ايراني آذربايجان
از وحدت
تاريخي و
زباني و آداب
و عادات و
ادبيات و آثار
فكري و
احساسات و آرمان ملي
كه نويسنده آن
را در شهريور
ماه 1321 خورشيدي
در تبريز چاپ
كرده و در بررسي
عنصر زبان،
تاريخچهاي
از پيشينهي
زبان باستاني
آذربايجان و
لهجهي آذري
به قلم
آورده...2
سندي
دربارهي
زبان آذري:
مقالهاي است
به قلم مرحومعباس
اقبال،
نويسندهي
دانشمند و
مورخگرانمايه
(1275 تا1334Ú . ش) كه در شمارهي
سوم سال دوم
مجلهي
يادگار كه به
مديري و
سردبيري خود
وي از سال 1324 در تهران
انتشار يافته
چاپ شده است.
زبان
تركي در
آذربايجان:
نوشتهي محقق زنده
ياد عباس
اقبال، كه آن
نيز در سال 1325 Ú . ش. در
شمارهي سوم
مجلهي يادگار
چاپ گرديده.
زبان
قديم
آذربايجان:
تاليف دكتر
منوچهر مرتضوي كه
جزء مجموعهي
انتشارات
ادبي و تاريخي
موقوفات دكتر
محمود افشار
يزدي به شمارهي 12 در سال
1360 چاپ شده .
گويش
كرينگان: گويش
كرينگان
(تاتي) تاليف يحيي
ذكاء نويسنده
و پژوهشگر
دانشمند است
كه در 1332 ش. در
تهران چاپ و
منتشر شده.
تاتي
و هرزني: اين
كتاب در 160 صفحه
به قطع وزيري
تاليف زنده ياد
عبدالعلي
كارنگ
نويسندهي
دانشمند
آذربايجاني
است كه در سال 1332
شمسي در تبريز به
چاپ رسيده
است.
زبان
كنوني
آذربايجان:
اين كتاب را
دكتر ماهيار نوابي
استاد
دانشگاه
آذرآبادگان
در سال 1333 در 145 صفحه
در تبريز
تاليف و چاپ
كرده
است.
زبانها
و لهجههاي
ايراني: مقالهي
سودمند و
ارزندهاي
است دربارهي
گروه زبانهاي
ايران ولهجههاي
گوناگون آن كه
دكتر احسان
يارشاطر
نوشته ودر شمارههاي
1 و 2 سال پنجم
مجلهي
دانشكدهي
ادبيات
دانشگاه
تهران چاپ
كرده است. قهري است
كه بخشي از آن
دربارهي
زبان
آذربايجان و
لهجهي آذري
است.
بيست واژهي
آذري: سخنراني
فاضلانهاي
دربارهي
واژههاي
آذري در حواشي
نسخهي خطي
كتاب
البلغه
است كه استاد
فقيد مجتبي
مينوي در ششمين
كنگرهي
تحقيقات
ايراني ايراد
كرده
است.
يك
سند تاريخي از
گويش آذري
تبريز: نوشتهاي
از دكتر محمد
مقدم
كه
در شمارهي 10
ايران كوده
چاپ شده است.
خلخالي
يك لهجهي
آذري:
گزارشي
است در 13 صفحه،
نوشتهي
شادروان
عبدالعلي
كارنگ كه در 1334
در تبريز منتشر شده،
اين گزارش
مربوط به زبان
تاتي يا
خلخالي مصطلح
در روستاي لجل ميباشد.
تاريخ
ماد: كتاب
مفصل و معتبر
تاريخ ماد
تاليف ا.م. دياكونوف
زبانشناس،
باستانشناس
و خاورشناس
معاصر شوروي
را كه سرگذشت
اجتماعي، سياسي،
فرهنگي، مدني
و ساير ويژگيهاي
قوم و دولت
ماد، و
امپراتوري
مادي پس از پيروزي بر
آشور و از
ميان برداشتن
آن دولت ستمگر
است، ميتوان
از منابع زبان
و خط مادي
نيز دانست.
بررسي تحليلي
و تطبيقي كه
مولف دربارهي
واژهها و
ساير عناصر زباني
ماد انجام
داده، به اين
نتيجه رسيده
كه زبان مادي
يك شاخه از
گروه زبانهاي ايراني
بوده و با آنها
پيوستگي و همريشگي
داشته است.
گويش گلينقيه:
مرحوم
عبدالعلي
كارنگ در كتاب
تاتي و هرزني
نوشته است كه: «
قريهي هرزن رو
به ويراني
رفته و اكنون
جز خانواري
چند در آن
باقي نمانده و
غالب ساكنان
آن به
قراء
مجاور و
مخصوصا به
قريهي
بالنسبه جديد
البنايي به
نام گلين قيه3
مهاجرت نمودهاند.
اهالي قريهي
هرزن و گلينقيه...
به لهجهي
مخصوصي سخن ميگويند
كه به
قول
خود آنان
كوهورزانيلو
و بنا به
معروف زبان
هرزندي
ناميده ميشود.
اين كتاب در 44 صفحه
در تهران به
سال 1336 خورشيدي
در فرهنگ ايران
زمين چاپ شده.
تاكنون دربارهي
گويش هرزني
(هر زندي) احمد
كسروي،
عبدالعلي كارنگ،
يحيي ذكاء،
دكتر
صادقكيا
و دكتر منوچهر
مرتضوي، پژوهشهاي
سودمندي
انجام دادهاند
و به نظر پژوهشگران
لهجهي اصلي
آذري همين
گويش هرزني
است.
خوئيني
يكي از لهجههاي
آذري: خوئين
روستايي در 60
كيلومتري
جنوب غربي
زنجان و كنار
يكي از شعب رودخانه
قزلاوزن
(سفيد رود) است.
در اين روستا
لهجهاي از
آذري متداول
است. دكتر منوچهر
ستوده از
پژوهندگان
فاضل معاصر،
واژهنامهاي
شامل لغات
عمومي، نامهاي اعضاء
و قسمتهاي
بدن، اسامي
رستنيها،
افعال و اعداد
براي اين گويش
ترتيب داده و با
يك ترانه به
لهجهي
خوئيني در جلد
ششم فرهنگ
ايران زمين
سال 1337 خورشيدي
به چاپ رسانده
است.
فهلويات
آذري: نويسندهي
دانشمند و
اديب و شاعر
ارجمند محمد امين
اديب طوسي،
بررسي در زبان
آذربايجان و
لهجههاي
محلي را از
سال 1317 با انتشار
مقالاتي در
مجلهي
ماهتاب، كه
دارنده و مدير
آن مرحوم جواد
ناطق از
پيشگامان صدر
مشروطه در
آذربايجان
بود آغاز كرد.
پس از فترتي
كه چندين سال
دوام داشت،
آثاري از آن
مرحوم در مجلهي
دانشكدهي
ادبيات تبريز
انتشار مييابد.
اينك آنها را
به اختصار
معرفي ميكنيم:
فهلويات
زبان آذري در
قرن هشتم و
نهم در شمارهي چهارم
سال هفتم مجلهي
مزبور، 1334
Ú . ش.
نمونهاي
از فهلويات
قزوين ، زنحان و
تبريز در قرن
هفتم. شمارهي
دوم سال هفتم
نشريهي
مذكور، 1334
Ú . ش.
فهلويات
مغربي تبريزي
شمارهي دوم
سال هشتم مجلهي
مزبور، 1335
Ú . ش.
فهلويات
زبان آذري در
قرن هشتم و
نهم. شمارهي
چهارم سال
هفتم مجلهي دانشكدهي
ادبيات
تبريز.1334
Ú . ش.
فهلويات
ماما عصمت و
كشفي. مندرج
در مجلهي
دانشكدهي
ادبيات تبريز،
شمارهي سوم
شال هشتم. 1335.
آثار
موجود از زبان آذري:
شمارهي 4 سال
نهم، 1336 Ú
. ش.
نمونهاي
چند از لغت
آذري:
شمارهي
4 سال نهم
نشريهي
دانشكدهي
ادبيات
دانشگاه
تبريز،
1336.
زبان
مردم تبريز: اين
مقاله مربوط
به گويش مردم
تبريز در سدههاي
دهم و يازدهم
هجري است كه
آن را استاد
دكتر ماهيار
نوابي نوشته
ودر شمارهي سوم
و چهارم سال
نهم نشريهي
دانشكدهي
ادبيات
تبريز، 1336 چاپ
شده است.
آذربايجان
و نهضت ادبي:
تاليف دكتر
جمالالدين
فقيه، چاپ آذرماه 1346
خورشيدي كه در
آن از زبان
مادي، زبان
پهلوي، لهجهي
پارسي دري، و
زبان
تركان
و مغولان در
آذربايجان،
...با نمونههايي
از نيمزبان
آذري به تفصيل
سخن گفته است.
نظري
به تاريخ
آذربايجان:
اين كتاب را
در 988 صفحه
استاد دكتر جواد
مشكور مورخ
چيره دست
معاصر تاليف
كرده كه به
سال 1349 در تبريز
چاپ شده است.
گويش
آذري: (متن و
ترجمه و واژهنامهي
رسالهي روحي انارجاني):
اين كتاب 189
صفحهاي كه بر
روي جلد آن
نوشته شده
پژوهشي از
رحيم
رضازادهي
ملك، از
انتشارات
انجمن فرهنگ
ايران باستان
است كه در 1352 خ.
چاپ شده است.
آذريگان
( آگاهيهايي
دربارهي
گويش آذري):
نوشتهي
استاد دانشمند
دكتر صادقكيا
كه در سال 1354
خورشيدي در
تهران چاپ شده
است. در اهميت
اين كتاب
به عنوان يك
منبع مورد
اعتماد همين
بس كه استاد،
آن را با
بررسي منابع
معتبر قديمي و
تطبيق و تلفيق
آنها فراهم
آورده و
دشواريهاي
واژهها را
باز نموده است.
دو
نمونه از زبان
مردم تبريز:
اين دو نمونه
متعلق به سدههاي هفتم
و هشتم هجري
است كه دربارهي
آنها دكتر
رشيد عيوضي
استاد
دانشگاه
تبريز مقالهاي
در كتاب « چهرهي
آذرآبادگان
در آئينهي
تاريخ ايران»
به سال 1353
خورشيدي نوشته است.
در
اين كتاب،
مجموعا سيزده
مقالهي
تحقيقي
متناسب با
عنوان آن چاپ شده،
كه از جملهي
آنها « زبان
آذربايجان»
نوشتهي دكتر
منوچهر
مرتضوي و « سابقهي
زبان دري در
آذربايجان» به
قلم دكتر
غلامحسين
مرزآبادي است.
دقيقي،
زبان دري و
لهجهي آذري:
طبق نوشتهي
دكتر منوچهر مرتضوي
در كتاب « زبان
ديرين
آذربايجان» در
شمارهي
چهارم سال
يازدهم مجلهي دانشكدهي
ادبيات و علوم
انساني
دانشگاه
فردوسي (مشهد)،
زمستان سال 1354
كه به
يادگار
مجلس
بزرگداشت
دقيقي طوسي
انتشار يافته،
مقالهاي از
دكتر جلال
متيني با عنوان « دقيقي،
زبان دري و
لهجهي آذري»
چاپ شده بود،
متضمن بررسي
تفاوتهاي
موجود در زبان
دري و لهجهي
آذري در قرن
پنجم هجري و
ارائه نوع
مشكلات قطران
تبريزي در ديوان
دقيقي براساس
ابيات مستشهد
از اشعار دقيقي
در كتاب لغت
فرس اسدي طوسي
و حدود اختلاف و
اشتراك فارسي
دري و آذي در
آن روزگار در
چارچوب مواد مذكور.
زبان
آذربايجان
وحدت ملي
ايران: اين
كتاب حاوي دو
بخش عمدهي اصلي:
« زبان قديم
آذربايجان
(آذري) و » « سخني
دربارهي
زبانهاي
محلي ايران» آميخته
با بحث
انديشمندانه
دربارهي
وحدت ملي
ايران و
آذربايجان
است كه آن را
مهندس ناصح ناطق
قبلا در 33 صفحه
و سپس در 115 صفحه
با قلم توانا
و روان و
آگاهيهاي فراوان
به رشتهي
تحرير كشيده
است.4
زبان
ديرين
آذربايجان:
پژوهش و نگارش
استاد دكتر
منوچهر
مرتضوي، چاپ
تهران، 1360 در سه
بخش بدينقرار:
5
1ـ آثار
و اسناد مربوط
به زبان ديرين
آذربايجان.
2ـ
منابع و مآخذ
مربوط به زبان آذربايجان.
3ـ
زبان هرزني.
آذربايجان
و آران: تاليف
دكتر
عنايتالله
رضا، مترجم و
نويسنده و
پژوهشگر
معروف معاصر،
اين كتاب در
سال 1360 خورشيدي،
در 227 صفحه در
تهران به چاپ
رسيده است.
تار
و پود كتاب
آذربايجان و
آران « احساس
ملي» و « منطق
علمي» است كه
از دو مسير به
يك هدف رسيدهاند.
مولف
دانشمند كتاب
با احاطهاي
كه در منابع
بررسي از
فارسي و عربي و
تركي و روسي و
آنسيكلوپدي
شوروي و پژوهشهاي
ايرانشناسان
و قدرت تحليل
و استنتاج
حقايق را
داشته،
توانسته
نوشتهاي در
حد اعلاي
داوري علمي و
تاريخي مستند چاپ
و منتشر كند.
فرهنگ
تاتي و تالشي:
مولف علي
عبدلي از
پژوهشگران معاصر،
چاپ تهران، 1363
خورشيدي. اين
كتاب پيشگفتاري
در مورد زبان
تاتي و سرزمينهاي
تاتنشين در
ايران و شوروي
و تفاوتهاي
ميان لهجههاي
تاتي، و
توضيحاتي دربارهي
زبان تالشي و
ريشهي هر يك
از دو لهجه
با جدولي در
مقايسهي
تعدادي از واژههاي
تاتي و تالشي
با زبانهاي
پهلوي و فارسي
دارد كه در 12
صفحه نوشته
شده. چون
هدف مولف
تدوين « واژهنامهي
تاتي و تالشي»
بوده به اين
مهم پرداخته و
در آن
توفيق
در خور تدقير
يافته است.
نقل
از: ناموارهي
دكتر محمود
افشار يزدي ـ جلد
دوم ـ تهران 1365
* قسمت آخر از
مقالهي مفصل
يكصد صفحهاي نويسنده
است، علاقهمندان
به آن مجموعه
مراجعه
فرمايند.
1ـ
اين مجله تحت
نظر و
سردبيري
مرحوم حسن
كاظمزاده
ايرانشهر از
نويسندگان
وطنخواه و
ايراندوست آذربايجان
از 1922 ميلادي (1302 خ.)
چهار سال در
برلن انتشار
داشت.
2ـ
چون اصل
كتاب در 43 سال
پيش انتشار
يافته و همان
سال انتشار
ناياب شده
براي آگاهي
بيشتر به
سرمقالاهي
شمارهي 6 و 7
(مهر و آبان 1359)
سال ششم مجلهي
اينده و گفتار
هشتاد و ششم جلد
سوم افغاننامه
(چاپ 1361) زير
عنوان
آذربايجان و
وحدت ملي ايران
مراجعه شود.
3ـ
با همين املا
در حاشيهي
توضيح داده كه
به معني (تخته
سنگ فرود آينده)
است، اما در
تداول عامه
گلينقبه به
كار ميرود.
4ـ
چاپ تهران، شمارهي
11 از مجموعهي
انتشارات
ادبي و تاريخي
موقوفات دكتر
محمود افشار،
سال 1358 خورشيدي.
5ـ
اين كتاب به
شمارهي 12 جزء
مجموعهي
انتشارات
موقوفات دكتر محمود
افشار به سال 1360
در تهران چاپ
شده.