سرودهای
زرتشت
سنت
سرايش و خوانش
اشعار حاصل از
كشف و شهود در
ميان
روحانيان
جوامع
هندوايراني و
چه بسا هندواروپايي،
امري رايج و
البته بسيار
ارزشمند و
مقدس بوده
است. در واقع
توان سرودن
اشعاري شيوا و
زيبا و نغز در
تحليل جهان
هستي و ستايش
خدايان و بيان
روابط و نظامات
قدسي حاكم بر
گيتي، ويژگي
برجسته و كرامت
عمدهي يك
روحاني بوده
است. اين
اشعار نغز (كه
در زبان
اوستايي
«مانثره / Manthra» ، در
زبان سنسكريت
«مانترا / Mantra» و در
زبان پهلوي
«مانسر / Mansar»
خوانده ميشود)
در عصر نبود
خط و نوشتار،
تنها ابزار و
رسانهي
ارائه و جابهجايي
و نقل انديشهها
و گفتمانهاي
جوامع
باستاني در طي
نسلهاي
پياپي بوده و
محتوايي
آكنده از بينش
اسطورهاي و
پيامها و
آموزههاي
ديني و كيهانشناختي
داشته است.
مانثرن(Manthran)ها و
زئوتر(Zaotar)ها دو گروه
از روحانيان
هندوايراني
بودند كه بيش
از ديگران با
هنر مقدس
سرايش اشعار
اشراقي سروكار
داشتند و
واعظان و
آموزگاران
الاهيات و آيينهاي
ديني در قالب
ابياتي بديع و
شورانگيز، براي
مخاطبان
مشتاق خويش
بودند. زرتشت
كه خود يك
مانثرن و
زئوتر بود
(يسن32/13 و يسن33/6) با
اين سنت به خوبي
آشنايي و بر
آن تسلط كامل
داشت. «گاهان»
اثر منظوم
زرتشت،
دنبالهرو
همان سنت كهن
سرايندگي
روحانيان
هندوايراني
است (بويس1377، ص 82
و 100؛ بويس1376، ص 21
به بعد).
منظومهي
«گاهان»
مجموعهاي از
اشعار اشراقي
زرتشت در پي
تعمق و مراقبه
بر روي جهان
هستي و ماهيت
و منشاء آن،
چگونگي آفرينش
و روابط انسان
و جهان با
نيروهاي قدسي
و مينويست.
اشعاري كه
زرتشت آنها
را در خلوت
خويش با خداي
خود بازگفته و
با آميزهاي
از آرايهها و
صور خيال و
استعارات
ظريف، بر زبان
آورده و
بعدها،
مجموعهي آن
را به صورت
متني پايه،
براي تحقق
ارتباط نزديك
و قلبي مؤمنان
با نيروهاي
قدسي و مينوي
هستي (يعني
امشاسپندان و
ايزدان)،
فراهم آورده و
به يادگار نهاده
است.
واژهي مفرد
«گاه» (به
اوستايي:
«گاثا / Gatha»؛ به
پهلوي: «گاس / Gas» و
به فارسي: «گاه»
؛ جمع آن:
گاهان) به
معناي سرود و
شعر است و
اصطلاحاً به
مجموعه اشعار
اوستايي
زرتشت اطلاق
ميگردد.
گاهان مشتمل
بر هفده سرود
(يا: هات) از هفتاد
و دو سرود
كتاب «يسنَ / Yasna»
است كه شامل 238
بند، 896 بيت و 5560
واژه ميباشد.
اين هفده سرود
گاهان به پنج
بخش تقسيم ميگردد:
1 ــ «اهونويتي /
Ahunavaiti» : شامل 7
سرود؛ از يسن 28
تا يسن 34
2 ــ «اوشتويتي /
Ushtavaiti» : شامل 4
سرود؛ از يسن 43
تا 46
3 ــ
«سپنتامينيو /
Spentamainyu» : شامل 4
سرود؛ از يسن 47
تا 50
4 ــ «وهوخشثرَ /
Vohuxshathra» : شامل يسن 51
5 ــ
وهيشتويشتي /
Vahishtoishti» شامل يسن 53
اثر ديگر
زرتشت كه
داراي همان
اصالت و قدمت
گاهان است،
يسن «هفت هات»
(به اوستايي:
Haptanghaiti) نام دارد و
شامل يسن 35 تا 41
است. اكنون
چند دههايست
كه تعلق اين
مجموعه به
زرتشت اثبات
شده است
(بويس1377، ص 96، 100و 135
به بعد).
هفت هات نه
چون گاهان كه
منظوم و تكگويانه
است، اثري
منثور و سامانمند
است كه هدف
زرتشت از
تقرير آن،
ايجاد دعاهايي
ثابت و رسمي
براي كاربرد و
بهرهبري در
مراسم عبادي و
آييني بوده
است. نثر عالي
و درخشان هفت
هات كه مناسب
براي تلاوت
منظم در آيينهاي
ديني بوده،
البته با نظم
استادانه و
ظريف گاهان
تفاوت دارد
اما فخامت
كلامي و محتوايي
هر دو اثر
نشان دهندهي
تصميم و عمل
شخص زرتشت در
تعيين و تمهيد
دعاهايي
مناسب براي
استفاده و
تلاوت در
مراسم و آيينهاي
ديني خود ميباشد.
چند نمونه از
ابيات گاهان
بر اساس ترجمهي
خودم:
يسن28 / بند 1: اي
مزدا! با دستهاي
برافراشته در
نماز، اين را
خواستارم [از
براي] ياري [كه
بتوانم] نخست
با همهي
كردارهاي
سپند مينو ـ
اي اشه! ـ خرد
نيك و روان
گاو را خشنود
كنم.
يسن33 / بند 3: اي
اهوره! كسي كه
بهترين نيكي
را براي [مرد]
اشون (Ashavan؛ پيرو
اشه يا قانون
ناظمهي
الاهي) ــ چه
دوست باشد يا
هموند يا
خويشاوند ــ
بورزد يا از
گاو نگاهباني
كند، [جايگاه
او] در دشت اشه
و وُهومَن (=
بهشت) خواهد
بود.
يسن51 / بند1:
شهرياري
آرماني نيك (=
ارض ملكوت)
بهرهي [كسيست
كه] بيشترين
ياري را به
جاي آورد و
براي ايژه (Izha؛
ايزد يا مينوي
قرباني) و اشه
فراهم سازد.
اي مزدا! اينك
ما بهترين كردارها
را [براي شما]
بورزيم.
يسن53 / بند 1:
بهترين
خواسته از
زرتشت
سپيتامه شنيده
شده است. اين
كه مزداي
اهوره به
واسطهي اشه
به او زندگي
همواره خوب
بخشيده است، و
نيز به آنهايي
كه گمراهگر
بودند [اما
اينك] گفتارها
و كردارها [ي
درست] را از
دين نيكاش
آموختهاند.
چند نمونه از
يسن هفت هات
بر اساس ترجمهي
خودم:
يسن35 / بند 6 : آن
چه كه مردي يا
زني دانست كه
درست و نيك
است، بر اوست
كه آن را
آشكار كند و
به جاي آورد و
آن را به
ديگران
بفهماند تا آن
را چنان كه
هست بورزند.
يسن 36 / 5 : اي
مزداي اهوره!
تو را نماز ميبريم
و سپاس ميگزاريم.
با همهي
انديشههاي
نيك، با همهي
گفتارهاي نيك
و با همهي
كردارهاي نيك
به تو تقرب ميجوييم.
يسن39 / بند 2: روان
جانوران اهلي
و وحشي را ميستاييم.
روان اشونان
را هر جا كه
زاده شده باشند
ميستاييم؛
مردان و زناني
كه دين نيكشان
[بر دروغ]
پيروز ميگردد
يا خواهد
گرديد يا
گرديده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
كتابنامه:
ـ بويس، مري (1376):
«تاريخ كيش
زرتشت»، جلد
يكم، ترجمهي
همايون صنعتيزاده،
انتشارت توس
ـ بويس، مري (1377):
«چكيدهي
تاريخ كيش
زرتشت»، ترجمهي
همايون صنعتيزاده،
انتشارات
صفيعليشاه