ايرانيان
و تورانيان
جلال
ستارياز
اوستا و
كليهي كتب
ديني پهلوي و
داستان ملي و
مورخين قديم ابدا
شكي نميماند
كه ايرانيان و
تورانيان هر
دو از يك نژاد
بودهاند. بنا
به سنت بسيار
كهني
ايرانيان و
تورانيان هر
دو از يك
دودمانند، و
سلسله نسب
پادشاهي توران
به فريدون
پيشدادي
پيوسته است،
جز اين كه
ايرانيان
زودتر
شهرنشين و
داراي تمدن
شدند و
تورانيان به
همان وضع
بيابان نوردي
و چادرنشيني
خود باقي
ماندند. و نيز
از داستان ملي
ما چنين برميايد
كه تورانيان و
ايرانيان پيش
از ظهور زرتشت
داراي يك دين
بودهاند و جنگ
ارجاسبشاه
توراني با
ايرانيان از
اين رو بوده
است كه كي
گشتاسب از
آيين كهن روي
گردانيده
بدين نو
درآمده بود و
ايرانيان به
سبب روي كردن
به تمدن
برزيگري و
شهرنشيني به
جاه و جلال
خود افزوده
محسود
تورانيان شده
بودند. بدين
سبب ايرانيان
شهرنشين و
برزيگر هميشه
دچار غارت و
دستبرد
تورانيان
بيابان نورد و
راهزن بودند و
سراسر شمال و
مشرق ايران
ميدان تاخت و
تاز آنان بود.
رفته رفته
پايهي تمدن
ايرنيان به
جايي رسد كه
تورانيان
غارتگر را
بيگانه
خواندند.
دستاندازي
اقوام بيگانه
در سرزمين
تورانيان درحدود
سال 126 يا 140 پيش از
مسيح روي داد.
افتادن بلخ و
سند به دست
بيگانگان و
متواري شدن
ايرانينژادان
آن سامان و يا
در تحت فرمان
خارجه درآمدن
آنان، متدرجا
امتياز و
تشخيص را از
ميان برد.
ايرانيان كه
از زمان قديم
همسايگان
شرقي خود را
توراني و دشمن
ميناميدند،
بعدها اقوام
بيابان نورد و
چادرنشين
وحشي را كه به
سرزمين قديم
توران آمده به
غارت و يغما
پرداختند
توراني نام
دادند، اعم از
اين كه آنان
حقيقات
توراني باشند
يا از نژاد
ديگر، سواحل
جيحون و سيحون
كه از يك قرن
پيش از مسيح
تا استيلاي
مغول محل تاخت
و تاز طوايف
مختلف بوده
هميشه به نظر
ايرانيان
داستان عهد
كهن و ستيزهي
تورانيان
اصلي و دشمنان
ديرين را مجسم
ميكرد. نوبه
به نوبه هر
قبيلهي
مهاجر كه به
آن سرزمين ميرسيد
و بناي كشتار
و غارت ميگذاشت،
نزد ايرانيان
از تورانيان
به شمار ميرفتند،
خواه آن قبيله
آريايي بود
خواه مغول و هيتال
و ترك و تتار.
در واقع ميتوان
گفت كه بعدها
ايرانيان
كلمهي توررا
مانند كلمهي Barbaros
يونانيان به
كار بردهاند؛
از اين رو در
نوشتهاي
متاخر مانند
شاهنامه و
كليهي كتب
تواريخ و كتب
پهلوي قرون
وسطي كه
آبشخور همهي
آنها روايات
عهد ساساني
است و همه
متكي به سنت آن
عهد است،
تورانيان و
تركها و چينيها
بدون امتياز
در رديف هم
شمرده شدهاند.
در اين كتب هر
جايي كه سخن
از ستيزهي
ايران و توران
است بسا يك
شخص گاهي
توراني و گاهي
ترك و چيني و
پيغو خوانده
شده است، در
صورتي كه در
كتب ديني و
داستان ملي ما
هر جايي كه از
تورانيان ياد شده،
سخن از عهدي
است كه هنوز
تركها و كليهي
مغولها به
سرزمين توران
نرسيده بودند