جانشينان مهرداددوم اشکاني:
|
گروه |
انواع
سكه |
نام
و القاب |
ویژگیهای
تصویری |
||||||||
توصیف
كلی |
نقش
وسط تاج |
ردیفهای
مروارید
دوزی |
مروارید
روی گوش |
مروارید
پیشانی و
شرابه |
سایر
ویژگیها |
سن |
بینی
شاه |
ریش
شاه |
|||
28 |
درهم
و برنز |
شاهنشاه
بزرگ ارشک،
خدایگان |
اكثراً
تصویر شاه با
كلاهخود بر
آنها نقش بسته
است |
گل
هشت پر |
دو
ردیف و در وسط
شش گل زنبق |
دارد |
دارد |
|
پیر |
خمیده
گرد |
بسیار
بلند |
29 |
درهم |
شاهنشاه
ارشک،
دادگر،
نیكوكار،
دوستدار یونانیان |
|
گل
شش پر |
سه
ردیف |
ندارد |
دارد
همراه شرابه |
|
میانسال
بالا |
خمیده
گرد |
متوسط |
30 |
چهار
درهم، درهم و
ابول |
شاه
بزرگ ارشک،
فرزند پدری
با منزلت
خدایی، نیكوكار،
خدایگان،
دوستدار
یونانیان |
تصویر
شاه با نیمتنهی
تاجداری با
سبك تازه
آرایش مو كه
گوش را پوشانده
است |
سربند |
ندارد |
ندارد |
ندارد |
سه
قبه روی كتف |
میانسال
پایین |
خمیده
و زاویه دار |
كوتاه |
31 |
چهار
درهم، درهم و
برنز |
شاه
بزرگ ارشک،
خودمختار،
دوستدار
پدر، خدایگان،
دوستدار یونانیان |
كلاهخودی
همانند گروه 28
دارد كه گاه
گل زنبق بر آن
نقش شده است |
گل
شش پر (گل زنبق) |
سه
ردیف |
دارد |
دارد |
|
میانسال
پایین |
صاف |
متوسط |
32 |
چهار
درهم |
شاه
بزرگ ارشک،
خدایگان،
دوستدار
یونانیان،
نیكوكار |
شبیه
سكههای گروه 29 |
گل
هشت پر |
سه
ردیف |
دارد |
دارد |
شاخه
سرو در پشت |
میانسال
بالا |
صاف |
بلند |
33 |
درهم
و برنز |
شاه
بزرگ ارشک،
فرزند پدری
با منزلت
خدایی، گشاینده |
بر
روی كلاهخود
ردیفی از
گوزنهای
خمیده با یا بدون
شاخ دیده میشود |
شاخ
گاو |
سه
ردیف همراه
یك ردیف گوزن |
ندارد |
دارد
همراه شرابه |
|
پیر |
اندكی
خمیده و
زاویه دار |
بلند |
34 |
چهار
درهم، درهم و
ابول |
شاه
بزرگ ارشک،
نیكوكار،
خدایگان،
دوستدار یونانیان |
تصویر
شاه با حاشیهی
گل زنبق كه
شرابههای
كلاه خود به
برآمدگی
بالای آن میرسد
و ردیفی از
گلوله دارد.
بر ابولها
تصویر لنگری
در پشت سر شاه
كنده شده و
گلولهها و گل
زنبق پاك شده
است |
گل
زنبق |
سه
ردیف همراه
یك ردیف گل
زنبق |
دارد |
دارد |
لنگر
در پشت سر |
میانسال
بالا |
خمیده
و زاویه دار |
كوتاه |
35 |
درهم
و برنز |
شاه
بزرگ ارشک،
فرزند پدری
با منزلت
خدایی، نیكوكار،
خدایگان،
دوستدار
یونانیان |
تصویر
شاه به صورت
تمام رخ |
سربند |
ندارد |
ندارد |
ندارد |
سه
قپه روی كتف چهره
تمام رخ |
میانسال
پایین |
؟ |
كوتاه |
36 |
چهار
درهم، درهم و
برنز |
شاه
بزرگ ارشک،
دوستدار
پدر،
نیكوكار،
خدایگان،
دوستدار
یونانیان |
|
سربند |
ندارد |
ندارد |
ندارد |
|
جوان |
صاف
و نوك تیز |
كوتاه |
37 |
چهار
درهم |
شاه
بزرگ ارشک،
دوستدار
پدر،
نیكوكار،
خدایگان،
دوستدار
یونانیان |
همان
كلاه برروی
سكههای گروه 33
كنار
كلاهخود شاه
یك شاخ قرار
دارد |
شاخ
گاو |
دو
ردیف |
ندارد |
دارد
همراه شرابه |
|
میانسال
پایین |
صاف
و نوك تیز |
كوتاه |
38 |
چهار
درهم، درهم و
برنز |
شاه
بزرگ ارشک،
نیكوكار،
خدایگان،
دوستدار یونانیان |
همانند
گروه 34 تنها
اختلاف در
آرایش
متفاوت تیرانداز
پشت سكهها و
نیز پیكرهی
پادشاه است
كه بدون
كلاهخود است |
سربند |
ندارد |
ندارد |
ندارد |
|
میانسال
بالا |
صاف
و نوك گرد |
بلند |
39 |
چهار
درهم، درهم و
برنز |
شاه
بزرگ ارشک،
خداوندگار،
نیكوكار،
خدایگان،
دوستدار
یونانیان |
تصویر
نیمرخ شاه با
كلاهخودی با
شرابههای
شاخی شكل و
برآمدگیهایی
به شكل سر
گوزن نقش شده
است |
شاخ
گاو |
سه
ردیف همراه
یك ردیف گوزن |
دارد |
دارد |
|
پیر |
صاف
و نوك گرد |
متوسط |
جدول 2- انتساب سکههاي اشکاني در دورهي 95-57پ.م
پژوهشگر گروه |
این
مقاله |
آثار121 |
سلوود122 |
شور123 |
سیر124 |
میچنر125 |
بیوار126 |
لو
ریدر127 |
28 |
1)مهرداددوم 121-91پ.م |
1)مهرداددوم 121-91پ.م |
1)مهرداددوم 123-87پ.م |
-------- |
-------- |
2)سنتروك |
1)مهرداددوم 123-87پ.م |
1)مهرداددوم 123-87پ.م |
29 |
4)مهردادسوم 88-67پ.م |
3)گودرزیكم 91-87پ.م |
1)مهرداد
دوم 123-87پ.م. |
-------- |
-------- |
-------- |
1)مهرداددوم 123-87پ.م |
-------- |
30 |
7)وردانیكم؟ ؟77-66پ.م |
6)ارشكشانزدهم 8/77-2/61پ.م |
4)ناشناسیكم از
80پ.م |
1)اردیكم |
1)گودرزیكم |
1)مهرداددوم |
2)گودرزیكم 95-80پ.م |
3)ناشناس |
31 |
4)مهردادسوم 88-67پ.م |
4)مهردادسوم 87-80پ.م |
3)اردیكم 90-80پ.م |
1)اردیكم؟ |
-------- |
2)سنتروك |
3)اردیكم 80-6/75پ.م |
2)سنتروك |
32 |
2)گودرزیكم 91-87پ.م |
3)گودرزیكم 91-87پ.م |
6)ناشناسدوم 6/75پ.م |
-------- |
-------- |
-------- |
-------- |
-------- |
33 |
3)اردوانسوم 91-77؟پ.م |
2)سنتروك 3/92-9/68پ.م |
2)گودرزیكم 95-90پ.م |
-------- |
2)سنتروك |
3)فرهادسوم |
4)سنتروك 75-68پ.م |
4)فرهادسوم |
34 |
5)اردیكم 80-75پ.م |
5)اردیكم 80-75پ.م |
5)سنتروك |
-------- |
3)فرهادسوم |
3)فرهادسوم |
-------- |
-------- |
35 |
6)سنتروك 77-70پ.م |
7)فرهادسوم 70-57پ.م |
7)داریوش |
2)فرهادسوم |
-------- |
2)سنتروك |
5)ناشناس (داریوش؟) |
5)ارددوم
یا مهردادسوم |
36 |
9)ارشكهجدهم 66-63پ.م |
7)فرهادسوم 70-57پ.م |
7)داریوش |
2)فرهادسوم |
-------- |
2)سنتروك |
5)ناشناس (داریوش؟) |
6)ارددوم |
37 |
9)ارشكهجدهم 66-63پ.م |
7)فرهادسوم 70-57پ.م |
7)داریوش |
-------- |
-------- |
-------- |
-------- |
-------- |
38 |
8)فرهادسوم 70-57پ.م |
7)فرهادسوم 70-57پ.م |
8)فرهادسوم |
-------- |
-------- |
-------- |
6)فرهادسوم 68-57پ.م |
-------- |
39 |
8)فرهادسوم 70-57پ.م |
7)فرهادسوم 70-57پ.م |
8)فرهادسوم |
-------- |
-------- |
-------- |
6)فرهادسوم 68-57پ.م |
-------- |
جدول 2(ادامه)- انتساب سکههاي اشکاني در دورهي 95-57پ.م
پژوهشگر گروه |
این
مقاله |
آثار128 |
سلوود129 |
پترویچ130 |
راث131 |
گوتشمیت132 |
گاردنر133 |
28 |
1)مهرداددوم 121-91پ.م |
1)مهرداددوم 121-91پ.م |
1)مهرداددوم 123-87پ.م |
1)مهردادیكم |
1)مهرداددوم 123-87پ.م |
-------- |
1)مهردادیكم |
29 |
4)مهردادسوم 88-67پ.م |
3)گودرزیكم 91-87پ.م |
1)مهرداد
دوم 123-87پ.م. |
1)مهردادیكم |
1)مهرداددوم 123-87پ.م |
2)ناشناس ح125پ.م |
1)مهردادیكم |
30 |
7)وردانیكم؟ ؟77-66پ.م |
6)ارشكشانزدهم 8/77-2/61پ.م |
4)ناشناسیكم از
80پ.م |
2)فرهاددوم |
2)اردوان(دوم) 88-77پ.م |
1)فرهاددوم 176-171پ.م |
2)فرهاددوم |
31 |
4)مهردادسوم 88-67پ.م |
4)مهردادسوم 87-80پ.م |
3)اردیكم 90-80پ.م |
6)سنتروك |
3)سنتروك 77-70پ.م |
5)سنتروكیكم 77-70پ.م |
5)سنتروك |
32 |
2)گودرزیكم 91-87پ.م |
3)گودرزیكم 91-87پ.م |
6)ناشناسدوم 6/75پ.م |
7)ناشناس |
-------- |
-------- |
-------- |
33 |
3)اردوانسوم 91-77؟پ.م |
2)سنتروك 3/92-9/68پ.م |
2)گودرزیكم 95-90پ.م |
3)اردوانیكم |
4)فرهادسوم؟ |
-------- |
3)اردواندوم 128-123پ.م |
34 |
5)اردیكم 80-75پ.م |
5)اردیكم 80-75پ.م |
5)سنتروك |
5)اردواندوم |
5)فرهادسوم
یا شاهی
همزمان با
وی؟ |
4)اردوان(دوم) 88-77پ.م |
4)مهرداددوم |
35 |
6)سنتروك 77-70پ.م |
7)فرهادسوم 70-57پ.م |
7)داریوش |
8)مهردادسوم |
6)ناشناس |
6)مهردادسوم 57-54پ.م |
6)فرهادسوم |
36 |
9)ارشكهجدهم 66-63پ.م |
7)فرهادسوم 70-57پ.م |
7)داریوش |
8)مهردادسوم |
6)ناشناس |
6)مهردادسوم 57-54پ.م |
6)فرهادسوم |
37 |
9)ارشكهجدهم 66-63پ.م |
7)فرهادسوم 70-57پ.م |
7)داریوش |
8)مهردادسوم |
-------- |
-------- |
-------- |
38 |
8)فرهادسوم 70-57پ.م |
7)فرهادسوم 70-57پ.م |
8)فرهادسوم |
4)مهرداددوم |
4)فرهادسوم 70-57پ.م |
-------- |
4)مهرداددوم |
39 |
8)فرهادسوم 70-57پ.م |
7)فرهادسوم 70-57پ.م |
8)فرهادسوم |
4)مهرداددوم |
4)فرهادسوم 70-57پ.م |
3)مهرداددوم 123-88پ.م |
4)مهرداددوم |
جدول 3- پيايي سکههاي اشکاني در ضرابخانههاي مختلف در دورهي 95-57پ.م134
سلوكیه |
شوش |
اكباتان |
ری |
مرگیانه |
نسا |
آریا |
تركسیانه |
كاتاستراتیا |
توضیح |
||
|
4
زیرگروه |
28s |
؟ |
28s |
28s |
28s |
28s |
؟ |
|
|
|
32s |
5
زیرگروه |
33s |
33s |
4 زیرگروه |
33s |
33s |
33s؟ |
33s؟ |
33s؟ |
|
|
29s |
29s |
(33s )؟ |
(33s )؟ |
(33s )؟ |
(33s )؟ |
|
|
||||
31s |
9
زیرگروه |
31s |
31s |
31s |
31s |
(33s )؟ |
(33s )؟ |
(33s )؟ |
|
ضرب
مجدد هوتن |
|
34s |
3
زیرگروه |
34s |
34s |
34s |
34s |
(33s )؟ |
(33s )؟ |
(33s )؟ |
|
|
|
30s |
11
زیرگروه |
30s |
30s |
30s |
30s |
30s |
30s |
30s |
30s |
مهردادكرت |
|
37s |
5
زیرگروه |
36s |
35s |
38s |
(35s )؟ |
35s |
؟ |
؟ |
35s |
|
|
36s |
36s |
38s |
36s |
؟ |
؟ |
36s |
|
||||
38s |
5
زیرگروه |
38s |
38s |
38s |
؟ |
؟ |
38s |
|
|||
39s |
39s |
39s |
39s |
39s |
؟ |
؟ |
39s |
كنگاور،
ضرب مجدد
هوتن |
|||
تصویر 1- نمونهای از سكههای گروه 28 |
تصویر 2- نمونهای از سكههای گروه 32 |
تصویر 3- نمونهای از سكههای گروه 29 |
دكتر آثار گروه 29 و32 را به هم مربوط و هر دو را متعلق به گودرزیکم (91-87) میداند.148 اما سکههای گروه 29 را باید از شاه مذكور در چرم نوشتهی اورامان دانست كه قطعاً كس دیگری به جز گودرزیكم است. برای اثبات این نتیجه، علاوه بر دلایل پیشین باید گفت كه اختلاف تصویر شاه بر روی سكههای گروه 32 كه از آن گودرزیكم شمردیم، با گروه 29 بسیار بیشتر از شباهتهای آنها است. به علاوه القاب شاه بر روی سكههای گروه 29 با سكههای گروه 32 كاملاً متفاوت است:
گروه 29: شاهنشاه ارشک، دادگر، نیكوكار، دوستدار یونانیان.
گروه 32: شاه بزرگ ارشک، خدایگان، دوستدار یونانیان، نیكوكار.
همچنین در گروه 32 شاخهی سروی در پشت سكه ضرب شده است كه در گروه 29 وجود ندارد.
بنابراین به سختی میتوان تصاویر روی سكههای گروه 29 و 32 را از آن یك شاه شمرد و اگر گروه 32 متعلق به گودرزیكم باشد، گروه 29 از آن شاه دیگری است.
تصویر 4- نمونهای از سكههای گروه 33 |
همانگونه كه در جدول شمارهی 3 مشاهده میكنیم، سكههای گروه 33 در بخش اعظم شاهنشاهی اشكانی به جز سلوكیه، پس از گروه 28 ضرب شده است. همچنین این سكهها به مدت شش یا پنج سال در شوش ضرب میشده است.152 پیشنهاد شده كه ضرب سكههای گروه 33 از 3/92 یا حتی 4/93پ.م در شوش آغاز شده و تا 8/87 یا 9/88پ.م ادامه یافته است. متأسفانه هنوز از سالهای پایانی پادشاهی مهرداددوم هیچ متن بابلی قابل اعتنایی به دست نیامده است. اگر بپذیریم كه اشارات گاه و بیگاه الواح بابلی به نام همسران و مادران شاهان اشكانی، برای شناسایی شاه مورد نظر در میان سایر مدعیان سلطنت در همان زمان بوده است؛153 عدم ذكر نام همسر یا مشخصه دیگری در كنار نام مهرداددوم در سالهای آخر حكومتش وجود این مدعی را میتواند زیر سوال ببرد.154
به نظر من ارجح آنست كه آغاز ضرب سكههای گروه 33 در شوش را از سال 91پ.م و پس از مرگ مهرداددوم بدانیم و به این ترتیب احتمالاً ضرب این سكهها در شوش از 91 تا 87پ.م ادامه داشته است. با توجه به گستره ضرب سكههای گروه 33 میتوان او را همان شاهی دانست كه در نوشتههای نسا به جلوس او در 91/90پ.م اشاره شده و نوهی فریبد بوده است و گفتیم كه شاید او همان اردوان پسر بلاش (باگاشا) باشد.155 لقب «فرزند پدری با منزلت خدایی» شاید به این مطلب اشاره دارد كه باگاشا (بلاش یكم؟) پدر اردوان از جمله شاهان اشكانی بود و پس از مرگ منزلت خدایی یافته بود. همچنین لقب «گشاینده» اشاره به نحوهی به حكومت رسیدن او در سراسر قلمرو اشكانی است.
ظاهراً اردوان هیچ گاه در بابل حكومت نكرد. زیرا این گروه از سکهها فاقد چهاردرهمی هستند156 و چون سکههای ضرب شده در سلوکیه علاوه بر درهم، معمولاً شامل چهار درهمی نیز بودهاند157 شاه ضرب كنندهی این سكه ها هیچ گاه بر سلوكیه و بابل حكومت نكرده است.
براساس توالی سكههای ضرب ماد،158 شاه صاحب سكههای گروه 29 در اكباتان و ری جای شاه صاحب سكههای گروه 33 را گرفت. ولی با توجه به عدم وجود سكههای گروه 29 در دیگر جاها و نیز این كه در برخی جاها پس از سكههای گروه 33، سكههای گروه 31 و در برخی دیگر سكههای گروه 30 ضرب شده-اند؛159 میتوان حدس زد كه شاه صاحب سكههای گروه 33 در زمانی كه شاه صاحب سكههای گروه 29 در ماد حكومت داشته، همچنان بر دیگر نواحی حاكم بوده است. همین مسأله و نیز اختلاف تصویر شاه بر روی سكههای گروه 29 با گروه 33 این احتمال را كه شاه ضرب كنندهی این دو گروه و نیز شاه مذكور در چرم نوشتهی اورامان یك تن بوده باشند، رد میكند. بنا بر این باید بپذیریم كه پس از مرگ مهرداددوم در سال 1/90پ.م؛ گودرزیكم در بابل و اردوانسوم در سایر مناطق جانشین او شدند. اما اندكی پیش از پاییز سال 88پ.م شاه دیگری در ماد حكومت را به دست گرفت كه فعلاً او را ارشكسیزدهم مینامیم و همان كسی است كه سكههای گروه 29 را ضرب كرد و نام و القاب او و همسرانش بر روی چرم نوشتهی اورامان ثبت شده است. شاید این شاه برادر گودرزیكم و پسر مهرداددوم بوده باشد. آپیان از یک ارشک به عنوان متحد مهردادششم شاه پونت یاد كرده است که ممکن است همین ارشكسیزدهم باشد.160 بنابراین حكومت اردوانسوم161 در ماد پس از مرگ مهرداددوم نباید چندان طولانی بوده باشد و حداكثر تا سال 88پ.م به طول انجامیده و در این سال ارشكسیزدهم در ماد به پادشاهی رسیده است.
مهردادسومگودرزیکم دست کم تا آوریل87پ.م بر بابل حکومت کرد162 و در ژوییه/اوت87پ.م شاه جدیدی در آنجا به تخت نشست.163
در سلوكیه بلافاصله پس از سكههای گروه 32 كه به گودرزیكم نسبت دادیم، سكههای گروه 31 (تصویر شمارهی 5) ضرب شدهاند.164 بنابراین شاه صاحب سكههای گروه 31 باید جانشین گودرز در بابل شده باشد. تصویر شاه بر این سكهها با کلاهخودی همانند گروه 28 تصویر شده که گاه گل زنبق بر آن نقش بسته و القاب شاه بر آنها به صورت «شاه بزرگ ارشک، خود مختار، دوستدار پدر، خدایگان، دوستدار یونانیان165» ذکر شده است. سکههای گروه 31 در سلوکیه، ری166 و حدود 9 سال در شوش167 ضرب شدهاند.
تصویر 5- نمونهای از سكههای گروه 31 |
شاه صاحب سكههای گروه 31 باید همان كسی باشد كه در نوشتهای بابلی به تاریخ 87پ.م به جلوس وی اشاره شده است.170 چون تصویر شاه در سكههای گروه 31 شباهت زیادی با تصویر مهرداددوم (121-91) بر سکههای گروه 28 دارد، احتمال داده شده كه این شاه پسر دیگر مهرداددوم و برادر گودرزیكم171 و یا پسر گودرزیكم172 بوده است.
خبری از این دوره در دست داریم که میگوید دمتریسوم173 (95-8/87پ.م) شاه سلوکی سوریه پس از اسارت به دست پارتیان به نزد «مهرداد شاه پارت» فرستاده شد.174 آخرین سکههای دمتریسوم در سال8/87 ضرب شدهاند.175 پس باید در این سال شاهی به نام مهرداد در ایران حاکم بوده باشد. قبلاً تصور شده بود که این شاه همان مهرداددوم است.176 ولی اکنون میدانیم که او در سال 91پ.م در گذشته بود.177 بنابراین در اینجا با مهرداد دیگری طرف هستیم. این شخص شاید همان شاه صاحب سكههای گروه 31 باشد كه در بابل جانشین گودرزیكم شد و در ماد جای ارشكسیزدهم را گرفت و همچنین توانست اردوانسوم را تا نواحی شرقی قلمرو اشكانیان به عقب براند. میتوانیم او را مهرداد سوم بنامیم.
خبر دیگری در دست است که بنابر آن در سال 67پ.م شاه ماد مهرداد نام داشت كه داماد تیگراندوم بود و مستقلاً در ماد حکومت میکرد و در یک حملهی ناگهانی به سپاه پومپه178 تعداد زیادی از رومیان را کشت.179 این مهرداد شاه ماد همانند شاه مذكور در چرم نوشتهی اورامان (ارشكسیزدهم)، داماد تیگران-دوم بوده است و اتفاقاً هر دو در یك ناحیه حاكم بودهاند. پس این احتمال وجود دارد كه ارشكسیزدهم و مهردادسوم و مهرداد شاه ماد هر سه در واقع یك تن بوده باشند. یكسان بودن تاج و شباهت تصویر180 شاه صاحب سكههای گروه 31 یعنی مهردادسوم با شاه صاحب سكههای گروه 29 یعنی ارشكسیزدهم نیز این احتمال را تقویت میكند و شاید بتوان نتیجه گرفت که از حدود سال 88 تا 67پ.م این شاه در ماد حکومت میکرده است.181 اگر این گونه باشد، باید ضرب سكههای گروه 29 در سال 87پ.م متوقف شده و پس از آن ضرب سكههای گروه 31 آغاز شده باشد.
همانگونه كه از سكههای گروه 29 و گروه 31 پیداست، مهردادسوم در ابتدای سلطنت به خود لقب شاهنشاه داده بوده است ولی بعدها از این ادعا صرف نظر كرده است.182
ذكر این مهرداد در روایات موسی خورنی نیز موجود است. او در جایی مینویسد183 كه مهرداد شوهر خواهر تیگران با سپاهی عظیم او را یاری كرد تا به سلطنت بازگردد و این در سال نوزدهم سلطنت ارشك شاه پارس بود. در قسمت دیگری نیز مینویسد184 كه گابینیوس185 با تیگران صلح كرد و خواهرزادهی او یعنی مهرداد پسر مهرداد را كه قبلاً اسیر پمپه شده بود، به وی بازگرداند.
هیچ یك از دو مهرداد مذكور در این دو بند كه پدر و پسر بودهاند، نمیتوانند مهردادششم شاه پونت باشند. چرا كه مشخصات ذكر شده در این جا با هیچ كدام از مهردادهای خاندان شاهان پونت همخوانی ندارد:
مهردادششم پسر مهردادپنجم و لائودیكه186 دختر آنتیوخچهارم سلوكی بود.187 پس با مهرداد پسر مهرداد كه در روایت موسی خورنی نام برده شده و مادرش خواهر تیگران شاه ارمنستان بوده است، متفاوت است. همچنین كلئوپاترا188 همسر تیگراندوم، دختر مهردادششم بود و خواهر تیگران هیچگاه همسر مهردادششم نبوده است. مهرداد پسر مهردادششم نیز در حدود سال 84پ.م دست نشاندهی پدرش در كلخیس189 بود ولی به زودی پدرش به او بدگمان شد و دستور داد او را بكشند.190
بنابراین به نظر میرسد در روایت موسی خورنی، سرگذشت مهردادششم شاه پونت با مهرداد شوهرِ دخترِ تیگراندوم و شوهرِ خواهرِ تیگران كوچك كه در سالهای 88 تا 67پ.م شاه ماد بود، مخلوط شده است و در واقع تیگران مذكور در این دو بند باید تیگران كوچك پسر تیگران دوم بوده باشد. این احتمال وجود دارد كه تیگران كوچك برای به سلطنت رسیدن در سوفن191 از كمك مهرداد شاه ماد بهره برده باشد كه این مسأله در روایت موسی خورنی انعكاس پیدا كرده است. اگر چنین باشد، بر اساس قسمتهای بعدی این روایت، مهرداد شاه ماد پسری همنام خود داشته كه مدتی اسیر رومیان بوده و بعدها به پایمردی تیگران كوچك، آزاد شده است.192 همچنین پسر دیگری به نام ارشام برای مهرداد شوهرِ خواهرِ تیگران (كوچك) ذكر شده است.193
نكتهی دیگر در این روایت، سال آغاز حكومت تیگران مذكور است كه سال نوزدهم سلطنت ارشك گفته شده است.194 با توجه به جملات و عبارات بعدی، تیگران كوچك تا زمان مرگِ آرشز195 شاه ایران كه باید همان ارددوم (57-38پ.م) باشد، به مدت سی و سه سال حكومت كرده بود196 به این ترتیب زمان حكومت وی در سوفن از سال 70 تا 38پ.م محاسبه شده است.197 پس سال 70پ.م باید مصادف با نوزدهمین سال پادشاهی یكی از شاهان اشكانی بوده باشد كه به این ترتیب آغاز سلطنت شاه مذكور در سال 88پ.م قرار میگیرد و این یعنی همان سالی كه برای شروع پادشاهی مهردادسوم شاه اشكانی ماد پیشنهاد كردیم.
با توجه به مطالب پیش گفته، مهردادسوم198 ممكن است پسر مهرداددوم (121-91) باشد. باید در نظر داشت كه در این زمان قلمرو اشكانیان یك پارچه نبود. خبری در دست است که میگوید تیگران به خاک ماد حمله برد و کاخ آدراپانا199 در نزدیکی اکباتان را که مقر پارتیهای مقیم ماد بود ویران كرد.200 همچنین پلوتارخ از جنگهای داخلی پارتیان و تضعیف آنان در برابر تیگران یاد میكند.201 این دو روایت میتواند شواهدی از تجزیهی سرزمینهای تحت فرمان اشكانیان در این زمان باشد. به همین دلیل این احتمال نیز وجود دارد که این مهرداد پسر اردوانسوم202 و نوهی باگاشا (بلاش یكم؟) باشد. گرچه این احتمال ضعیف است زیرا چنانكه خواهیم دید اردوانسوم بعد از 88پ.م نیز همچنان بر مناطق وسیعی از شرق و جنوب ایران حكومت میكرد.203 اما به هر حال باید این احتمال را در بازخوانی روایات مربوط به مهرداددوم و پدرش اردوانیكم در نظر گرفت. چراكه شباهت ظاهری نام این شاهان با مهردادسوم و اردوانسوم میتواند منشاء برخی از تفسیرهای ناصحیح بوده باشد.
انتقال قدرت در بابل از گودرزیكم به مهردادسوم كه سكههای گروه 31 را ضرب كرده است، معلوم نیست به چه صورت بوده ولی میتوان حدس زد كه القاب «خودمختار» و «دوستدار پدر» كه بر روی سكههای گروه 31 مشاهده میشود، بیان كنندهی اختلاف بین مهردادسوم و گودرزیكم است و شاید این انتقال قدرت همراه با زد و خورد و نبرد بوده است. در واقع انتخاب لقب «دوستدار یونانیان» از طرف جانشینان مهرداددوم به خاطر تلاش آنها در جلب حمایت ساکنان سلوکیه شهر مهم و همسایه بابل که عمدتاً یونانی بودند، به نفع خود بوده است.
اُرُدیكمدر یک کتیبه به تاریخ 11/10آوریل80پ.م نام شاهی به اسم اُرُد به چشم میخورد.204 براساس طرح توالی سكهها پس از گروه 31، درسلوكیه نوبت به سكههای گروه 34 میرسد كه در شوش نیز این توالی تكرار میشود.205 بنابراین سكههای گروه 34 (تصویر شمارهی 6) باید متعلق به اردیكم باشد. تصویر اردیكم بر سکههای گروه 34 همانند سكههای گروه 31، با حاشیهی گل زنبق تزیین شده است.206
تصویر 6- نمونهای از سكههای گروه 34 |
همانگونه كه دكتر آثار پیشنهاد دادهاند،209 روایتی كه یوستین در خلاصهی كتاب پمپه تروگ آورده مبنی بر اینكه مهرداد شاه پارت پس از ارتکاب خونریزی بسیار در جنگ ارمنستان از سلطنت خلع شد و مجلس مهستان برادرش ارد را به عنوان شاه جدید انتخاب كرد،210 میتواند به جای آنكه دربارهی ارددوم و مهردادچهارم پسران فرهادسوم باشد، مربوط به این زمان باشد. روایت كاسیوس دیو از به پادشاهی رسیدن ارددوم كاملاً با این روایت متفاوت است و در آنجا ذكر شده كه ارددوم پس از به سلطنت رسیدن، برادرش مهرداد را كه بر ماد حكومت میكرد، بركنار كرد.211 اما در عین حال نوشتههای پلوتارخ دربارهی فعالیتهای مهرداد پسر فرهادسوم در جنگ با ارمنستان و تبعید كردن ارد پس از بازگشت از جنگ،212 بیشتر به نفع آنست كه روایت یوستین مربوط به پسران فرهادسوم میباشد.
این تغییرات ظاهراً منجر به این شد كه مهردادسوم پس از سال 80پ.م فقط در ماد به حكومت ادامه دهد و از رقابت برای قدرت كنارهگیری كند.
اردیكم به شهادت نوشتهای بابلی در ژانویه/فوریهی77پ.م شوش را فتح كرد213 و با توجه به اینكه گروه 34 به مدت سه سال در شوش ضرب شده214 و پایان حكومت اردیكم بر بابل نیز در حدود 75پ.م بوده است؛215 میتوانیم سالهای 77 تا 75پ.م را سالهای ضرب گروه 34 در شوش بدانیم. گرچه احتمالات دیگری نیز وجود دارد.216کتیبهای بابلی به تاریخ دسامبر76/ژانویهی75پ.م اشاره به «شاه ارشک و خواهر و ملکهاش ایشپوبرزه217» دارد. با توجه به متنی دیگر218 متوجه میشویم كه او همان اردیكم بوده است كه تا سال 75پ.م در سلوكیه حاكم بود.219
ارشكشانزدهماز سال 75 تا 69پ.م شاهی كه در اسناد بابلی نام برده شده فقط با نام ارشك یاد شده است.220 براساس توالی سكهها در سلوكیه221 باید سكههای گروه 30 (تصویر شمارهی 7) را از این شاه بدانیم. بر این سكهها تصویر شاه با موهایی که گوشها را پوشانده دیده میشود و نام شاه به صورت «شاه بزرگ ارشک، فرزند پدری با منزلت خدایی، نیكوكار، خدایگان، دوستدار یونانیان222» آمده است. این سکهها در سلوکیه، اکباتان، آریا (هرات)، مرگیانه (مرو)، تراکسیانه، ری و شوش ضرب شدهاند. به علاوه برخی از آنها دارای نقش «کاتاستراتیا223» یا حروف مخفف آن هستند که از آنها با نام «سکههای سفرهای جنگی» یاد می-شود.224 اینها نشان دهندهی فعالیتهای نظامی وسیع این پادشاه هستند.
تصویر 7- نمونهای از سكههای گروه 30 |
پدر شاه صاحب سكههای گروه 30 با توجه به لقب «فرزند پدری با منزلت خدایی» كه او به خود داده است، باید یكی از شاهان پیشین بوده باشد. با توجه به شباهت تصویری این شاه با شاه صاحب سكههای گروه 33 و نیز این نكته كه سكههای گروه 30 در نواحی شرقی بلافاصله پس از سكههای گروه 33 قرار میگیرند،232 ارشك صاحب سكههای گروه 30 باید وابستگی نزدیكی با شاه گروه 33 داشته باشد. اگر فرض ما مبنی بر اینكه شاه گروه 33 همان اردوان پسر بلاش (باگاشا) بوده است، درست باشد، ممكن است شاه جدید پسر او و یا از بستگان نزدیك او بوده باشد. یكی از گزینههایی كه میتوان مطرح كرد، وردان شاه ایبری است كه پسرِ برادرزادهی اردوان بوده است و اتفاقاً سال پایان شاهی او نیز همانگونه که پیشتر گفته شد، سال 66پ.م بوده است.233 همچنین این شاه میتواند همان وردان باشد که به گفته آمیانوس مارسلینوس234 نخستین بنیانگذار شهر تیسفون235 بود.236 از طرف دیگر ممكن است نام شخصی وی «ارشك» باشد. زیرا كاسیوس دیو او را با همین نام میخواند در حالی كه فرهادسوم را با نام شخصی اسم میبرد.237
سنتروكبرای درگذشت اردوان زمان مشخصی نداریم ولی میتوان این فرض را مطرح كرد كه او در حدود سال 77پ.م درگذشت238 و همین اتفاق باعث شد كه سنتروك سالخورده به فكر در دست گرفتن سلطنت بیافتد. سنتروک239 در سن هشتاد سالگی240 با کمک سکاها به ایران بازگشت تا بر تخت بنشیند. او هفت سال پادشاهی کرد241 و مرگ او در سال70پ.م اتفاق افتاد.242 پس آغاز سلطنت او درسال 77پ.م بوده است.243
تصویر 8- نمونهای از سكههای گروه 35 |
ممكن است سکههای گروه 35 (تصویر شمارهی 8) كه برخی از آنها ضرب شهر نسا هستند، از آن سنتروك باشند.249 این سكهها به ویژه از نظر شیوهی به تصویر كشیدن شاه از روبرو در میان سكههای این دوره شاخص هستند. القاب او بر این سکهها «شاه بزرگ ارشک، فرزند پدری با منزلت خدایی، نیكوكار، خدایگان، دوستدار یونانیان250» ذکر شده است. این سکهها شامل درهمها و برنزهایی هستند که همگی در محدودهی ماد و مناطق شرقی ضرب شدهاند.251 در سال 3/72پ.م مهردادششم (121-63پ.م) شاه پونت از داماد خود تیگراندوم و شاه اشكانی که با یکدیگر در حال جنگ بودند، برای نبرد با رومیان کمک طلبید.252 اما شاه اشكانی درخواست مهردادششم را با سردی رد کرد.253 این شاه اشكانی ممكن است ارشكشانزدهم (وردانیكم؟) یا سنتروك باشد.
ارشكهجدهم
تصویر 10- نمونهای از سكههای گروه 36 |
نظر دكتر آثار بر این است كه این شاه همان فرهادسوم است262 كه دراین زمان باید در بابل حاكم بوده باشد. اما برخی شواهد برضد این انتساب وجود دارد:
تصویر 9- نمونهای از سكههای گروه 37 |
باتوجه به مطالب بالا به نظر میرسد شاه ضربكنندهی سكههای گروه 36 و 37 كه میتوان او را همان شاهنشاه ارشك مذكور در سالهای 66 تا 64/63پ.م دانست؛ باید كسی به جز فرهادسوم بوده باشد. چون این شاه بر خود لقب «دوستدار پدر» نهاده و مادرش همراه او حكومت كرده است، میتوانیم او را فرزند شاه پیشین در بابل یعنی همان شاه ضربكنندهی سكههای گروه 30 بدانیم.270 این شاه باید از شاخهی اشکانیان ماد باشد. زیرا كلاهخود او همانند شاه سكههای گروه 33 است كه او را اردوانسوم دانستیم.271
تصویر 11- نمونهای از سكههای گروه 38 |
در سال 70پ.م فرهادسوم جانشین پدرش سنتروک شد.275 سکههای گروه 38 (تصویر شمارهی 11) متعلق به اوست. گروه 39 سکهها (تصویر شمارهی 12) نیز به دلیل وجود لقب «خداوندگار276» قطعاً متعلق به فرهاد است. چرا که میدانیم او به خود چنین لقبی داده بود.277 گسترهی ضرب هر دو گروه این سکهها سرتا سر ایران است.278 شاهی كه در سندی بابلی به تاریخ 63 پ.م نامش به صورت «شاهنشاه ارشك» همراه ملكهاش «تلئونیكه279» ذكر شده را باید فرهادسوم دانست.280 با اینحال عجیب است كه بر روی سكههای گروه 38 و 39 لقب شاهنشاه ذكر نشده است.
تصویر 12- نمونه ای از سكه های گروه 39 |
سفال نوشتهای از کاوشهای نسا در دست است که با شمارهی 307 شناخته میشود و عبارت نقش شده بر آن به صورت «سال 180 ارشک شاه پسرِ نوهی فریبد (فریاپت) پسرِ برادرزادهی ارشك284» خوانده شده است.285
این سفال نوشته اشاره به جلوس شاه جدیدی در سال 8/67پ.م دارد که از او به عنوان «ارشک پسرِ نوهی فریبد» نام برده شده است.286 این شاه جدید ممكن است فرهادسوم باشد.287 اما باید به یاد داشت كه او در سال 70پ.م به تخت نشسته بود.288 به هر حال این اشاره مربوط به مرگ یا پایان حكومت یكی از شاهان اشكانی است كه احتمالاً همان مهردادسوم شاه اشكانی ماد است. دیدیم كه آخرین بار كه از این مهرداد در نوشتهها یاد میشود همین سال 67پ.م است.289
برخی از سکههای گروه 31 (مهردادسوم) و 39 (فرهادسوم) به وسیلهی شخصی به نام هوتن290 و احتمالاً در مناطق شرقی ضرب مجدد خوردهاند.291 بر اساس تصویر روی سكه و نام هوتن پیشنهاد شده كه شاید او شهربانی پارتی بوده كه در فاصلهی زمانی بین حكومت ودفرداددوم292 و داریوشدوم293 شاهان پارس، در آنجا حكومت میكرده است.294 نظریهی دیگری او را آخرین فرمانروای مستقل در شرق ایران پیش از حكومت گوندوفار295 شاه پارتی- هندی شمرده است.296
مسألهی دیگری که شایان توجه است، نگارکندهای پای کوه بیستون و ارتباط آنها با اشخاص این دوره است. در اینجا دو نگارکند وجود داشته که متأسفانه در حال حاضر آثار اندکی از آنها به جای مانده است. نگارکند طرف چپ چهار نفر از بزرگان را در حضور «شاهنشاه مهرداد297» نشان میداده که یکی از آنها «شهربانِ شهربانان گودرز» و دو تن دیگر به نامهای «مهراد298» و «كوهزاد299» از بزرگان و سرداران بوده-اند.300
نگارکند طرف راست نیز صحنهای از یک نبرد سواره را تصویر میکرده و بر بالای نقش سردستهی سپاه کلمات «گودرز پسر گیو301» نوشته شده است.302 پیشتر این دو نگارکند را مربوط به گودرزدوم (40–51م) میدانستند.303 اما پس از کشف نام گودرزیکم در کتیبههای بابل این نگارکندها را به او نسبت دادند.304
این انتساب دربارهی نگاركند سمت چپ باید درست باشد. چون نام مهراد در اسناد بابلی این دوره چندبار آمده است.305 اما گودرز مذکور در نگارکند طرف راست شخص دیگری است.306 باید توجه داشت که اولاً در این نگارکند گودرز به عنوان شاه یاد نشده است. درثانی در اینجا گودرز پسر گیو خوانده شده، در حالیکه گودرزیکم پسر مهرداددوم307 و گودرزدوم پسر اردوانچهارم308 (10-40م) بوده است.
شاید بتوان گودرز پسر گیو را از مأموران بلند پایهی محلی در زمان اشكانیان دانست. شاید هم در اینجا با شخصیتی اساطیری طرف هستیم كه تصویرش را بر صخرهی مقدس كنده بودهاند.
معلوم نیست سلطنت داریوش در ماد چندان پاییده باشد و احتمالاً با لشکرکشی سال 65 پ.م فرهادسوم به ارمنستان، حكومت او به پایان رسیده است. شاید مهردادچهارم (؟65-54پ.م)309 پسر فرهادسوم به جای داریوش حاکم ماد شده باشد. چون میدانیم که او در زمان کشته شدن پدرش (سال 57پ.م) فرمانروای ماد بوده است.310
اردوانچهارم (10-40م) که پیش از نشستن بر تخت اشکانی، حاکم ماد بود را باید وارث داریوش و مهردادسوم بدانیم. پشتوانهی ادعای اردوانچهارم و فرزندانش به تاج و تخت ارمنستان احتمالاً وصلت مهردادسوم با آریازاده اتوما دختر تیگراندوم بوده است.
در پایان، فهرست و تبارنامهی پیشنهادی شاهان اشکانی تا نیمهی سدهی یکم پیش از میلاد بر اساس نتایج فوق ارائه میگردد.
جدول4- فهرست شاهان اشکانی بر اساس سالشمار قدیم (تا نیمهی سدهی نخست پیش از میلاد) | |||
نام شاه | سالهای پادشاهی | ||
1. | ارشکیکم | 250-248پ.م | |
2. | تیردادیكم | 248-211؟ | |
3. | ارشکسوم (اردوانیكم) | ؟211-191؟ | |
4. | فریبد | ؟191-176؟ | |
5. | فرهادیکم | ؟176-171؟ | |
6. | مهردادیکم | ؟171-138 | |
7. | فرهاددوم | 138-126 | |
8. | اردوانیكم یا دوم | 126-123 | |
9. | مهرداددوم | 123-87 | |
10. | گودرزیکم | 91-80 | |
11. | اردیکم | 80-77 | |
12. | سنتروک | 77-70 | |
13. | فرهادسوم | 70-57 | |
14. | مهردادسوم | 57-55 | |
15. | ارددوم | 55-38پ.م |
جدول5- فهرست شاهان اشکانی بر اساس سالشمار رایج (تا نیمهی سدهی نخست پیش از میلاد) | |||
نام شاه | سالهای پادشاهی | ||
1. | ارشکیکم | 238-211؟پ.م | |
2. | ارشکدوم | ؟211-191؟ | |
3. | فریبد | ؟191-176؟ | |
4. | فرهادیکم | ؟176-171؟ | |
5. | مهردادیکم | ؟171-138 | |
6. | فرهاددوم | 138-126 | |
7. | اردوانیكم | 126-123 | |
8. | مهرداددوم | 123-87 | |
9. | گودرزیکم | 95-90 | |
10. | اردیکم | 90-80 | |
11. | شاهناشناسیكم | 80-75 | |
12. | شاهناشناسدوم | 6/75 | |
13. | سنتروک | 77-70 | |
14. | فرهادسوم | 70-57 | |
15. | داریوش | همزمان با فرهادسوم | |
16. | مهردادسوم | 57-55 | |
17. | ارددوم | 55-38پ.م |
جدول6- فهرست شاهان اشکانی بر اساس نظر دكتر آثار(تا نیمهی سدهی نخست پیش از میلاد) | |||
1. | ارشکیکم | 247-211پ.م | |
2. | ارشکدوم311 | 211-185 | |
3. | فریبد (ارشكسوم) | 185-170 | |
4. | ارشكچهارم | 170-168 | |
5. | فرهادیکم (ارشكپنجم) | 168-165 | |
6. | مهردادیکم (ارشكششم) | 165-132 | |
7. | فرهاددوم (ارشكهفتم) | 132-پاییز127 | |
8. | ارشكهشتم (باگاشا یا اردوانیكم) | اكتبر/نوامبر127-سپتامبر/اکتبر126 | |
9. | ارشكنهم (باگاشا یا اردوانیكم) | سپتامبر/اکتبر126-اكتبر/نوامبر22 | |
10. | ارشكدهم | نوامبر122-آوریل121 | |
11. | مهرداددوم (ارشكیازدهم) | آوریل121-سپتامبر91 | |
12. | سنتروک (ارشكدوازدهم) | 3/92-9/68 | |
13. | گودرزیکم (ارشكسیزدهم) | اوت/سپتامبر91-ژوییه/اوت87 | |
14. | مهردادسوم (ارشكچهاردهم) | ژوییه/اوت87-اوت/سپتامبر80 | |
15. | اردیکم (ارشكپانزدهم) | مارس/آوریل80-مارس/آوریل75 | |
16. | ارشكشانزدهم | 8/77-2/61 | |
17. | فرهادسوم (ارشكهفدهم) | 70/69-8/57 | |
18. | مهردادچهارم | 58-55 | |
19. | ارددوم | 55-38پ.م |
جدول7- فهرست شاهان اشکانی بر اساس این مقاله(تا نیمهی سدهی نخست پیش از میلاد) | |||
1. | ارشکیکم | 247-211پ.م | |
2. | ارشکدوم | 211-185 | |
3. | فریبد | 185-170 | |
4. | فرهادیکم | 170-167 | |
5. | مهردادیکم | 167-132 | |
6. | فرهاددوم | 132-پاییز127 | |
7. | اردوانیكم | اكتبر/نوامبر127-سپتامبر/اکتبر126 | |
8. | بلاشیکم (باگاشا) | سپتامبر/اکتبر126-اكتبر/نوامبر122 | |
9. | اردواندوم | نوامبر122-آوریل121 | |
10. | مهرداددوم | آوریل121-سپتامبر91 | |
11. | اردوانسوم | 91-77؟ | |
12. | گودرزیکم | اوت/سپتامبر91-ژوییه/اوت87 | |
13. | مهردادسوم | 88-67 | |
14. | اردیکم | مارس/آوریل80-مارس/آوریل75 | |
15. | سنتروک | 77-70 | |
16. | ارشكشانزدهم (وردانیكم؟) | ؟77-66 | |
17. | فرهادسوم | 70-57 | |
18. | ارشكهجدهم | 66-63 | |
19. | مهردادچهارم | ؟65-54 | |
20. | ارددوم | 57-38پ.م |
جدول8- فهرست مقایسهای شاهان اشکانی(تا نیمهی سدهی نخست پیش از میلاد) | |||
نام شاه | سالهای پادشاهی | ||
سالشمار رایج | سالشمار آثار | سالشماراین مقاله | |
ارشکیکم | 238-211؟پ.م | 247-211؟پ.م | 247-211؟پ.م |
ارشکدوم | ؟211-191؟ | 211-185 | 211-185 |
فریبد (ارشكسوم) | ؟191-176؟ | 185-170 | 185-170 |
ارشكچهارم؟ | ---------- | 170-168 | ---------- |
فرهادیکم (ارشكپنجم؟) | ؟176-171؟ | 168-165 | 170-167 |
مهردادیکم (ارشك-ششم؟) | ؟171-138 | 165-132 | 167-132 |
فرهاددوم (ارشكهفتم؟) | 138-126 | 132-پاییز127 | 132-پاییز127 |
ارشك(هشتم؟) (اردوانیكم یاباگاشا/ بلاشیکم؟) | ---------- | اكتبر/نوامبر127-سپتامبر/اکتبر126 | اكتبر/نوامبر127-سپتامبر/اکتبر126 |
ارشك(نهم؟) (باگاشا/ بلاش-یکم؟ یا اردوانیكم) | 126-123 | سپتامبر/اکتبر126-اكتبر/نوامبر122 | سپتامبر/اکتبر126-اكتبر/نوامبر122 |
ارشك(دهم؟) (اردوان-دوم) | ---------- | نوامبر122-آوریل121 | نوامبر122-آوریل121 |
مهرداددوم (ارشك-یازدهم؟) | 123-87 | آوریل121-سپتامبر91 | آوریل121-سپتامبر91 |
ارشك(دوازدهم؟) (اردوان-سوم یا سنتروك) | ---------- | 3/92-9/68 | 91-77؟ |
گودرزیکم (ارشك-سیزدهم؟) | 95-90 | اوت/سپتامبر91-ژوییه/اوت87 | اوت/سپتامبر91-ژوییه/اوت87 |
مهردادسوم (ارشك-چهاردهم؟) | ---------- | ژوییه/اوت87-اوت/سپتامبر 80 | 88-67 |
اردیکم (ارشكپانزدهم؟) | 90-80 | مارس/آوریل80-مارس/آوریل75 | مارس/آوریل80-مارس/آوریل75 |
شاهناشناسیكم | 80-75 | ---------- | ---------- |
شاهناشناسدوم | 6/75 | ---------- | ---------- |
سنتروک | 77-70 | 3/92-9/68 | 77-70 |
ارشكشانزدهم (وردان-یكم؟) | ---------- | 8/77-2/61 | ؟77-66 |
فرهادسوم (ارشك-هفدهم) | 70-57 | 70/69-8/57 | 70-57 |
داریوش؟ | همزمان با فرهاد سوم | ---------- | ---------- |
ارشك(هجدهم؟) | ---------- | ---------- | 66-63 |
مهردادچهارم (یا سوم) | 57-55 | 58-55 | ؟65-54 |
ارددوم | 55-38پ.م | 55-38پ.م | 57-38پ.م |
جدول9- فهرست جانشینان مهرداددوم به تفکیک مکان حکومت براساس این مقاله | |||||
در نسا | در ماد | در بابل | |||
بلاشیكم (باگاشا) | 144-122پ.م | ||||
مهرداددوم | 121-91پ.م | ارشك | 122-111 | مهرداددوم | 121-91پ.م |
اردشیر | 111-97 | ||||
اردوانسوم | 91-77؟ | اردوانسوم | 97-88 | گودرزیکم | 91-87 |
مهردادسوم | 88-67 | مهردادسوم | 87-80 | ||
اردیکم | 80-75 | ||||
سنتروک | 77-70؟ | ارشكشانزدهم (وردانیکم؟) | 75-66 | ||
مهردادسوم؟ | ؟70-67 | ||||
فرهادسوم | 67-57 | داریوش | 67-65؟ | ارشكهجدهم | 66-63 |
مهردادچهارم | ؟65-55 | فرهادسوم | 63-57 | ||
ارددوم | 57-38پ.م | ارددوم | 57-55 | ||
ارددوم | 55-50 | مهردادچهارم | 55-54 | ||
پاکریکم | 50-38پ.م | ارددوم | 54-38پ.م |
در ایبری | در شوش | ||
بلاشیكم (باگاشا)(وارباك) | 123-122پ.م | ||
ارشكیکم (ارباك) | 122-111 | مهرداددوم | 121-91پ.م |
اردشیریكم (ارتاك) | 111-97 | ||
وردانیكم (بارتوم) | 97-66 | اردوانسوم | 91-87 |
مهردادسوم | 87-80 | ||
اردیکم | 80-75 | ||
ارشكشانزدهم (وردانیکم؟) | 75-66 | ||
اردشیردوم (ارتاک) | 66-بعداز65پ.م | ارشكهجدهم | 66-63 |
فرهادسوم | 63-57پ.م |
برای دیدن تبارنامهی اشکانیان تا نیمهی سدهی نخست پیش از میلاد به صورت واضحتر اینجا را کلیک کنید
1- Mithridates II.
2- Assar, G. R. F., "A Revised Parthian Chronology of the Period 165-91 B.C.", Electrum, vol. 11, 2006, pp. 87-158.
3- عمدهترین منابع باستانی مربوط به تاریخ اشكانیان عبارتند از:
Justinus, Epitome, Tr. J. C. Yardley, Atlanta, CA, Scholars Press, 1994, Liber XLI &. XLII.
Apollodorus of artemita, "History", Die Fragmente der griechischen Historiker, ed. F., Jacoby, Leiden &. Berlín, 1926-1958, n. 779.
Arrianos, "Parthica", Bibliotheca scriptorum Graecorum et Romanorum, ed. A. G. Roos, &. G. Wirth, Teubneriana, Leipzig &. Stuttgart, 1967-68.
Isidorus of Charax, "Parthian Stations", Die Fragmente der griechischen Historiker, ed. F., Jacoby, Leiden &. Berlín, 1926-1958, n. 781.
Isidorus of Charax, Parthian Stations, tr. H. Wilfred Schoff, London, 1914.
Foy Vaillant, Jean, Arsacidarum imperium, sive regum Parthorum historia, Ad fidem numismatum accommodata, Paris, C. Moette, 1728.
ویدنگرن، جو، «منابع تاریخ پارتیان و ساسانیان»، تاریخ ایران کمبریج، ترجمهی حسن انوشه، ج3، ق2، تهران، امیرکبیر، 1377، صص 884- 873.
دوبوواز، ن.، تاریخ سیاسی پارث (اشکانیان)، ترجمهی علی اصغر حکمت، تهران، ابن سینا، 1342.
4- از جملهی كارهایی كه به بررسی وقایع این دوره پرداختهاند میتوان به موارد زیر اشاره كرد:
Sellwood, D., "The Parthian Coins of Gotarzes I, Orodes I &. Sinatruces", Numismatic Chronicle, 1962.
Simonetta, A. M., "Some Remarks on the Arsacid Coinage of 90-57B.C.", Numismatic Chronicle, 1966, pp. 15-40.
Waggoner, N., "The Coinage of Phraates III of Parthia", Near Eastern Numismatics etc., in Honor of George C. Miles, ed. D. K. Kouymijian, Beirut, 1974, pp. 15-26.
Dobbins, K. W., "The successors of Mithradates II of Parthia", Numismatic Chronicle, 1975, pp. 19-45.
Sellwood, D., "The Drachms of the Parthian Dark Age", Journal of the Royal Asiatic Society, 1976, pp. 1-25.
Simonetta, A. M., &. Sellwood, D., "Again on the Parthian coins from Mithridates II to Orodes II", Quaderni Ticinesi, vol. 7, 1978, pp. 95-119.
Weiskopf, Michael, "The Kuh Dasht Hoard and the Parthian 'Dark Age'", Museum Notes, vol. 26, 1981, pp. 125-152.
Haruta, Seiro, "A Primary Source for the History of the Arshakid Parthia: Astronomical Diaries from 164 B.C. to 61 B.C.", [in Japanese], Oriento (Bulletin of the Society for Near Eastern Studies in Japan), vol. 41-2, 1998, p. 181-193.
Assar, G. R. F., "Recent Studies in Parthian History: Part I", The Celator, vol. 14, no. 12, Dec. 2000, pp. 6-22.
-----, "The Genealogy of the Parthian King Sinatruces (93/2-69/8 B.C.)", The Journal of the Classical &. Medieval Numismatic Society, ser. 2, vol. 6, no. 2, June 2005.
-----, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.", Parthica, 8, 2006, pp. 55-104.
5- Arsaces I
6- Tiridates. Arrianos, Parthica, ch. 17.2.
7- Astavene. Isidorus of Charax, Parthian Stations, 11.
بحث بر سر صحت یا نادرستی اخبار مربوط به این رویداد سالهاست كه در جریان است. برای نمونه میتوان خلاصهای از مباحث مطرح شده را در آثار زیر یافت:
فرای، ریچارد نلسون، تاریخ باستانی ایران، ترجمهی مسعود رجب نیا، تهران، علمی و فرهنگی،1380، ص 337.
وولسکی، ژوزف، شاهنشاهی اشکانی، ترجمهی مرتضی ثاقب فر، تهران، ققنوس، 1383.
8- عبداللهی، رضا، تاریخ تاریخ در ایران، تهران، امیر کبیر، 1375، ص154. فرای، ریچارد نلسون، میراث باستانی ایران، ترجمهی مسعود رجب نیا، تهران، علمی و فرهنگی،1377، ص292. دیاکونوف، م. م.، اشکانیان، ترجمهی کریم کشاورز، تهران، پیام، 1351، ص42. بیوار، ا. د. ه.، «تاریخ سیاسی ایران دردوره اشکانیان»، تاریخ ایران کمبریج، ترجمهی حسن انوشه، ج3، ق1، تهران، امیرکبیر، 1368، ص130.
Assar, G. R. F., "Parthian Calendars at Babylon &. Seleucia on the Tigris", Iran, XLI, 2003.
9- Andragoras
10- Seleucus II
11- Antiochus Hierax
12- Diodotus
13- Phriapatius.
14- Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 165-91 B.C.", &. "Moses of Choren &. the Early Parthian Chronology", Electrum, vol. 11, 2006, pp. 61-86.
15- در بارهی روایتی كه در این قسمت ذكر كردیم چندین مطلب مورد مناقشه وجود دارد. موضوع نخست، تاریخ پیدایش سلسله اشكانی است . آغاز مبداء تاریخ پارتیان در بهار سال 247پ.م. واقعیتی است كه قابل انكار نیست و ترتیبی كه در این جا برای پیدایش اشكانیان ذكر شده است، یكی از بهترین راه ها برای سازگار كردن نظرات وولسكی با این واقعیت تاریخی است و هر گونه توجیه دیگری از این قضیه با اشكالات بزرگی روبهرو میشود . اما مطلب دوم دربارهی وجود تاریخی تیرداد برادر ارشك است. دربارهی وجود تیرداد و اینكه پادشاه بوده یا نه، دست كم از 1946 و پس از انتشار سلسله مقالات ژوزف وولسكی، تشكیك شده است. در روایت یوستین و استرابو نامی از تیرداد برده نشده است. ولی آریان در كتاب پارتیكای خود، او را همراه برادرش ارشك بنیانگذار این سلسله معرفی كرده است. با توجه به مداركی كه از كاوشهای شهر نسا به دست آمده و در صفحات بعدی به آن اشاره خواهیم كرد ، وجود یك برادر برای ارشك مسلم است و من در اینجا از نظر برخی از پژوهشگران پیروی كردهام كه كوشیدهاند بین نظر وولسكی و روایت آریان و سفال نوشتههای نسا آشتی برقرار كنند. اما مطلب سوم نام و نسب شاهی است كه در حدود سالهای 211 تا 185پ.م بر پارت حكومت میكرد. تا پیش از گوتشمیت كسی در اینكه نام وی اردوان بوده است شك نكرده بود. گوتشمیت با توجه به روایت یوستین و تفسیری متفاوت از عبارات كتاب او نتیجه گرفت كه نام این شاه باید ارشك بوده باشد و اردوان مذكور در كتاب یوستین شخص دیگری است (رجوع شود به مطالب بعدی). در اواسط سدهی بیستم وولسكی یك بار دیگر این قضیه را طرح كرد با این تفاوت كه وجود تیرداد را زیر سؤال برد. به هر حال آنچه كه محل اتفاق است اینست كه ارشكدوم جانشین پدرش بوده است اما اینكه پدر او ارشكیكم بوده است یا تیرداد، هنوز نمیتوان اظهار نظر قطعی كرد. شاید یك راه آن باشد كه بپذیریم منظور یوستین از ارشكیكم در واقع همان تیرداد بوده است و او را فقط با لقب یاد كرده است. اما باید به یاد داشت كه یوستین همواره شاهان اشكانی را با نام شخصی آنها یاد كرده و نه با نام دودمانی و اگر در اینجا منظورش از ارشكیكم همان تیرداد بوده باشد، در واقع با یك مورد استثناء روبهرو هستیم. برای روشن شدن بیشتر موضوع میتوانید به منابع زیر رجوع كنید:
بیوار، «تاریخ سیاسی ایران دردوره اشکانیان»، صص 133-131.
----، «تاریخ مشرق ایران»، تاریخ ایران کمبریج، ترجمهی حسن انوشه، ج3، ق1، تهران، امیر کبیر، 1368، ص282.
دیاکونوف، همان، ص41.
فرای، میراث باستانی ایران، صص292-290.
----، تاریخ باستانی ایران، صص 339-333.
گوتشمیت، آلفرد فن، تاریخ ایران و ممالک همجوار آن از زمان اسکندر تا انقراض اشکانیان، ترجمهی کیکاووس جهانداری، تهران، علمی، بی تاریخ، ص 47.
لوکونین، و.، «نهادهای سیاسی، اجتماعی و اداری»، تاریخ ایران کمبریج، ترجمهی حسن انوشه، ج3، ق2، تهران، امیرکبیر، 1377، ص 79.
وولسکی، همان.
Dyakonoff &.. Livshits, Dokumenty iz Nisy Iv. Do n.e. Predvaritelnye itogi raboti, Moscow, 1960.
-----, "Novye nakhodki dokumentov vstaroi Nise", Peredneaziatskii Sbornik II, Moscow, 1966, pp. 135- 57.
Bickerman, E. J., "The Parthian Ostracon no 1760 from Nisa", Bibliotheca Orientalis, XXIII, Leiden, 1966.
Chaumont, M. L., "Les Ostraca de Nisa: nouvelle contribution a l'histoire des Arsacides", Journal Asiatique, Paris, 1968. pp. 11-35.
Koshelenko, G. A., "Genealogiya Pervykh Arshakidov", Istoriya i kultura narodov Srednei Azii (drevnost' i srednie veka), ed. B. G. Gafurov, &. B. A. Litvinsky, Moscow, Nauka, 1976, pp. 31-37.
Wolski, J., "Arsaces II", Eos, XLI(1946).
Assar, G. R. F., "The Proper Name of the 2nd Parthian Ruler", Bulletin of Ancient Iranian History (UCLA), vol. 4, March 2008.
16- Phraates I
17- Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 165-91 B.C.", &. "Moses of Choren &. the Early Parthian Chronology".
18- دكتر آثار با توجه به سفال نوشتهی جدیدی از نسا كه با شمارهی L-2 مشخص میشود و نوشتهی روی آن به صورت «....شاه ارشك پسر نوه ارشك ....» ('ršk MLK' BRY npt 'ršk…) خوانده شده است، شاهی به نام ارشكچهارم را جانشین فریبد میدانند كه از 170 تا ؟168پ.م بر تخت اشكانی نشسته بوده است و هیچ ذكری از او در منابع كتبی وجود ندارد. ایشان به این ترتیب سالهای شاهی فرهادیكم را ؟168تا 165؟پ.م میدانند. البته شاید بتوان این عبارت را به گونهی دیگری تفسیر كرد و آن را مربوط به فرهادیكم دانست. به این ترتیب كه مادرِ فرهادیكم و همسرِ فریبد دخترِ ارشكدوم بوده است. اما دکتر آثار یادآور شدهاند که پارت ها همانند هخامنشیان وراثت حود را از طریق اجداد پدری بیان میکردهاند و نه اجداد مادری (آثار، یادداشت 13 اوت 2007). نگاه كنید به:
Livshits, Vladimir A., "Three New Ostraca Documents from Old Nisa", Transoxiana: Ērān ud Anērān, Webfestschrift Marshak, 2003.
Assar, G. R. F., "Genealogy &. Coinage of the Early Parthian Rulers, I", Parthica, 6, 2004, pp. 69-93.
-----, "Genealogy &. Coinage of the Early Parthian Rulers, II a revised stemma", Parthica, 7, 2005, pp. 29-63.
-----, "A Revised Parthian Chronology of the Period 165-91 B.C.".
19- دكتر آثار با توجه به متون بابلی و سكههای سالهای 127-121 پ.م حضور سه شاه اشكانی را در این زمان مطرح كردهاند:
ارشكهشتم 127-126پ.م كه سكههای گروه 18.1 از دسته بندی سلوود را ضرب كرده است.
ارشكنهم 126-122پ.م كه سكههای گروه 18.2 و 19 تا 22 را ضرب كرده است.
ارشكدهم 122-121پ.م كه سكههای گروه 23 را ضرب كرده است. نگاه كنید به:
Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 165-91 B.C.", &. "Recent Studies in Parthian History: Part II". Sellwood , David, An Introduction to the Coinage of Parthia, London , Pardy &. son , 1980, types 18-23.
20- Justinus
21- Epitome
22- Historiarum Philippicarum
23- Pompeius Trogus
24- Justinus, Epitome, Liber XLII, II.
25- Tigranes II
26- Strabo, The Geography, Book XI, ch. 14.
27- Plutarch, Lives, Sulla, 5.4.
28- Argonauts
29- Orodes
30- Justinus, Epitome, Liber XLII, II.6 -IV.1.
31- Justinus, Prologi, Liber XLII.
32- Plutarch, Lives, Lucullus, 36.6.
33- این اسناد عبارتند از روزشمارها و جداول نجومی بابلی و اشارات مندرج در آنها كه در منابع زیر یافت میشوند:
Sachs, Abraham J., Late Babylonian Astronomical and Related Texts, Copied by T. G. Pinches &. J. N. Strassmeier, Providence, 1955.
-----, Astronomical Diaries and Related Texts from Babylonia, volume 3 Diaries from 164 B.C. to 61 B.C., ed.Hermann Hunger, Osterreichischen Akademie der Wissenschaften, 1996.
Van Der Spek, Robartus J., "Cuneiform Documents On Parthian History: The Rahimesu Archive", Das Partherreich Und Seine Zeugnisse, ed. Josef Wiesehöfer, Franz Steiner Verlag, Stuttgart, 1998, pp. 205-258.
Hunger, Hermann, Astronomical Diaries and Related Texts from Babylonia, Volume 5 Lunar and Planetary Texts, Osterreichischen Akademie der Wissenschaften, 2001.
و نیز :
Reisner, G., "Sumerisch-babylonisch Hymnen nach Thontafeln Griechischer Zeit", Mittheilungen aus den Orientalischen Sammlungen, Heft 10, Berlin, Königliche Museen zu Berlin, 1896.
Epping, J., "Astronomisches aus Babylon ober das Wissen der Chaldäer über den gestirnten Himmel", Stimmen aus Maria-Laach, 44, Freiburg, 1889.
Epping, J. &. Strassmeier, J. N., "Neue babylonische Planeten-Tafeln. II. Ueberstzung der Planetentafel Rm 678", Zeitschrift fűr Assyriologie, V, Berlin, 1890, pp. 341-66.
-----, "Neue babylonische Planeten-Tafeln. IV. Bemerkungen zur Planetentafel No. 9, 21- 7-88 aus der Sammlung von Jos. Shemtob, jetzt in Philadelphia, University Museum", Zeitschrift fűr Assyriologie, VI, Berlin, 1891, pp. 217-44.
Strassmeier, J. N., "Arsaciden-Inschriften", Zeitschrift fűr Assyriologie, III, Berlin, 1888, pp. 129-58.
Campbell, R., A Catalogue of the Late Babylonian Tablets in the Bodleian Library, London, 1927.
درباره اهمیت و قرائت های مختلف این اسناد در آثار زیر بحث شده است:
Minns, E. S., "Parchments of the Parthian period from Avroman in Kurdistan", Journal of Hellenic Studies, vol. XXXV, London, 1915, pp. 22-65.
دوبوواز، همان، صص 7- 34.
Simonetta, A. M., "Some Remarks on the Arsacid Coinage of 90-57B.C.", Numismatic Chronicle, 1966, pp. 15-40.
آبکاریانس، مسروپ، «نظری جدید به سکه های اشکانی»، نشریهی انجمن فرهنگ ایران باستان، س12، ش15، 1352.
بیوار، «تاریخ سیاسی ایران دردوره اشکانیان»، صص 146-143.
سلوود، دیوید، «سکه های پارتی»، تاریخ ایران کمبریج، ترجمهی حسن انوشه، ج3، ق1، تهران، امیرکبیر، 1368، ص388.
فرای، تاریخ باستانی ایران، ص 347.
Haruta, Seiro, "A Primary Source for the History of the Arshakid Parthia: Astronomical Diaries from 164 B.C. to 61 B.C.".
Assar, G. R. F., "Recent Studies in Parthian History: Part I", The Celator, vol. 14, no. 12, Dec. 2000, pp. 6-22.
-----, "A Revised Parthian Chronology of the Period 165-91 B.C.", Electrum, vol. 11, 2006, pp. 87-158.
-----, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.", Parthica, 8, 2006, pp. 55-104.
34- Assar, "Recent Studies in Parthian History: Part I", &. "A Revised Parthian Chronology of the Period 165-91 B.C.".
35- Gotarzes
36- عبارت بابلی "Šá AD DỪKTA" ممكن است ترانویسی عبارت ایرانی شاهدخت باشد. در این صورت آشیآباتره باید دختر یكی از شاهان این دوره بوده باشد. (نگاه كنید به:Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C." )
37- قرائت قدیمی Ashiabatum (دوبوواز، همان و آبكاریانس، همان) و قرائت جدید Ashiabatara (Assar, "Recent Studies in ParthianHistory: Part I".).
38- دوبوواز، همان، صص 35- 34. آبکاریانس، همان، ص 27. عبداللهی، همان، ص 163.
Assar, "Recent Studies in Parthian History: Part I", &. "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.".
39- Sachs, Abraham J., Astronomical Diaries and Related Texts from Babylonia, volume 3 Diaries from 164 B.C. to 61 B.C., ed. Hermann Hunger, Osterreichischen Akademie der Wissenschaften, 1996, pp. 436-37, no. 90. Haruta, ibid.
دكتر آثار تاریخ دقیق درگذشت مهرداددوم را اوت/سپتامبر 91پ.م میداند. نگاه كنید به:
Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 165-91 B.C.", &. "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.".40- این سفال نوشته و دو سفال نوشتهی دیگر به شمارههای 366 و 307 را كه در صفحات آینده ذكر خواهد شد میتوانید در آثار زیر ببینید:
Dyakonoff, &. Livshits, Dokumenty iz Nisy Iv. Do n.e. Predvaritelnye itogi raboti, pp. 20-21, 113. &. "Novye nakhodki dokumentov vstaroi Nise", p. 143, no. 28, tables IX-IXa, X-Xa.
41- [ŠNT] ICXXXXXIIIIIII 'ršk MLK' BRY[BRY Z]Y (pry)ptk BRY 'HY BRY ZY (?) 'ršk
با توجه به ابهاماتی که در قرائت این سفال نوشته وجود دارد، علائم پیش از نام فریبد به جای Z]Y، ممکن است npt باشد و اگر این قرائت درست باشد، آن وقت این شاه باید پسرِ پسرِ نوهی فریبد بوده باشد (آثار ، یادداشت 26 اوت 2006).
42- Dyakonoff &. Livshits, Dokumenty iz Nisy Iv. Do n.e. Predvaritelnye itogi raboti, p. 113. Chaumont, ibid, p. 15. Bickerman, ibid.
از این عبارت به وضوح معلوم است كه در آغاز سدهی یكم پیش از میلاد، فریبد را پسرِ برادرزادهی ارشك میدانستند و به این ترتیب وجود یك برادر و برادرزاده برای ارشك ثابت میشود. به نظر من برای اینكه نام این برادر ارشك را به پیروی از روایت آریان، تیرداد بدانیم اشكالی وجود ندارد. گرچه برخی از صاحب نظران این را نمیپذیرند. لازم به ذكر است كه نوشتهی سفال L-2 ممكن است با این تبارشناسی متفاوت باشد و به صورت زیر خوانده شده است: «....شاه ارشك پسرِ نوهی ارشك....» ('ršk MLK' BRY npt 'ršk…). با این حال به دلیل آنكه هیچ تاریخی بر روی آن ذكر نشده، شاید نتوان آن را به طور قطع، با زمان خاصی مرتبط كرد. به علاوه باید توجه داشت كه تمام شاهان اشكانی خود را ارشك مینامیدند. اما نام فریبد در خاندان اشكانی منحصر به فرد است. بنابراین ارزش سفال نوشته 1760 و نیز 366 و 307 كه در قسمتهای بعد از آنها صحبت خواهیم كرد، به جای خود باقی است. نگاه كنید به:
43- Assar, "Recent Studies in Parthian History: Part I".
البته دکتر آثار در حال حاضر دو نظریهی دیگر را مطرح کردهاند که بر اساس یکی از انها مهرداددوم نیز پسرِ فریبد بوده است. نگاه کنید به:
Assar, G.R.F., "Genealogy &. Coinage of the Early Parthian Rulers, II a revised stemma", Parthica, 7, 2005, pp. 29-63.
-----, "The Genealogy of the Parthian King Sinatruces (93/2-69/8 B.C.)", The Journal of the Classical &. Medieval Numismatic Society, ser. 2, vol. 6, no. 2, June 2005.
-----, "Moses of Choren &. The Early Parthian Chronology", Electrum, vol. 11, 2006, pp. 61-86.
-----, "A Revised Parthian Chronology of the Period 165-91 B.C.", Electrum, vol. 11, 2006, pp. 87-158.
-----, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.", Parthica, 8, 2006, pp. 55-104.
بر اساس نظریهی دوم ممکن است مهرداددوم نوهی اردوانیکم یعنی پسرِ نوهی فریبد بوده باشد (آثار ، یادداشت 26 اوت 2006) که این نظریه مبتنی بر قرائت دیگری از سفال نوشتهی نسا است (به زیر نویس قرائت سفال نوشتهی نسا رجوع کنید). اما این نظریات جدید هنوز نیاز به بررسی و بحث بیشتر دارد.
44- Artashes I
دست كم نام چهار تن از شاهان ارمنستان آرتاشس بوده است. این نام به یونانی Αρταξιας (Diodorus Siculus, Historical Library, Book XXXI.17, &. Polybius, The Histories, Book XXV, 2.12, &. Strabo, The Geography, Book XI, 528, XXIV, 742, &. Appian, Syrian Wars, 45 &. 66.) یا Αρταξας (Plutarch, Lives, Lucullus, 31.3.) نوشته شده كه آرتاشس فرم ارمنی آن، مشتق شده از Artaxšaça پارسی باستان (به یونانی Αρταξερξες) و آن هم مشتق از فرم *ŗta-xšaθra ایرانی باستان بوده است. (آیوازیان-ترزیان، ماریا، ریشه یابی نامهای خاص ارمنی برگرفته از زبانهای ایرانی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی، 1381، ص 20. برای تبدیل ŗ ایرانی باستان به ar پارسی باستان نگاه كنید به بارتلمه، كریستین، تاریخچهی واجهای ایرانی، ترجمهی واهه دومانیان، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1384، ص 63. برای تبدیل θr ایرانی باستان و اوستایی به ç پارسی باستان نگاه كنید به: دیاكونوف، ایگور میخایلوویچ، تاریخ ماد، ترجمهی كریم كشاورز، تهران، علمی و فرهنگی، 1371، ص 65). این نام در فارسی امروزی اردشیر خوانده میشود.
45- Chamich, F. Michael, History of Armenia, Tr. Johannes Avdall, 2 vol., Calcutta, 1827, p. 55.
46- Artavasdes I
47- Chamich, History of Armenia, p. 55.
48- قطعهای از روایت یوستین در کتاب چهل و دوم اثر پمپه تروگ اشاره به نبرد مهرداددوم شاه اشکانی با ارتوادیست (Arthoadistus یا Ortoadistus) شاه ارمنستان دارد (Epitome, Liber XLII,II). پیشنهاد شده که احتمالاً یوستین در نقل خلاصهی روایت دچار اشتباه شده و این نبرد در زمان مهردادیکم واقع شده است و ارتوادیست در واقع همان اردوازیکم پسر آرتاشسیکم بوده است.
49- Vagharsh
50- Vagharshak
51- Valarsaces
52- Moses Khorenatsi, History, Book 2, chs. 1-3.
53- بیوار با توجه به نوشتهی روی مجسمهی هراكلس در بیستون این واقعه را اندكی پس از ژوئن 148 پ.م میداند (بیوار، همان، ص 135). در روایات ارمنی گفته شده كه در سال سیزدهم حكومت والارشك، برادرش ارشك درگذشت (Moses Khorenatsi, History, Book 2, ch. 68.). اگر این واقعه در سال 132پ.م بوده باشد، بنابراین سال فتح ماد 144پ.م بوده است.
54- Bacasis, Vagasis
55- Justinus, ibid, Liber XLI, VI, 7.
56- Justi, ibid, p. 346. Assar, "Recent Studies in Parthian History: Part II", The Celator, vol. 15, no. 1, Jan. 2001, pp. 17-27 &.41.
57- Moses Khorenatsi, History, Book 2, ch. 3, &. Book 1, ch. 8.
كه روایت را از ماراپاس كاتینا (Mar-Apas Katina) نقل میكند. همچنین Book 2, ch. 28 به نقل از لروبنای ادسی (Leroubna of Edessa) و Book 2, ch. 77 به نقل از فیرمیلیانوس قیصریه ای (Firmilianus of Caesarea). همچنین میتوانید نگاه كنید به: پیگولوسکایا، ن.، شهرهای ایران در دورهی پارتیان و ساسانیان، ترجمهی عنایت الله رضا، تهران، علمی و فرهنگی، 1372، ص 8- 77.
58- Vologases.
این نظر، پیش از این هم بیان شده است. نگاه كنید به: Justi, ibid, p. 346.
59- Bagaasha , Bagayash
60- Sachs, Astronomical Diaries …, 1996, pp. 216-217, no. 132B. Haruta, ibid.
دكتر آثار قبلاً پیشنهاد كرده بود كه شاهی كه پس از كشته شدن فرهاددوم سكههای گروه 18.1 را ضرب كرد (یعنی ارشكهشتم كه بنابر طرح دكتر آثار از 127 تا 126پ.م پادشاهی كرد) همین باگاشا (بلاش) بوده است (Assar, "Recent Studies in Parthian History: Part II".). اگر چنین باشد، باید شاه دیگری با نام بلاشیكم به فهرست شاهان اشكانی افزود. اما ظاهراً حكومت او بسیار كوتاه بوده است و اندکی بعد، برادرِ دیگرِ مهردادیکم (؟165-132) به نام اردوانیكم بر تخت اشکانیان جلوس کرده است. در حال حاضر دكتر آثار عقیده دارند كه ارشكهشتم (127-126پ.م) همان اردوان پسر فریبد و برادر مهردادیكم بوده است و ارشکنهم (126-122پ.م) برادر کوچکتر اردوانیکم بوده است (آثار، یادداشت 26 اوت 2006).
61- Moses Khorenatsi, History, Book 2, ch. 8.
62- یعنی 148تا 7/126پ.م یا 144 تا 3/122پ.م كه در حالت اول میتوان او را همان ارشكهشتم (127-126پ.م) و در حالت دوم همان ارشكنهم (126-122پ.م) فرض كرد. نگاه كنید به:
Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 165-91 B.C.", &. "Recent Studies in Parthian History: Part II". Sellwood, An Introduction to the Coinage of Parthia, London, Pardy &. son, 1980, types 18-23.
63- Moses Khorenatsi, History, Book 2, ch. 9.
64- Moses Khorenatsi, History, Book 1, ch.11, 2, ch.7. Anonymous (Sebeos?), The Primary History of Armenia, ch. 2. 6.
كه روایت را از ماراپاس كاتینا نقل میكنند. همچنین میتوانید نگاه كنید به: پیرنیا، ایران باستان، تهران، دنیای کتاب، 1370، صص 2271 و 7- 2585. مهرین، عباس، ایران نامه، تهران، فاروس- بانک ملی- آسیا، 42- 1321، صص 8- 346. مهرین، تاریخ ارمنستان، تهران، عطائی، 1356، صص5- 44.
65- بر اساس تاریخگذاری تومانوف. نگاه کنید به:
Toumanoff, C., Studies in Christian Caucasian History, Georgetown, 1963.
-----, "Chronology of the Early Kings of Iberia", Traditio, vol. 25, 1969, pp. 1-33.
-----, Tables in The Cambridge Medieval History, vol. IV, Cambridge, 1966.
66- Varbak
نگاه كنید به:
The Georgian Chronicle, Tr. Robert Bedrosian, New York, 1991, Ch. 4, 2.67- Arbak
نگاه كنید به فهرست Mxithar Ayrwanik در:
Brosset, M., "Histoire chronologique par Mkhithar d'Airivank, XIIIe s.", Memoires de l'Academie imperiale des sciences de St. Petersbourg, VIIe serie, Tome XIII, n. 5, 1869.68- Brosset, M., Histoire de la Georgie, 5 vols., St. Petersburg, 1849-58, vol. 1, pp. 46-48.
69- این شاه را برخی همان ارتوادیست (Arthoadistus یا Ortoadistus) مذكور در اثر یوستین (Epitome, Liber XLII,II) دانستهاند.
70- Iberia
71- بر طبق روایت، همسر این ارشك (ارباك) دخترِ میروانیكم (Mruan, Mirvan) شاه سابق ایبری و نیز خواهرِ پرنجم (P'arnajom, P'aranjum) شاه ایبری در زمان فتح آنجا به وسیلهی وارباك بوده است (The Georgian Chronicle, Ch. 4.1. Brosset, Histoire de la Georgie, vol. 1, p.46.).
72- Brosset, Histoire de la Georgie, vol. 1, p. 48.
عبارات سالنامه در این قسمت مبهم است و به نظر میرسد شباهت نام این پدر و پسر باعث این مشکل شده باشد.
73- The Georgian Chronicle, Ch. 4, 3.
74- Brosset, Histoire de la Georgie, vol. 1, p.48.
75- Artag, Artog
این نام به عنوان شاه ایبری كه در حدود 65پ.م. از پومپه سردار رومی شكست خورد، به صورتهای زیر در منابع ذكر شده است: Αρτωκης (Appian, The Mithridatic Wars, 103 &. 117. Cassius Dio, Roman History, XXXVII, 1.2 &. 2.1)، Arthoces (Lucius Annaeus Florus, Epitome of Roman History, III, &. V, 66, 27)، Artaces (Eutropius, Historiae Romanae Breviarium, liber VI, 14)، Artoces (Sextus Rufus, Contents of Livy's History of Rome, ch.15)، Atrax (Festus, "Breviarium Rerum Gestarum Populi Romani", 16.3.) و Artak (در فهرست Mxithar Ayrwanik) همچنین نگاه كنید به:
Toumanoff, Studies in Christian Caucasian History, &. "Chronology of the Early Kings of Iberia", &. tables in The Cambridge Medieval History, vol. IV.
76- Brosset, Histoire de la Georgie, vol. 1, p.49.
77- Bartom
این نام در فهرست Mxithar Ayrwanik به صورت Barton آمده است. همچنین به صورت Barthon نیز ذكر شده است (نگاه كنید به: Justi, ibid, p.65). او را همان Φαρναβαζος شاه ایبری در حدود 36پ.م دانستهاند كه از كانیدیوس كراسوس شكست خورد. نگاه كنید به:
Cassius Dio, Roman History, XLIX, 24.1.
78- The Georgian Chronicle, Ch. 4, 2-4. Brosset, Histoire de la Georgie, vol. 1, pp. 46-48.
79- Ardashir, Artaxerxes, Artakhshathra, Artakhshassa
80- Vardanes
81- درباره صحت این حدس باید زبانشناسان آشنا به گرجی و ارمنی و پهلوی اشكانی نظر بدهند. ولی دست كم شباهت نام بارتوم با وردان بسیار بیشتر است تا با فرنواز. برخی نمونههای دیگر نیز وجود دارد كه درخور پژوهش هستند. به عنوان مثال میتوان به نامهای مهربوزان (میثروبوزانس)، فرنواز، داریوش، كاووس، هرمزد، وراز پاكور، بلاش و خسرو اشاره كرد كه به ترتیب احتمالاً به شكل Mirvan، P'arnajom، Derok، Kayos، Armazel، Aspagur، Vache و Rew درآمدهاند. نام آرتاشس شاه ارمنستان در كتاب Chamich, F. Michael, "History of Armenia" همه جا به صورت ارتاك آمده و این نشان میدهد كه ارمنیان خودشان نیز این شباهت را دیده و پذیرفته بودهاند.
82- گو اینكه ممكن است روایت گاهنمای گرجی خود از روایت ارمنی رونوشت برداری شده باشد. چراكه اصل گرجی گاهنما در دست نیست و ما از طریق ترجمهی ارمنی آن كه در حدود سدهی سیزدهم میلادی ترجمه و گردآوری شده است، با آن آشنا هستیم و از میزان دخل و تصرف مترجم ارمنی (كه شواهدی از آن وجود دارد) بیخبریم.
83- The Georgian Chronicle, Ch. 4, 2.
84- البته در روایت موسی خورنی كارهای متعددی به تیگراندوم نسبت داده شده كه همانگونه كه بعداً خواهیم گفت، بسیاری از آنها مربوط به تیگران كوچك پسر او است. حتی اگر فرض كنیم كه ارشك مذكور همان تیگران بوده است و ارتاگ هم پسر او، از سال 65پ.م كه نخستین بار در منابع كتبی نام ارتاگ ذكر شده و چه بسا آغاز حكومت او چندین سال قبل از آن بوده باشد؛ تا سال 55پ.م كه سال مرگ تیگراندوم است، دست كم ده سال گذشته بود. حال آنكه وقایع نامهی گرجی فاصلهی فتح ایبری تا مرگ وارباك را بسیار كمتر از این ذكر میكند.
85- Hayk
86- The Georgian Chronicle, Ch.1, 2-3.
87- Gutium
دکتر آثار در یادداشتی به نگارنده یادآورشدهاند که لفظ گوتیوم در متون بابلی در این زمان به مناطق ماد اطلاق نمیشده است و به معنی باختر و مناطق شمال شرقی ایران بوده است (آثار ، یادداشت 13 اوت 2007).
88- Sachs, Astronomical Diaries…, 1996, pp. 326-27, no. 118A.
89- Sachs, Astronomical Diaries…, 1996, pp. 312-13, no. 119C.
90- Sachs, Astronomical Diaries…, 1996, pp. 346-47, no. 110.
91- Sachs, Astronomical Diaries…, 1996, pp. 346-347, no. 110.
92- Moses Khorenatsi, History, Book 2, ch. 11. Chamich, History of Armenia, pp. 65-66.
93- Moses Khorenatsi, History, Book 2, ch. 68.
94- به این ترتیب میتوان فرض كرد كه او در واقع همان ارشكنهم (126-122پ.م) پیشنهاد شده به وسیلهی دكتر آثار بوده است.
95- به این ترتیب با توجه به روایت گرجی سالهای حكومت میروانیكم پنجاه سال یعنی از 190 تا 141 و پادشاهی پرنجم نوزده سال یعنی از 141 تا 123پ.م بوده است (Brosset, Histoire de la Georgie, vol. 1, pp. 45-47.). با توجه به اینكه بر طبق این روایت دخترِ میروانیكم همسرِ ارشك پسر والارشك بوده است كه ازدواج او در زمان حیات پدرش میروان انجام گرفته است و نیز این احتمال كه استقلال ایبری همانند ارمنستان، باید پس از شكست آنتیوخسوم سلوكی از رومیان در 189پ.م واقع شده باشد، این اعداد در مجموع پذیرفتنی است. ضمن اینكه باید در نظر گرفت كه عدد پنجاه سال یك رقم تقریبی است.
96- Sachs, Astronomical Diaries…, 1996, pp. 360-361, no. 108B.
97- نگاه كنید به :
Dyakonoff, &. Livshits, Texts in Corpus Inscriptionum Iranicarum, Part II: Inscriptions of the Seleucid &. Parthian Periods &. of Eastern Iran &. Central Asia, ed. MacKenzie, Vol. 2, Parthian, London, 1977, pp. 1-80, 1998, pp. 81-160, &. 2003, pp. 161-215.
98- یادمان این تاكستان به اردشیردوم هخامنشی نیز نسبت داده شده است. نگاه كنید به:
Assar, "Moses of Choren &. The Early Parthian Chronology", pp. 75-77.
تاریخ شروع ذكر نام این تاكستان در اسناد نسا اندكی پس از تاریخی است كه برای مرگ اردشیر شاه ماد محاسبه کردیم. اما این نکته، احتمال وجود نام این تاکستان در زمانهای پیشتر را رد نمیکند. به هر حال با در نظرگرفتن موارد بالا من ترجیح میدهم تا زمانی که شواهد دیگری به دست آید، یادمان این تاکستان را به اردشیر شاه اشکانی ماد نسبت دهم.
99- Moses Khorenatsi, History, Book 2, ch. 11.
100- گرچه احتمال وجود شاهی به نام اردواز(دوم) (ارتوادیست) که بنابر قول یوستین با مهرداددوم نبرد کرد، در زمانی بین آرتاشس(دوم) و تیگرانیکم باید در نظر گرفته شود.
101- اصل عبارت این است:
….Successores deinde eius Artabanus et Tigranes cognomine Deus, a quo subacta est Media et Mesopotamia….
كه در دیباچهی كتاب 41 پومپه تروگ پس از ذكر اسم ارشك آمده است و گوتشمیت جای صحیح آن را در دیباچهی كتاب 42 دانسته است. بنا بر قول ژوزف وولسکی همین عبارت باعث آن بوده است که نام دومین شاه اشکانی (و به قول گوتشمیت سومین شاه اشکانی) را به اشتباه اردوان بدانند و این مسأله-ای است که هم گوتشمیت و هم وولسکی با آن مخالفند و نام این شاه را ارشکدوم میدانند.
102- گوتشمیت، همان، ص 126. دیاکونوف، اشكانیان، ص 133. بیوار، همان، ص 144. بیانی، ملکزاده، تاریخ سکه، تهران، دانشگاه تهران، 1370، ج 2، ص 6.
103- وولسکی، همان، ص 76.
104- Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 165-91 B.C.", &. "Moses of Choren &. The Early Parthian Chronology".
105- شاید بتوان یك اردوان را در فهرست شاهان ارمنستان گنجاند (نگاه كنید به: The Georgian Chronicle, Ch. 5) كه تازه او را هم با توجه به زمان وقایع كه در حدود سدهی یكم میلادی است، باید از خاندان اشكانی شمرد.
106- پمپه تروگ در اواخر كتاب چهل و یكم، وقایع فتح ارمنستان و حكومتِ بلاش در آن جا را ذكر كرده است و احتمالاً پس از آن سرگذشت جانشینان بلاش را نوشته بوده است كه یوستین آنها را حذف كرده ولی در دیباچه به آن اشاره شده است.
107- Brosset, Histoire de la Georgie, vol. 1, pp. 49-51.
108- حتی میتوان این احتمال را مطرح كرد كه نام بارتوم صورت گرجی نام اردوان بوده باشد.
109- بحث دربارهی شاهان ایبری نیاز به مقالهای جداگانه دارد كه انشاء الله در فرصتی دیگر آن را پی میگیریم.
110- همان طور كه پیشتر گفته شد وجود این شخص به عنوان اردواندوم یكصد سال پیش از طرف گوتشمیت مطرح شد و تا چندی نیز مورد پذیرش پژوهشگران بود. همچنین گوتشمیت وجود شخصی به نام اردوان را به عنوان سومین (یا به تعبیر وولسكی دومین) شاه اشكانی رد كرد و نام او را بسیار پیشتر از طرح نظریه وولسكی، همان ارشك دانست. ولی با قرار دادن اردوان دیگری به عنوان جانشین مهرداددوم (121-91) در فهرست شاهان اشكانی (گوتشمیت، همان، ص 126) تعداد شاهان با نام اردوان در این سلسله را همان پنج نفر شمرد. از سوی دیگر اگر اردوان برادر مهرداددوم را كه در متنی مربوط به سال 119پ.م به كشته شدن او در نبرد با شاه ماد اشاره شده، همان ارشكدهم (122-121پ.م) مذكور در مقاله دكتر آثار بدانیم كه سكه های گروه 23 را ضرب كرده است؛ این اردوان جانشین احتمالی اردشیر شاه ماد را باید اردوان سوم بنامیم (رجوع شود به مطالب پیش گفته).
111- Βασιλεως Βασιλεων Αρσακου Ευεργετου Δικαιου Επιφανους Φιλελληνος
112- Siake
113- Aryazate
114- Automa
115- Azate
116- Minns, ibid.
Nyberg, H. S., "The Pahlavi Documents from Avroman", Le Monde Oriental, XVII, Uppsala, 1923.
شاپور شهبازی، علیرضا، «افسانهی ازدواج با محارم در ایران باستان»، مجلهی باستانشناسی و تاریخ، س15، ش29 و30، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1380، ص19.
117- Sellwood, An Introduction to the Coinage of Parthia, London, Pardy &. son, 1980, no. 29.
سلوود، دیوید، «سکههای پارتی»، تاریخ ایران کمبریج، ص388. ویزهوفر، یوزف، ایران باستان، ترجمهی مرتضی ثاقب فر، تهران، ققنوس، 1377، ص157.
118- Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 165-91 B.C.".
119- Sellwood, An Introduction to the Coinage of Parthia.
120- به جدول 1 و 2 و 3 نگاه كنید.
121- Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.", &. "Recent Studies in Parthian History: Part I".
122- Sellwood, ibid.
123- Shore, Fred B., Parthian Coins &. History- Ten Dragons against Rome, Quarryville, PA, Classical Numismatic Group, 1993.
124- Sear, David, Greek Coins and Their Values: Asia Minor, Africa, and the Hellenistic empires, London, B. A. Seaby Ltd., 1979, vol. 2.
-----, Greek Imperial Coins and Their Values, the Local Coinages of the Roman Empire, London, B. A. Seaby Ltd., 1982.
125- Mitchiner, Michael, Oriental Coins and Their Values: The Ancient and Classical World, 600 B.C. - A.D. 650, London, Hawkins Publications, 1978.
126- بیوار، «تاریخ سیاسی ایران دردورهی اشکانیان».
127- Le Rider, Georges, "Suse sous les Séleucides et les Parthes: les trouvailles monétaires et l'histoire de la ville", Mémoires de la Mission archéologique en Iran, 38, Paris, 1965.
128- Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.", &. "Recent Studies in Parthian History: Part I".
129- Sellwood, ibid.
130- Petrowicz, Alexander Ritter von, Arsaciden-Münzen. Sammlung Petrowicz - Katalog mit 25 lichtdruktafeln, Vienna, Petrowicz, 1904.
131- Wroth, Warwick, "Catalogue of the Coins of Parthia", A Catalogue Of Greek Coins in the British Museum, vol. 23, Bologna, Arnaldo Forni, 1964, Reprint of the 1903 British Museum edition.
132- گوتشمیت، همان.
133- Gardner, Percy &. Malter, Joel L., The coinage of Parthia by Percy Gardner. Introduction and supplementary catalog of a recent hoard by Joel L. Malter, San Diego, CA, Malter-Westerfield Pub. Co., 1968, Reprint of Gardner, The Parthian coinage, 1877 edition, plus Malter's 1968 work.
134- این جدول با استفاده از منابع زیر تهیه شده است: سلوود، «سکههای پارتی» و نیز:
Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.", &. "Recent Studies in Parthian History: Part I". Sellwood, An Introduction to the Coinage of Parthia, &. "The Parthian Coins of Gotarzes I, Orodes I &. Sinatruces" &. "The Drachms of the Parthian Dark Age". Wroth, Catalogue of the Coins of Parthia.
135- تمام تصاویر برگرفته از سایت http://www.parthia.com میباشد.
136- Βασιλεως Βασιλεων Μεγαλου Αρσακου Επιφανους
137- Wroth, ibid, pp. 34 -7. Sellwood, ibid, types 28.1 to 28.8.
138- Le Rider, ibid. Sellwood, ibid. Assar, "Recent Studies in Parthian History: Part I", &. "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.".
سلوود، «سکههای پارتی»، ص 386.
139- Wroth, ibid. Sellwood, ibid, types 28.1 to 28.8.
سلوود، همان، صص 8- 386 و 422.
140- Βασιλεως Μεγαλου Αρσακου Επιφανους Φιλελληνος Ευεργετος
141- به جدول شماره 3 مراجعه كنید.
142- پس از دقت به علامت روی تاجهای پادشاهان، با پنج نوع تاج برخورد میكنیم:
143- Sellwood, ibid, types 24.3 &. 24.4.
144- Assar, "Recent Studies in Parthian History: Part I". Sellwood, ibid, type 32.1
سلوود، همان، ص 389.
145- Βασιλεως Βασιλεων Αρσακου Δικαιου Ευεργετου Φιλελληνος
146- Wroth, ibid, p. 35. Sellwood, ibid, type 29.
سلوود، همان، صص 388 و 422.
147- Minns, "Parchments of the Parthian period from Avroman in Kurdistan".
148- Assar, "Recent Studies in Parthian History: Part I", &. "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.".
149- Assar, "Recent Studies in Parthian History: Part I".
150- Βασιλεως Μεγαλου Αρσακου Θεοπατορος Νικατορος
151- Assar, "Recent Studies in Parthian History: Part I". Wroth, ibid, pp. 51 -4. Sellwood, ibid, types 33.1 to 33.14.
سلوود، همان، صص 388 و 422.
152- Sellwood, ibid, types 33.15 to 33.19.
153- Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 165-91 B.C.", &. "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.".
154- البته باید در نظر داشت كه لقب "شاهنشاه بزرگ" برای مهرداددوم خود به اندازهی كافی شاخص بوده است و احتمالاً نیازی به اضافه كردن مشخصهی دیگری در كنار نام وی نبوده است (آثار، یادداشت 13 اوت 2007).
155- البته این فرضیه با در نظر گرفتن احتمال آغاز سلطنت اردوان در سال 8/97پ.م در ماد، تضعیف میشود. چرا كه شاهان باستانی همواره چنین سالهایی را در زمرهی زمان سلطنت خود شمارش میكردند. مثلاً در دوره هخامنشیان كمبوجیه سالهایی را كه در بابل به نیابت از پدرش پادشاه بود در شمار سالهای سلطنت خود محسوب میكرد (كتزیاس سالهای حكومت كمبوجیه را هجده سال ذكر میكند كه باید سالهای 539 تا 522پ.م باشد. این مسأله درباره داریوشدوم نیز احتمالاً صادق است). سلوكیكم نیز آغاز سلطنت خود را از سال 312پ.م میدانست. در حالیكه اختیار لقب شاه و آغاز سلطنت وی از حدود سال 306پ.م بوده است. همچنین كوادیكم شاه ساسانی نیز بر روی سكههایش سالهای تبعید خود را در جملهی سالهای پادشاهیش محسوب میكرد. خسرو پرویز نیز چنین كرده و رقیب او گستهم نیز با آنكه یكی دو سال بعداز مرگ هرمزدچهارم مدعی پادشاهی شد، سالهای پادشاهی خود را از زمان مرگ هرمزدچهارم به بعد حساب میكرده است. همین مسأله شاید دربارهی ارشكیكم صادق باشد. اما باید در نظر گرفت كه در كنار سال مندرج بر روی سفال نوشتهی نسا شمارش سالهای سلطنت پادشاه مذكور نیامده است تا بتوان با قطعیت این موضوع را بررسی كرد.
156- Sellwood, ibid, type 33.
بیوار، همان، ص 146.
157- سلوود، همان، ص 384.
158- به جدول شمارهی 3 مراجعه كنید.
159- این مسأله با وجود سكههای دارای قالبهای زیر و روی متفاوت (mule) از نوع 33/31 و 33/30 تأیید شده است. نگاه كنید به:
Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.".
160- Appian, The Mithridatic Wars, 15.
161- یعنی اردوان پسر باگاشا (بلاش یكم؟)
162- عبارت مندرج بر روی یك كتیبه به تاریخ 90پ.م. ابتدا به صورت «شاه ارشك كه شاه گودرز و ملكهاش آشیآباتوم او را بیرون راندند» خوانده شده بود و تصور میشد كه به جنگ گودرزیكم با مهرداددوم اشاره دارد. نگاه كنید به:
Reisner, G., Sumerisch-babylonisch Hymnen …, ix, no. 51, (VATh 265+1728 + two Fragments).
و نیز عبداللهی، همان، ص 163. دوبوواز، همان، صص 6- 34. دیاکونوف، همان، ص 60. بیوار، همان، ص 143. بعدها در این قرائت تجدید نظر شد و آن را به صورت «شاه ارشك كه شاه گودرز و ملكهاش آشیآباتوم را بیرون راند» خوانده شد (آبکاریانس، همان، ص 27. سلوود، همان، ص 388) و نتیجه گرفتند كه گودرز تا 90پ.م در بابل سلطنت كرده و سپس شاه جدیدی جای او را گرفته است. اكنون معلوم شده كه عبارت مذكور را باید «شاه ارشك كه همان شاه گودرز است و ملكهاش آشیآباتره» خواند. (Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.") بنابر این گودرزیكم از 91 تا 87پ.م به طور مداوم بر بابل حاكم بوده است.
163- Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.".
164- به جدول شمارهی 3 مراجعه كنید.
165- Βασιλεως Μεγαλου Αρσακου Αυτοκρατορος Φιλοπατοροσ Επιφανους Φιλελληνος
166- Assar, "Recent Studies in Parthian History: Part I". Wroth, ibid, pp. 42 -4. Sellwood, ibid, types 31.1 to 31.24.
سلوود، همان، صص 9- 388 و 422. بیوار، همان، ص 146.
167- Sellwood, ibid, types 31.16 to 31.24.
168- به جدول شمارهی 3 مراجعه كنید.
169- Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.".
خواهیم دید كه سكههای گروه 30 بر اساس طرح توالی سكههای شوش در سالهای 75 تا 66پ.م در آنجا ضرب میشده است.
170- Sachs, Astronomical Diaries…, 1996, pp. 458-59, no. 86A.
171- Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.".
172- آثار، یادداشت 18 اوت 2006.
173- Demetrius III
174- Josephus Flavius, Antiquities of the Jews, Book XIII, Ch. 14, 3.
175- Newell, E. T., "Late Seleucid Mints in Ake-Ptolemais &. Damascus", Numismatic Notes and Monographs, No. 84, New York, 1939, p. 82, No. 130.
176- گوتشمیت، همان، صص 6- 124. دیاکونوف، همان، ص 59. بیوار، همان، ص 143.
177- Haruta, ibid.
178- Pompeius
179- Cassius Dio, Roman History, Book XXXVI, 14.2.
گوتشمیت، همان، ص 149. باید توجه داشت كه برخلاف تلقی عمومی از این عبارت، به هیچ وجه نامی از آتروپاتن به عنوان قلمرو شاهی مهرداد مادی ذكر نشده است و او را فقط «شاه ماد» گفتهاند و نه آتروپاتن. در واقع آتروپاتن در این زمان باید تحت حكومت خاندان آذربدیان بوده باشد كه ذكر شاهان آن در پایان سدهی یكم پیش از میلاد مكرر آمده است و به علاوه استرابو از ادامهی حكومت آذربدیان تا اوایل سدهی یكم میلادی یاد میكند و میگوید كه آنان با شاهان ارمنستان و سوریه و پارت وصلت كرده بودند (Strabo, The Geography, Book XI, 13.1).
180- البته اختلافاتی نیز بین این تصاویر وجود دارد.
181- یادآوری میكنم این مهرداد را نباید با مهردادچهارم (؟65-54پ.م) پسر فرهادسوم (70-57پ.م) و برادر ارددوم (57-38پ.م) اشتباه گرفت كه تاكنون همه-ی منابع او را مهردادسوم مینامیدهاند و در این مقاله از این پس او را مهردادچهارم خواهیم خواند.
182- تغییر لقب این شاه فرضی از "شاهنشاه" در سكههای گروه 29 و چرم نوشتهی اورامان به "شاه بزرگ" در سكههای گروه 31 و اسناد بابلی به سادگی توجیه پذیر نیست و همانگونه كه گفته شد این مسأله دربارهی انتساب سكههای گروه 32 و 29 به یك پادشاه نیز وجود دارد. دكتر آثار به نگارنده یادآوری كردهاند (یادداشت 13 اوت 2007) كه ضرب سكههای گروه 29 و 31 نمیتواند تا سال 67پ.م ادامه یافته باشد. چرا كه این سكهها فاقد علایم ویژه (monogram) هستند. حالآنكه سكههای گروههای 35 و 36 و 38 و 39 (كه مربوط به زمان فرهاد سوم هستند)، همگی دارای این علایم میباشند. در صحت این گفتار تردیدی نیست. اما قابل توجه است كه در طرح پیشنهادی من، ضرب سكههای گروه 31 حداكثر دو سه سال با سكههای دوران فرهادسوم همزمانی دارد و اتفاقاً این همزمانی برای سكههای گروه 30 نیز صدق میكند كه آنها نیز فاقد علایم ویژه مذكورند و همپوشانی زمانی بین آنها و سكههای فرهادسوم قطعاً وجود دارد. (به مطالب بعدی نگاه كنید).
183- Moses Khorenatsi, History, Book 2, ch. 14.
184- Moses Khorenatsi, History, Book 2, ch. 16.
185- Gabinius
186- Laodice
187- Justi, ibid, p. 211.
بر طبق نوشته یوستین، مهردادششم مادر خود را از نژاد سلوكی میدانست. (Epitome, Liber XXXVIII, VII)
188- Cleopatra
189- Colchis
190- Appian, Mithr., 64.
191- Sophene
192- البته چون به نوشتهی پلوتارخ، تیگران كوچك اسیر پمپه شده بود و دست كم تا سال 56پ.م در روم میزیسته است (نگاه كنید به:Plutarch, Lives, Pompey, 45.4, 48.6.)، این واقعه، یعنی آزاد شدن مهرداد پسر مهردادسوم شاه اشكانی ماد از اسارت رومیان، ممكن است مربوط به بعد از سال 56پ.م باشد.
193- Chamich, History of Armenia, p. 85.
194- اگر این اشاره را مربوط به تیگراندوم فرض كنیم، باید سال 96پ.م را سال نوزدهم سلطنت مهرداددوم اشكانی بدانیم كه درست نیست. همچنین این اشاره به تیگرانیكم نیز مربوط نیست. بنابراین فقط میتواند به تیگران كوچك مرتبط باشد.
195- Arshez
196- Moses Khorenatsi, History, Book 2, ch. 19 &. 24.
197- در واقع اولین بار كه نام تیگران كوچك در كنار پدرش یاد میشود در حدود سال 70/69پ.م است و ظاهراً او بعدها سالهای حكومت خود را از این تاریخ محاسبه كرده است و این گاهشماری شاید در اسناد محلی (مثلاً در كتابخانه ادسا) تا زمان موسی خورنی باقی بوده و او در كتابش از این اسناد استفاده كرده است.
198- بار دیگر یادآوری میكنم منظور از مهردادسوم همان مهرداد شاه ماد در سالهای 88 تا 67پ.م است و مهرداد پسر فرهادسوم (70-57پ.م) در این مقاله مهردادچهارم نامیده شده است.
199- Adrapana
200- Isidorus of Charax, Parthian Stations, 6.
201- Plutarch, Lives, Lucullus, 36.6.
202- باز هم ضروری است یادآوری كنم كه این اردوانسوم كسی است كه در این مقاله سعی شد وجودش به عنوان جانشین مهرداددوم (121-91) در ماد و نسا اثبات شود و منظور به هیچ وجه اردوان شاه اشكانی در اوایل سدهی یكم میلادی كه رقیب ونونیكم بود و یا اردوان پسر فریبد كه در این مقاله اردوانیكم نامیده شده است، نیست.
203- روشن است كه با توجه به مطالبی كه در چند صفحهی اخیر ذكر شد، باید در شمارش شاهان اشكانی با نامهای بلاش، اردوان و مهرداد تجدید نظر نمود. در این مقاله همه جا شمارش جدیدی كه در اینجا سعی در اثبات آن شده است، یاد شده و برای جلوگیری از سر در گمی خواننده فهرست شاهان اشكانی تا نیمهی سدهی نخست پیش از میلاد با در نظر گرفتن نظرات مختلف در پایان مقاله آورده شده است.
204- Strassmeier, "Arsaciden-Inschriften", 1888, p. 135, No. 9.
در قرائت اولیه، عبارت اكدی به صورت «...شاه ارشك كه شاه ارد او را بیرون راند...» خوانده شده بود و به این ترتیب نتیجه گرفته شده بود كه گودرز تا سال 80پ.م در بابل حاكم بوده و پس از آن ارد جای او را گرفته است (نگاه كنید به: دوبوواز، همان، ص 36. دیاکونوف، همان، ص 60. بیوار، همان، صص 146-143) اما این قرائت بعدها مورد تجدید نظر قرار گرفت و عبارت به صورت «...شاه ارشك كه شاه ارد را بیرون راند...» خوانده شد و به این ترتیب و نیز با استناد به متون دیگری از سالهای بین 90 تا 80پ.م نتیجه گرفتند كه ارد خیلی پیش از آن جای گودرز را گرفته بود و خود او در سال 80پ.م جایش را به شاه جدیدی داد كه سلوود از او به نام شاه ناشناس یكم یاد كرده است (نگاه كنید به:Simonetta, "Some Remarks …". آبکاریانس، همان، ص 27. سلوود، همان، ص388. فرای، تاریخ باستانی ایران، ص 347). اكنون در این قرائت نیز تجدید نظر شده است و عبارت را به صورت «...شاه ارشك كه همان شاه ارد است...» خواندهاند (نگاه كنید به: Assar, "Recent Studies in Parthian History: Part I")
205- به جدول شمارهی 3 مراجعه كنید.
206- Wroth, ibid, pp. 54 -5. Sellwood, ibid, types 34.1 to 34.9. Assar, "Recent Studies in Parthian History: Part I".
سلوود، همان، صص 90- 389 و 422. بیوار، همان، ص 7- 146.
207- Sellwood, ibid, types 31.16 to 31.24.
208- البته میتوان احتمال دیگری را در نظر گرفت و آن ضرب دو گونه سكه در یك سال در شوش میباشد كه نمونههایی از این اتفاق در زمانهای پیش از آن در دست است (مثلاً در زمان مهرداددوم. نگاه كنید به: Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 165-91 B.C.") و به این ترتیب شاید بتوان گفت كه سكههای گروه 31 در نه گونهی مختلف در طول سالهای 87 تا 80پ.م در شوش ضرب شدهاند. با این حال ارد یكم جانشین بلافصل شاه صاحب سكههای گروه 31 در شوش نبود. بلكه كاپنوشكیر دوم/سوم (Kamnaskires, Kapnushkira) كه سكههای او تاریخ سالهای 2/81 و 80/79 تا 3/72پ.م را برخود دارد (Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.")، در شوش جای شاه صاحب سكههای گروه 31 را گرفت.
209- Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.".
210- Justinus, Epitome, Liber XLII, IV.1.
211- Cassius Dio, Roman History, Book XXXIX, 56.2.
212- Plutarch, Lives, Crassus, 21.7.
213- Sachs, Astronomical Diaries…, 1996, pp. 502-503, no. 77B.
214- Sellwood, ibid, types 34.10 to 34.12.
215- Sachs, Late Babylonian Astronomical and Related Texts, p. 201, LBAT 1300.
216- Assar, "Recent Studies in Parthian History: Part I", &. "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.".
217- Ishpubarza, Ispubarza, Ishubarza
218- Hunger, Hermann, Astronomical Diaries …, pp. 74-75, no. 26.
219- سلوود با توجه به قرائت قبلی از كتیبهی مربوط به آوریل80پ.م عقیده داشت كه شاه ناشناسی در این سال جانشین اردیكم در بابل شد (رجوع شود به مطالب پیشین). سپس با این فرض، اشارهی سال 6/75پ.م را متعلق به شاه دیگری میداند که باعث گسیختگی کوتاه مدت در حکومت شاه پیشین شده است. او شاه قبلی را ناشناسیكم مینامد و سكههای گروه 30 را به او نسبت میدهد و شاه بعدی را ناشناسدوم مینامد و سكههای گروه 32 را به این شاه نسبت میدهد (سلوود، همان، ص 389). برخی نیز شاه ناشناسدوم را همان سنتروک دانستهاند (دوبوواز، همان، صص 7- 36. دیاکونوف، همان، ص 60). اما همانگونه كه گفته شد، پادشاه مذكور در كتیبهی سال 6/75 همان اردیكم بوده است. آثار سكههای گروه 30 را متعلق به شاه دیگری میداند كه از سال 75 تا 7/66پ.م در بابل و از 8/77 تا 2/61پ.م در دیگر نواحی پادشاهی كرده است (Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.") و در یك جا نام وی را اردوان میداند و پسر مهرداددوم میشمارد (Assar, "Recent Studies….: Part I").
220- Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.".
221- به جدول شماره 3 مراجعه كنید.
222- Βασιλεως Μεγαλου Αρσακου Θεοπατορος Ευεργετου Επιφανους Φιλελληνος
223- Κατα Στρατεια
224- Wroth, ibid, pp. 38 -41. Sellwood , ibid, types 30.1 to 30.43.
سلوود، همان، صص 91- 389 و 422. بیوار، همان، ص 6- 144.
225- Sellwood, ibid, types 30.33 to 30.43.
226- Mørkholm, O., "The Parthian Coinage of Seleucia on the Tigris", Numismatic Chronicle, 1980, pp. 36-37.
227- Piruztana
228- Neugebauer, O., Astronomical Cuneiform Texts – Babylonian Ephemerides of the Seleucid Period for the Motions of the Sun, the Moon, and the Planets, London, 1955, pp. 23 &. 182. Sachs, Late Babylonian Astronomical …, p. 227, LBAT 1448.
229- […]-Ishtar
230- Sachs, Late Babylonian Astronomical …, p. xxxiii, LBAT 1450.
231- Cassius Dio, Roman History, Book XXXVI, 45.3.
232- به جدول شمارهی 3 مراجعه شود.
233- به صفحات پیشین رجوع شود.
234- Ammianus Marcellinus
235- Ctesiphon
236- Ammianus Marcellinus, History, Book XXIII, VI, 23.
آمیانوس دومین بانی تیسفون را شاه پاکر(Pacorus) ذکر کرده است و گوتشمیت او را پاکریکم (50-38پ.م) پسر ارددوم (57-38پ.م) میداند و سكه-های با نقشΒασιλεως Βασιλεων Μεγαλου Αρσακου Και Κτιστου را كه متعلق به ارددوم است (نگاه كنید بهSellwood, ibid, type 44) مربوط به این واقعه میداند (گوتشمیت، همان، ص 148).
237- Cassius Dio, Roman History, Book XXXVI, 45.3.
238- شاهد این فرض قرار گرفتن سكههای گروه 30 بلافاصله پس از گروه 33 در برخی از مناطق است و همانطور كه دیدیم، سكههای گروه 30 باید متعلق به شاهی باشد كه در اسناد بابلی از سال 75 تا 66پ.م نامش یاد شده است. پس احتمالاً آغاز سلطنت ارشكشانزدهم نیز ممكن است سال 77پ.م و در یكی از نواحی شرقی بوده باشد. احتمال ضعیف تر آنست كه حكومت اردوانسوم تا 75پ.م ادامه یافته باشد.
239- Sinatruces
240- Lucianus(?), Macrobioi, 15.
241- Lucianus(?), Macrobioi, 15.
242- Phlegon of Tralles سال سوم المپیاد 177 را سال مرگ او ذكر میكند كه برابر است با 70پ.م (Photius, Bibliotheca, 97.3).
243- گوتشمیت، همان، صص 127 و 129.
244- [ŠNT IC]XXXXXXX 'ršk [MLK' BRY BRY ZY pryptk BRY 'HY BRY ZY 'ršk]
245- لوکونین، همان، ص 79.
246- Phraates II
247- Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 165-91 B.C.".
248- یكی از دلایلی كه برای انتساب سكههای گروه 33 به سنتروك ارائه شده است، همین شباهت تاجها است. نگاه كنید به:
Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.", &. "The Genealogy of the Parthian King Sinatruces (93/2-69/8 B.C.)".
249- دكتر آثار در یادداشت خود یادآور شدهاند كه سكههای گروه 35 همانند سكههای گروههای 36 و 38 و 39 دارای علایم ویژهای هستند كه انتساب آنها را به پیش از زمان سلطنت فرهادسوم تضعیف میكند. ایشان زمان صحیح ضرب این سكهها را بین درهمهای گروه 36 و 38 میدانند (یادداشت 13 اوت 2007). بنابراین انتساب این سكهها به سنتروك قطعی نیست.
250- Βασιλεως Μεγαλου Αρσακου Θεοπατορος Ευεργετου Επιφανους Φιλελληνος
251- Sellwood, ibid, types 35.1 to 35.18. Wroth, ibid, pp. 56 -8.
252- Appian, The Mithridatic Wars, 13.87. Sallust, Histories, 4, Fr. 69.
253- گوتشمیت، همان، ص 128. دیاکونوف، همان، ص 60. بیوار، همان، ص 146.
254- […]-Ishtar
255- Sachs, Late Babylonian …, p. xxxiii, LBAT 1450 &. p. 177, LBAT 1183.
256- به جدول 3 مراجعه كنید.
257- بینی صاف و نوك تیز باریش كوتاه.
258- Βασιλεως Μεγαλου Αρσακου Φιλοπατορος Ευεργετου Επιφανους Φιλελληνος
259- Wroth, ibid, pp. 58 -60. Sellwood, ibid, types 36.1 to 36.27 &. 37.
سلوود، همان، صص 1- 390 و 422. بیوار، همان، ص 149.
260- Sellwood, ibid, types 36.23 to 36.27.
261- در سال 63پ.م نام شاه جدیدی در اسناد بابلی ذكر میشود.
262- Assar, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.".
263- یعنی مهردادچهارم و ارددوم.
264- البته شواهد دیگر حاكی از آنست كه فرهادسوم در این هنگام سن و سالی بسیار بیشتر از این داشته است.
265- با توجه به رواج چند همسری در میان پارت ها، پذیرش این فرض كه شاه مذكور فرهادسوم بوده و در این زمان همسر وی كه مادر دو پسرش بوده درگذشته بوده است و كاتبان به ناچار نام مادر فرهاد را در متون ذكر كردهاند، مشكل است.
266- به مطالب پیشین نگاه كنید.
267- نام ملكهی مادر تركیبی بابلی است. با توجه به اینكه حكومت سنتروك به احتمال قریب به یقین هیچگاه سلوكیه و بابل را در بر نداشته است؛ اینكه وی همسری بابلی داشته باشد، بعید است. گرچه غیر ممكن نیست.
268- به جدول شمارهی 2 نگاه كنید.
269- به جدول شمارهی 3 نگاه كنید.
270- یك گزینه جالب برای این انتساب، اردشیردوم (ارتاك) پسر وردانیكم (بارتوم) شاه اشكانی ایبری است. گفته شده كه این شاه پس از شكست از پمپه با رومیان صلح كرد و فرزندانش را به نزد پمپه فرستاد. گزینهی دیگر میتواند ارد (Orodes, Orhodes, Horodes, Oroeses) شاه اران باشد كه نام وی در سال 65پ.م در كنار نام ارتاك یاد شده است. او نیز پس از سه بار شكست از پمپه با رومیان صلح كرد. نگاه كنید به:
Cassius Dio, Roman History, Book XXXVII, 1.1 &. 2.7. Lucius Annaeus Florus, Epitome of Roman History, I.40. Eutropius, Historiae Romanae Breviarium, VI, 14. Festus, Breviarium Rerum Gestarum Populi Romani, 16.3. Orosius, Historiae Adversum Paganos, 6:4.8.
271- سلوود سكههای گروه 36 و 37 را به داریوش شاه ماد نسبت میدهد. نگاه كنید به: سلوود، همان، صص 391 و 422. بیوار، همان، ص 149.
272- Sellwood, ibid, types 36.23 to 36.27.
273- Sachs, Astronomical Diaries…, 1996, pp. 512-515, no. 62.
274- به نظر من راه دوم درستتر است. باید در نظر داشت كه اگر این راه را نپذیریم، ناچاریم قبول كنیم كه دست كم چهار شاه در این سالها به سلطنت رسیده-اند كه همهی آنها در شوش یكی دو سال بیشتر از بابل حكومت كردهاند. حالآنكه شهر شوش نسبت به بابل مزیت خاصی نداشته كه بتواند پایگاه مستحكمی برای ادامهی مقاومت شاهان خلع شده از حكومت باشد. چنین نقشی را شاید بتوانیم برای شهرهای ماد در نظر بگیریم. حتی از یك نظر باید شوش را كانون طغیان و انقلاب بر ضد حكومت اشكانیان به شمار آورد. توجه كنید كه در سكههای گروه 31 و30 و 36 و نیز احتمالاً گروه 33 تعداد زیر گونههای سكههای ضرب شده در شوش، حتی با در نظر گرفتن اینكه سال پایان حكومت یك شاه سال آغاز حكومت شاه بعدی بوده است و هر دو در آن سال سكه ضرب كرده باشند؛ باز یك عدد بیشتر از سالهای حكومت شاهان مذكور در نوشتههای كتبی همزمان است. ممكن است این مسأله ناشی از اشتباه در دستهبندی سكه-های مذكور باشد. ولی بیشتر محتمل است كه همهی این شاهان در یك سال خاص به جای یك گروه، دو گروه سكه ضرب كرده باشند و این سال خاص به احتمال بسیار میتواند همان سال جلوس شاه مذكور بوده باشد. شاید این شاهان در سال نخست حكومت خود، یك بار در آغاز سلطنت سكه ضرب كردهاند و بار دیگر در آغاز سال نو. به این ترتیب در اولین سال تقویمی حكومت آنان دو گونه سكه ضرب میشده است و در سالهای بعد هم فقط در آغاز سال نوی تقویمی این ضرب سكه انجام میشده است. احتمال دیگر آنست كه این ضربِ دو سكه در یك سال، ناشی از اختلاف زمانِ آغاز سال در تقویم سلوكی بابلی با تقویم اشكانی ایرانی (و یا حتی تقویم محلی در شوش) باشد كه در اولی آغاز سال در اول پاییز و در دومی آغاز سال در ابتدای بهار بوده است. احتمال سوم كه ضعیف است، آنست كه در حكومت این شاهان در شوش وقفههایی ایجاد میشده و پس از هربار كه دوباره به آنجا دست پیدا میكردهاند، ضرب سكهای با نقش جدید آغاز میشده است.
275- رجوع شود به مطالب پیشین كه دربارهی به تخت نشستن سنتروك ذكر شد.
276- Θεος
277- فلگون ترالسی در كتاب خود او را با این لقب میخواند (Photius, Bibliotheca, 97.3).
278- Wroth, ibid, pp. 45 -51. Sellwood, ibid, types 38.1 to 38.22 &. 39.1 to 39.22.
سلوود، همان، صص 391 و 422. بیوار، همان، صص 7- 146. گوتشمیت، همان، ص 129.
279- Teleonike
280- Sachs, Astronomical Diaries…, 1996, pp. 512-515, no. 62.
281- Cassius Dio, Roman History, Book XXXVI, 14.2.
282- Darius
283- Appian, Mithr., 108.
در اینجا او فقط با عنوان شاه ماد یاد شده است و ذكری از آتروپاتن نیست. سلوود گروه 35 سکهها را که به سنتروك نسبت دادیم و تصویر شاه بر آنها به صورت تمام رخ نقش بسته، به داریوش نسبت میدهد. او همچنین سكههای گروه 36 و 37 را نیز به این شخص نسبت میدهد. ولی با توجه به كوتاهی زمان حكومت داریوش و تنوع و تعداد زیاد این سكهها، باید در این انتساب تجدید نظر نمود.
284- ŠNT IC XXXXXXXX 'rš MLK' [B]RY np ZY [pry]ptk [BRY 'HY BRY ZY 'ršk]
285- Dyakonoff &. Livshits, "Novye nakhodki dokumentov vstaroi Nise", pp. 143- 44, no. 28.
286- لوکونین، همان، ص 79.
287- همچنین این اشاره ممكن است مربوط به داریوش جانشین مهرداد شاه ماد باشد. اگر این چنین باشد؛ براساس سفال نوشتهی مذکور، داریوش پسرِ نوهی فریبد بوده است و بنابراین ممكن است برادرِ مهردادسوم یعنی پسرِ مهرداددوم پسرِ اردوانیكم و به این ترتیب پسرِ نوهی فریبد باشد. اما از طرف دیگر هیچ-كدام از سكههای این دوره را نمیتوان به داریوش شاه ماد نسبت داد. بنابراین ارجح آنست كه داریوش را پسرِ مهردادسوم بدانیم.
288- گوتشمیت، همان، صص 9- 128. معمولاً شاهان در دوران باستان سعی داشتند سالهای پادشاهی خود را بیشتر از آنچه كه واقعاً بوده، نشان دهند (رجوع كنید به زیرنویسهای پیشین). بنابراین بعید است كه دبیران و مأموران تاكستانهای نسا، آغاز سلطنت فرهادسوم را كه در 70پ.م جانشین پدرش شده بود، سال 8/67پ.م ذكر كرده باشند. البته همان طور كه پیشتر گفته شد، در كنار سال ذكر شده بر روی سفال نوشته هیچ اشارهای به شمارش سالهای سلطنت شاه مذكور نشده است. به هر حال این نكته مسلم است كه سال 67پ.م باید سال پایان سلطنت شاه قبلی در نسا بوده باشد كه مصادف است با سال پایان حكومت مهردادسوم شاه اشكانی ماد.
289- Cassius Dio, Roman History, Book XXXVI, 14.2.
290- Otanes
291- Wroth, ibid, pp. 48 -51.
سلوود، همان، صص 389 و 422.
292- Autophradates II, Vadfradad II
293- Darius II, Darev II
294- Koshelenko, G. A., "Drakhma Sinatruka s nadchekankoi Oteny", Numismatika i Epigrafika, 9, 1971, pp.33-37.
295- Gondophares, Vindafarna
296- Simonetta &. Sellwood, "Again on….", p.107.
شاید هوتن همان كسی باشد كه در فاصلهی مرگ سنتروك در 70پ.م تا جلوس داریوش در 67پ.م بر مناطق شمال شرقی و از جمله نسا حاكم بوده است. مشخص نیست در این فاصلهی زمانی فرهادسوم بر آنجا حكومت كرده است یا نه.
297- گروهی از پژوهشگران لقب مهرداد را در اینجا «شاه بزرگ» خواندهاند. اگر چنین بود این نگاركند فقط میتوانست متعلق به دوران مهردادیكم و یا اوایل سلطنت مهرداددوم باشد. چرا كه مهرداددوم پس از 109پ.م خود را شاهنشاه میخواند (سلوود، همان، ص 386). مهردادسوم (یعنی همان مهرداد شاه ماد و داماد تیگراندوم كه او را صاحب سكههای گروه 29 دانستیم) و مهردادچهارم (پسر فرهادسوم و برادر ارددوم) و مهرداد شاه اشكانی اوایل سدهی دوم میلادی (پدر بلاش شاه اشكانی در سالهای 147 تا 191میلادی) كه از آنها سكه در دست داریم، همگی خود را شاهنشاه خواندهاند (نگاه كنید به: Sellwood, ibid, types 29, 40, 41 &. 82) از مهرداد رقیب احتمالی فرهادچهارم در سالهای 12 تا 9پ.م (Josephus Flavius, Antiquities of the Jews, Book XVI, Ch.8.4) نوشتهای در دست نیست و نمیدانیم آیا او نیز خود را شاهنشاه خوانده است یا خیر. مهرداد رقیب گودرزدوم در سال 49میلادی (Tacitus, The Annals, 11.10) نیز بعید است توانسته باشد در مدت اندك حضور خود در میانرودان دستور نقر كردن چنین نگاركندهایی را صادر كند.
298- Mithrates
299- Kophasates
300- Herzfeld, E., Am Tor von Asien, Berlin, 1920, pp.35-39.
گال، هوبرتوس فن، جنگ سواران، ترجمهی فرامرز نجد سمیعی، تهران، نسیم دانش، 1378، صص 7- 16.
301- Γοταρζες Γεοποθρος
302- Herzfeld, E., ibid.
گال، همان. دیاکونوف، همان، صص 59 و 135. گوتشمیت، همان، ص 185.
303- و به همین دلیل میپنداشتند گودرزدوم پسر واقعی اردوانچهارم (10-40م) نبوده و نام پدر او گیو بوده كه آن را معادل با نام ونوندوم برادر اردوانچهارم فرض میكردند (نگاه كنید به: دیاکونوف، همان، ص 102. گوتشمیت، همان، ص 185. گال، همان، ص 16).
304- بیوار، همان، ص 143.
305- Sachs, Astronomical Diaries…, 1996, pp. 434-7, no. 90 &. pp. 456-7, no. 87C &. pp. 470-5, no. 83.
306- گال، همان، ص 17.
307- به مطالب پیشین رجوع نمایید.
308- تاسیتوس در یك جا، وردان را پسر اردوانچهارم ذكر میكند (Tacitus, The Annals, 11.8) و در جای دیگر گودرزدوم را به صراحت برادر وردان می-خواند (Tacitus, The Annals, 11.9). همچنین گودرز برادر دیگری به نام اردوان داشته است (Tacitus, The Annals, 11.8). نگاركند سر پل ذهاب نیز به احتمال زیاد اشاره به این نسبت دارد: «...شاه گودرز پسر شاه اردوان...» (نگاه كنید به:Haruta, Seiro, "Sar-e Pol-e Zohâb Inscriptions: King Gotarz Son of King Artabân and Spâdak of the Great Kârin Family", [in Japanese], Bulletin of the Society for Western and Southern Asiatic Studies, [Seinan-Asia Kenkyu], no. 33, Sep. 1990, pp. 55-68.)
309- مجدداً یادآوری میكنم این مهرداد را پیش از این مهردادسوم مینامیدهاند و در این مقاله مهردادچهارم نامیده شده است.
310- كاسیوس دیو مینویسد: «....ارد پس از رسیدن به پادشاهی، مهرداد برادرش را از ماد كه بر آنجا فرمان میراند، بیرون راند» (Cassius Dio, Roman History, Book XXXIX, 56.2). احتمال داده شده كه مهردادچهارم مدتی همراه با پدرش فرهادسوم حاكم بوده است. نگاه كنید به: Assar, "Recent Studies in Parthian History: Part I")).
311- برای اطلاع از آخرین نظریات دكتر آثار دربارهی شاهی كه در سالهای 211 تا 185پ.م در پارت فرمان میراندهاست، به مقاله ایشان در شمارهی چهارم فصل نامهی تاریخ ایران باستان مراجعه نمایید:
Assar, G.R.F., "The Proper Name of the 2nd Parthian Ruler", Bulletin of Ancient Iranian History (UCLA), vol. 4, March 2008.
312- «ارشك و تیرداد دو برادر بودند از اعقاب ارشك پسر فریبد» (Photius, Bibliotheca, 58.1به نقل از آریان)
313- «پسرِ برادرزادهی ارشك»
314- «پسرِ نوهی ارشك»
315- «نوهی فریبد»
316- «نوهی فریبد»
317- «پسرِ نوهی فریبد»
آبکاریانس، مسروپ، «نظری جدید به سکههای اشکانی»، نشریهی انجمن فرهنگ ایران باستان، س12، ش15، 1352.
آثار، غلامرضا (فرهاد)، یادداشتهای شخصی به نگارنده، 18 اوت 2006 و 26 اوت 2006 و 13 اوت 2007.
آیوازیان-ترزیان، ماریا، ریشه یابی نامهای خاص ارمنی برگرفته از زبانهای ایرانی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی، 1381.
بارتلمه، كریستین، تاریخچه واجهای ایرانی، ترجمهی واهه دومانیان، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1384.
بیانی، ملکزاده، تاریخ سکه، تهران، دانشگاه تهران، ج 2، 1370.
بیوار، ا. د. ه.، «تاریخ سیاسی ایران در دورهی اشکانیان»، تاریخ ایران کمبریج، ترجمهی حسن انوشه، ج3، ق1، تهران، امیرکبیر، 1368.
-----، «تاریخ مشرق ایران»، تاریخ ایران کمبریج، ترجمهی حسن انوشه، ج3، ق1، تهران، امیرکبیر، 1368.
پاسدرماجیان، هراند، تاریخ ارمنستان، ترجمهی محمد قاضی، تهران، زرین، 1377.
پیرنیا، حسن، ایران باستان، تهران، دنیای کتاب، 1370.
پیگولوسکایا، ن.، شهرهای ایران در دورهی پارتیان و ساسانیان، ترجمهی عنایت الله رضا، تهران، علمی و فرهنگی، 1372.
دوبوواز، ن.، تاریخ سیاسی پارث (اشکانیان)، ترجمهی علی اصغر حکمت، تهران، ابنسینا، 1342.
دیاكونوف، ایگور میخایلوویچ، تاریخ ماد، ترجمهی كریم كشاورز، تهران، علمی و فرهنگی، 1371.
دیاکونوف، میخاییل میخایلوویچ، اشکانیان، ترجمهی کریم کشاورز، تهران، پیام، 1351.
سلوود، دیوید، «سکههای پارتی»، تاریخ ایران کمبریج، ترجمهی حسن انوشه، ج3، ق1، تهران، امیرکبیر، 1368.
شاپور شهبازی، علیرضا، «افسانهی ازدواج با محارم در ایران باستان»، مجلهی باستانشناسی و تاریخ، س15، ش29 و30، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1380.
عبداللهی، رضا، تاریخِ تاریخ در ایران، تهران، امیر کبیر، 1375.
فرای، ریچارد نلسون، میراث باستانی ایران، ترجمهی مسعود رجب نیا، تهران، علمی و فرهنگی، 1377.
-----، تاریخ باستانی ایران، ترجمهی مسعود رجب نیا، تهران، علمی و فرهنگی، 1380.
گال، هوبرتوس فن، جنگ سواران، ترجمهی فرامرز نجد سمیعی، تهران، نسیم دانش، 1378.
گوتشمیت، آلفرد فن، تاریخ ایران و ممالک همجوار آن از زمان اسکندر تا انقراض اشکانیان، ترجمهی کیکاووس جهانداری، تهران، علمی، بیتاریخ.
گیرشمن، رومن، ایران از آغاز تا اسلام، ترجمهی محمد معین، تهران، علمی و فرهنگی، 1375.
لوکونین، و.، «نهادهای سیاسی، اجتماعی و اداری»، تاریخ ایران کمبریج، ترجمهی حسن انوشه، ج3، ق2، تهران، امیرکبیر، 1377.
مهرین، عباس، ایران نامه، تهران، فاروس-بانک ملی-آسیا، 42- 1321.
مهرین، عباس، تاریخ ارمنستان، تهران، عطائی، 1356.
وولسکی، ژوزف، شاهنشاهی اشکانی، ترجمهی مرتضی ثاقب فر، تهران، ققنوس، 1383.
ویدنگرن، جو، «منابع تاریخ پارتیان و ساسانیان»، تاریخ ایران کمبریج، ترجمهی حسن انوشه، ج3، ق2، تهران، امیرکبیر، 1377، صص 884- 873.
ویزهوفر، یوزف، ایران باستان، ترجمهی مرتضی ثاقب فر، تهران، ققنوس، 1377.
Ammianus Marcellinus, History.
Apollodorus of artemita, "History", Die Fragmente der griechischen Historiker, ed. F., Jacoby, Leiden &. Berlín, 1926-1958, n. 779.
Appian, The Foreign Wars, Tr. Horace White.
Arrianos, "Parthica", Bibliotheca scriptorum Graecorum et Romanorum, ed. A. G. Roos, &. G. Wirth, Teubneriana, Leipzig &. Stuttgart, 1967-68.
Assar, G.R.F., "Recent Studies in Parthian History: Part I", The Celator, vol. 14, no. 12, Dec. 2000, pp. 6-22.
-----, "Recent Studies in Parthian History: Part II", The Celator, vol. 15, no. 1, Jan. 2001, pp. 17-27 &41.
-----, "Parthian Calendars at Babylon & Seleucia on the Tigris", Iran, XLI, 2003.
-----, "Genealogy & Coinage of the Early Parthian Rulers. I", Parthica, 6, 2004, pp. 69-93.
-----, "History & Coinage of Elymais during 150/149-122/121 B.C.", Name-ye Iran-e Bastan, vol. 4, no. 2, 2004-5, pp.27-91.
-----, "Genealogy & Coinage of the Early Parthian Rulers, II a revised stemma", Parthica, 7, 2005, pp.29-63.
-----, "The Genealogy of the Parthian King Sinatruces (93/2-69/8 B.C.)", The Journal of the Classical & Medieval Numismatic Society, ser. 2, vol. 6, no. 2, June 2005.
-----, "Moses of Choren & the Early Parthian Chronology", Electrum, vol. 11, 2006, pp. 61-86.
-----, "A Revised Parthian Chronology of the Period 165-91 B.C.", Electrum, vol. 11, 2006, pp. 87-158.
-----, "A Revised Parthian Chronology of the Period 91-55 B.C.", Parthica, 8, 2006, pp. 55-104.
-----, "The Proper Name of the 2nd Parthian Ruler", Bulletin of Ancient Iranian History (UCLA), vol. 4, March 2008.
Bickerman, E. J., "The Parthian Ostracon no 1760 from Nisa", Bibliotheca Orientalis, XXIII, Leiden, 1966.
Brosset, M., Histoire de la Georgie, 5 vols., St. Petersburg, 1849-58.
-----, "Histoire chronologique par Mkhithar d'Airivank, XIIIe s.", Memoires de l'Academie imperiale des sciences de St. Petersbourg, VIIe serie, Tome XIII, n. 5, 1869.
Campbell, R., A Catalogue of the Late Babylonian Tablets in the Bodleian Library, London, 1927.
Cassius Dio, Roman History.
Chamich, F. Michael, History of Armenia, Tr. Johannes Avdall, 2 vol., Calcutta, 1827.
Chaumont, M. L., "Les Ostraca de Nisa: nouvelle contribution a l'histoire des Arsacides", Journal Asiatique, Paris, 1968, pp. 11-35.
Diodorus Siculus, Historical Library.
Dobbins, K.W., "The successors of Mithradates II of Parthia", Numismatic Chronicle, 1975, pp. 19-45.
Dyakonoff & Livshits, Dokumenty iz Nisy Iv. Do n.e. Predvaritelnye itogi raboti, Moscow, 1960.
-----, "Novye nakhodki dokumentov vstaroi Nise", Peredneaziatskii Sbornik II, Moscow, 1966, pp. 135- 57.
Dyakonoff, &. Livshits, Texts in Corpus Inscriptionum Iranicarum, Part II: Inscriptions of the Seleucid &. Parthian Periods &. of Eastern Iran &. Central Asia, ed. MacKenzie, Vol. 2, Parthian, London, 1977, pp. 1-80, 1998, pp. 81-160, &. 2003, pp. 161-215.
Epping, J., "Astronomisches aus Babylon ober das Wissen der Chaldäer über den gestirnten Himmel", Stimmen aus Maria-Laach, 44, Freiburg, 1889.
Epping, J. & Strassmeier, J. N., "Neue babylonische Planeten-Tafeln. II. Ueberstzung der Planetentafel Rm 678", Zeitschrift fűr Assyriologie, V, Berlin, 1890, pp. 341-66.
-----, "Neue babylonische Planeten-Tafeln. IV. Bemerkungen zur Planetentafel No. 9, 21- 7-88 aus der Sammlung von Jos. Shemtob, jetzt in Philadelphia, University Museum", Zeitschrift fűr Assyriologie, VI, Berlin, 1891, pp. 217-44.
Eutropius, Historiae Romanae Breviarium, tr. John Selby Watson, London, 1853.
Festus, "Breviarium Rerum Gestarum Populi Romani", Bibliotheca Scriptorum Graecorum et Romanorum, ed. G. Freytag, Leipzig, 1886.
Florus, Lucius Annaeus, Epitome of Roman History.
Foy Vaillant, Jean, Arsacidarum imperium, sive regum Parthorum historia, Ad fidem numismatum accommodata, Paris, C. Moette, 1728.
Gardner, Percy &. Malter, Joel L., The coinage of Parthia by Percy Gardner. Introduction and supplementary catalog of a recent hoard by Joel L. Malter, San Diego, CA, Malter-Westerfield Pub. Co., 1968, Reprint of Gardner, The Parthian coinage, 1877 edition, plus Malter's 1968 work.
Haruta, Seiro, "Sar-e Pol-e Zohâb Inscriptions: King Gotarz Son of King Artabân and Spâdak of the Great Kârin Family", [in Japanese], Bulletin of the Society for Western and Southern Asiatic Studies, [Seinan-Asia Kenkyu], no. 33, Sep. 1990, p. 55-68.
-----, "A Primary Source for the History of the Arshakid Parthia: Astronomical Diaries from 164 B.C. to 61 B.C.", [in Japanese], Oriento (Bulletin of the Society for Near Eastern Studies in Japan), vol. 41-2, 1998, pp. 181-193.
Herzfeld, E., Am Tor von Asien, Berlin, 1920.
Hunger, Hermann, Astronomical Diaries and Related Texts from Babylonia, Volume 5 Lunar and Planetary Texts, Osterreichischen Akademie der Wissenschaften, 2001.
Isidorus of Charax, "Parthian Stations", Die Fragmente der griechischen Historiker, ed. F., Jacoby, Leiden &. Berlín, 1926-1958, n. 781.
Isidorus of Charax, Parthian Stations, tr. H. Wilfred Schoff, London, 1914.
Josephus Flavius, Antiquities of the Jews.
Justi, Ferdinand, Iraniches Namenbuch, Tehran, Asatir, 2003.
Justinus, Epitome & Prologi, Tr. J. C. Yardley, Atlanta, CA, Scholars Press, 1994, Liber XLI & XLII.
Koshelenko, G. A., "Drakhma Sinatruka s nadchekankoi Oteny", Numismatika i Epigrafika, 9,1971, pp. 33-37.
-----, "Genealogiya Pervykh Arshakidov", Istoriya i kultura narodov Srednei Azii (drevnost' i srednie veka), ed. B. G. Gafurov, &. B. A. Litvinsky, Moscow, Nauka, 1976, pp. 31-37.
Le Rider, Georges, "Suse sous les Séleucides et les Parthes: les trouvailles monétaires et l'histoire de la ville", Mémoires de la Mission archéologique en Iran, 38, Paris, 1965.
Livshits, Vladimir A., "Three New Ostraca Documents from Old Nisa", Transoxiana: Ērān ud Anērān, Webfestschrift Marshak, 2003.
Lucianus(?), Macrobioi.
Minns, E. S., "Parchments of the Parthian period from Avroman in Kurdistan", Journal of Hellenic Studies, vol. XXXV, London, 1915, pp. 22-65.
Mitchiner, Michael, Oriental Coins and Their Values: The Ancient and Classical World, 600 B.C. - A.D. 650, London, Hawkins Publications, 1978.
Mørkholm, O., "The Parthian Coinage of Seleucia on the Tigris", Numismatic Chronicle, 1980, pp. 33-47.
Moses Khorenatsi, History.
Neugebauer, O., Astronomical Cuneiform Texts – Babylonian Ephemerides of the Seleucid Period for the Motions of the Sun, the Moon, and the Planets, London, 1955.
Newell, E. T., "Late Seleucid Mints in Ake-Ptolemais & Damascus", Numismatic Notes and Monographs, No. 84, New York, 1939.
Nyberg, H. S., "The Pahlavi Documents from Avroman", Le Monde Oriental, XVII, Uppsala, 1923.
Orosius, Paulus, Historiae Adversum Paganos, ed. C. Zangemeister, 1889.
Petrowicz, Alexander Ritter von, Arsaciden-Münzen. Sammlung Petrowicz - Katalog mit 25 lichtdruktafeln, Vienna, Petrowicz, 1904.
Photius, Bibliotheca.
Plutarch, Lives.
Polybius, The Histories.
Reisner, G., "Sumerisch-babylonisch Hymnen nach Thontafeln Griechischer Zeit", Mittheilungen aus den Orientalischen Sammlungen, Heft 10, Berlin, Königliche Museen zu Berlin, 1896.
Sachs, Abraham J., Late Babylonian Astronomical and Related Texts, Copied by T. G. Pinches and J. N. Strassmeier, Providence, 1955.
-----, Astronomical Diaries and Related Texts from Babylonia, volume 3 Diaries from 164 B.C. to 61 B.C., ed. Hermann Hunger, Osterreichischen Akademie der Wissenschaften, 1996.
Sallust, Histories, Oxford, 1994.
Sear, David, Greek Coins and Their Values: Asia Minor, Africa, and the Hellenistic empires, London, B. A. Seaby Ltd., 1979, vol. 2.
-----, Greek Imperial Coins and Their Values, the Local Coinages of the Roman Empire, London, B. A. Seaby Ltd., 1982.
Sellwood, D., "The Parthian Coins of Gotarzes I, Orodes I & Sinatruces", Numismatic Chronicle, 1962.
-----, "The Drachms of the Parthian Dark Age", Journal of the Royal Asiatic Society, 1976, pp. 1-25.
-----, An Introduction to the Coinage of Parthia, London, Pardy & son, 1980.
Sextus Rufus, Contents of Livy's History of Rome.
Shore, Fred B., Parthian Coins & History - Ten Dragons against Rome, Quarryville, PA, Classical Numismatic Group, 1993.
Simonetta, A. M., "Some Remarks on the Arsacid Coinage of 90-57B.C.", Numismatic Chronicle, 1966, pp. 15-40.
----- & Sellwood, D., "Again on the Parthian coins from Mithridates II to Orodes II", Quaderni Ticinesi, vol. 7, 1978, pp. 95-119.
Strabo, The Geography.
Strassmeier, J. N., "Arsaciden-Inschriften", Zeitschrift fűr Assyriologie, III, Berlin, 1888, pp. 129-58.
Tacitus, The Annals.
The Georgian Chronicle, Tr. Robert Bedrosian, New York, 1991.
The Primary History of Armenia, Anonymous (Sebeos?).
Toumanoff, C., Studies in Christian Caucasian History, Georgetown, 1963.
-----, "Chronology of the Early Kings of Iberia", Traditio, vol. 25, 1969, pp. 1-33.
-----, Tables in The Cambridge Medieval History, vol. IV, Cambridge, 1966.
Van Der Spek, Robartus J., "Cuneiform Documents On Parthian History: The Rahimesu Archive", Das Partherreich Und Seine Zeugnisse, ed. Josef Wiesehöfer, Franz Steiner Verlag, Stuttgart, 1998, pp. 205-258.
Waggoner, N., "The Coinage of Phraates III of Parthia", Near Eastern Numismatics etc., in Honor of George C. Miles, ed. D. K. Kouymijian, Beirut, 1974, pp. 15-26.
Weiskopf, Michael, "The Kuh Dasht Hoard and the Parthian 'Dark Age' ", Museum Notes, vol. 26, 1981, pp. 125-152.
Wolski, J., "Arsaces II", Eos, XLI(1946).
Wroth, Warwick, "Catalogue of the Coins of Parthia", A Catalogue Of Greek Coins in the British Museum, vol. 23, Bologna, Arnaldo Forni, 1964, Reprint of the 1903 British Museum edition.