حسن
حسناوف كه با ماموريت ويژهاي براي رهبري امور سياسي به ايران آمده بود 13 فوريه
1945 (24 بهمن 1323) در پايان يك گزارش 67 صفحهاي كه براي ميرجعفر باقراوف
فرستاده، چنين مينويسد: «ماموريني كه از آذربايجان شوروي به اينجا آمدهاند
كارهاي بزرگي انجام ميدهند، لكن هنگام اتخاذ تدابير مهم چون از مقصد نهايي حكومت
شوروي بياطلاعند، نميتوانند كارها را چنان كه بايد و شايد پيش ببرند. بايد به
ماموران ما كه در ايران كار ميكنند به طور روشن و دقيق تفهيم شود كه ما براي
رهايي مردم آذربايجان از ظلم ستمي كه طي قرون از فارسها كشيدهاند و ميكوشند
به آنها كمك خواهيم كرد. تمام كارها بايد در اين جهت پيش بروند. پروسه تحول
تاريخي ايران نشان ميدهد كه خلق آذربايجان بايد از ظلم فارسها رها شود. دولت
ايران كه در آستانهي فروپاشي است، قادر به حفظ استقلال كشور نيست.1 با
وجود ترور و خفقان، احساسات ملي و ايده تشكيل دولت مستقل در ميان خلق آذربايجان
بسيار قوي است. ماموران آذربايجان شوروي بايد ايده ازادي خلق آذربايجان را مطرح
كنند. ما به اين كار بسيار علاقهمنديم، زيرا آزادي اهالي آذربايجان جنوبي،
برادران ما را براي هميشه از خطر محو و نابود شدن خلاص ميكنند و براي توسعه تمام
خلق آذربايجان (جنوب و شمالي ـ م.) دورنماي وسيعي به وجود ميآورد. ما عقيده داريم
كه شرايط جهاني براي اجراي اين وظيفه تاريخي بسيار مساعد است. بايد آزاد كردن خلق
آذربايجان در ايران با قلع و قمع آلمان هيتلري مصادف شود.2 براي حل
مساله آذربايجان نميتوان به گفتوگوهاي ديپلماتيك اميد بست.
آزادي
آذربايجان جنوبي و برقراري حكومت كامل دموكراتيك در آنجا و يا الحاق آن به
آذربايجان شوروي، تنها از طريق عصيان خلق قابل اجراست و بايستي متفقين ]بريتانيا و امريكا[ را در مقابل عمل انجام شده قرار دهيم.3
در
اين گزارش حسن حسناوف ادامه ميدهد: «در آذربايجان جنوي اشخاص با آمادگي كامل، با
وجدان بيدار و صادق براي به ثمر رساندن نيات خلق وجود دارند. آنها هم در رهبري
كميته ايالتي حزب توده و هم در اتحاديه كارگري و هم در ارگانهاي دولتي فعاليت ميكنند.
به آنها ميتوان كاملا اعتماد كرد. لكن تعدادشان بسيار كم است. از اينرو ضروري
است آذربايجانيهايي مانند ميرجعفر پيشهوري مدير روزنامه آژير، شعلهور سردبير
روزنامه و مالك از تهران به تبريز آورده شوند. در لحظات ضروري بايد چند مامور براي
رهبري، از آذربايجان شوروي به اينجا فرستاد.4
حسناوف
در گزارش خود درباره مساله كردها مينويسد: «بعد از حل مساله آذبايجان بايد به
كردها خودمختاري اعطا شود و ماموران ما بايستي در اين جهت فعاليت كنند.» در پايان
گزارش چنين آمده است: «آزادي آذربايجان بايد با كمك حزب توده كه تودههاي وسيع
مردم: كارگزاران، دهقانان، پيشه وران و روشنفكران را در صفوف خود گرد آورده است
عملي شود. براي حمايت از رهبران اين حزب ]در آذربايجان[ پيشنهاد ميكنم به آنها
ماهيانه ده هزار تومان كمك مادي بشود.5
(فراز
و فرود فرقهي دموكرات ـ جميل حسنلي ـ ترجمه منصور همامي ـ نشر ني ـ صص 45-44)
پينوشتها
1ـ AR SPIHMAD, f. 1,S.89,I,108,V,82
(جمهوري آذربايجان ـ آرشيو مركزي
دولتي احزاب سياسي و جنبشهاي اجتماعي، موضوع 1، فهرست 89، پرونده 108، برگ 82)
2ـ همان، برگ 83
3ـ همان
4ـ همان، برگ 85
5ـ همان، برگ 84