زبان هوري- اورارتويي، يك زبان قفقازي شرقي

«ما در نشريات پيشين مان، احتمال تعلق زبان هوري- اورارتويي را به گروه زباني شمال قفقاز مورد توجه قرار داده بوديم. اين فرضيه را اينك مي توان تصديق نمود» (۱).
در مقدمه این کتاب می خوانیم(1): «به ياري مجموعه هايي كه آنان (دياكونوف و استاروستين) عرضه نموده اند، اينك ريشه يابي نزديك به چهل درصد واژگان اورارتويي و حدود سي درصد واژگان هورياني كه كمابيش به طور قابل اعتمادي ترجمه شده، امكان پذير گرديده است. به نظر مي رسد كه زبان هوري- اورارتويي در داخل گروه زبان هاي قفقازي شمال شرقي، به عنوان يكي از شاخه هاي آن، جاي مي گيرد.   در اين كتاب، استاروستين و دياكونوف حدود يك صد واژه ي همريشه، بسياري از ماده هاي اصلي آن ها را كه به ندرت وام گرفته شده، و برابري هاي بسياري را در پي بندهاي دستوري آن ها يافته اند. اين نويسندگان پيش نهاد مي كنند كه خانواده ي زبان هاي هوري- اورارتويي شاخه اي است از خانواده ي گروه شمال شرقي قفقازي.»

جاعلان ضدايراني و پان تركيست (صديق، زهتابی)، به پيروي از آموزگاران پان تركيست شان در آنكارا و باكو، جديداً ادعا مي كنند كه اقوام هوري، اورارتو، كسپي، كاسي، گوتي، لولوبي، تپور، مانا، امرد و... همگي گروه هايي ترك اند! افزون بر اين، آنان ادعا مي كنند كه ديگر اقوام بدون خويشاوند، مانند ايلاميان و سومريان نيز ترك بوده اند. اما حقيقت آن است كه گروه زبان هاي هوري، سومري، و ايلامي، با هم پيوندي ندارند و در گروه هاي متفاوتي دسته بندي مي شوند. زبان هاي ايلامي و سومري، به گروه زباني منفردي متعلق اند و زبان هاي هوري- اورارتويي به گروه قفقازي شمال شرقي تعلق دارند. ادعاي تركي بودن اين سه زبان، از ريشه غلط است چرا كه اين سه زبان حتا با يكديگر نيز خويشاوند نيستند!


به جز تعداد شاياني متن اورارتويي و مقداري اندكي نوشتار هورياني كه از گورگاه ها و ديگر كاوشگاه هاي باستان شناختي به دست آمده، هيچ گونه اثر نوشتاري و زبان شناختي از اقوام كسپي، كاسي، گوتي، لولوبي، مانا، امرد برجاي نمانده است. برخي دانشمندان شماري از اين اقوام را مانند: مانا، لولوبي، و گوتي به عنوان طوايف يا زيرمجموعه هاي قوم هوري دسته بندي مي كنند. براي نمونه، در مرجع ياد شده در بالا، هرچند آگاهي اندكي از زبان گوتيان داريم، برپايه ي ديدگاه دياكونوف (ديرين- زبان شناس) آمده است كه گويش هورياني به زباني اورارتويي شبيه است. دياكونوف از زبان گوتي به عنوان زيرگروه زبان هورياني ياد مي كند كه با زبان هاي مانا خويشاوند بودند(۱) (۲).

نگاهي به جايگاه جغرافيايي اين اقوام، نشان مي دهد كه هيچ كدام از آنان، به جز مانا، در استان آذربايجان ايران ساكن نبودند: گوتي ها عمدتا در كردستان كنوني ساكن بودند، لولوبي ها بيش تر در لرستان امروزي، تپورها در مازندران و گيلان كنوني، هوري ها و اورارتوها در شرق آناتولي، و كسپي ها در مركز و غرب ايران. به همين سان، سومريان در مركز و جنوب عراق ساكن بودند و ماندگاه اصلي ايلاميان نيز استان خوزستان كنوني بود. گويندگان كنوني اين زبان هاي قفقازي شمال شرقي، شامل چچن ها، لزگي ها، اينگوش ها، آوارها و ديگر مردم قفقازاند.

 
هيچ گونه پيوند و ارتباطي ميان زبان هاي آلتاييك و سه گروه مستقل زبان قفقازي وجود ندارد، و از اين روست كه همه ي كتاب هاي زبان شناسي ميان اين دو شاخه ي جداگانه ي زبان هاي انساني، تفاوت قائل اند. همچنين دانشمنداني مانند دياكونوف و گرپين و ديگران، واژگان همانند و مشترك بسيار جالبي ميان زبان هاي هندواروپايي ارمني، كردي و فارسي در يك سو، و زبان هاي هورياني در سوي ديگر، يافته اند. اين موضوع به ويژه در مورد زبان ارمني صادق است
(۳)  (۴)  (۵)  (۶). شما مي توانيد اطلاعات بيش تري را درباره ارتباط زبان هاي هوري- اورارتويي با زبان هاي قفقازي شمال شرقي در اين بخش از پايگاه آذرگشنسپ كه به «هوري ها» اختصاص يافته، به دست آوريد، و نيز دو مقاله از مجلاتي شناخته شده و در حال انتشار كه پيوستگي ميان زبان هاي هوري- اورارتويي و ارمني را ثابت كرده اند.

اگر ما ديدگاه بيش تر دانشمندان را مبني بر اين كه همه اين اقوام با هوري ها و اورارتوها خويشاوند بودند بپذيريم، پس هيچ يك از آن ها مردماني آلتاييك نمي باشند. در دنيا حتا يك دانشمند نيز وجود ندارد كه مدعي ارتباط ميان «ترك- مغولان» و «هوري ها» باشد. مردم هوري- اورارتويي به زبان قفقازي شمال شرقي سخن مي گفتند كه از شاخه ي زبان هاي آلتاييك جدا و مستقل است. براي نمونه، زبان هاي قفقازي مانند برخي زبان هاي هندواروپايي و ايراني نظير « كردي كورمانجي» و «اوستايي»، زبان هايي Ergative هستند اما حالت Ergativity   در زبان هاي آلتاييك وجود ندارد. از طريق گونه شناسي زبان ها نمي توان همريشگي آن ها را ثابت كرد و حتا پيوند فرضي ميان دو خانواده زباني اورال-آلتايي نيز اثبات نشده       (Britannica: Ural and Altaic) (7)  و هر روز هم احتمال آن كمتر مي گردد. آيا مي توان مدعي شد كه چون زبان هاي اوستايي و سومري و اورارتويي Ergative  مي باشند پس اين سه زبان از يك ريشه اند؟!


زبانهاي قفقازي(
Caucasian Languages) (8) (9) (10)
زبان هاي قفقازي داراي سه شاخه مستقل اند و هيچ خويشاونديي با زبان هاي سامي و هندو اروپايي و آلتايي و غيره ندارند.

گروه جنوبي قفقازي يا گروه كرولي (
karvelian group)
زبان هايي مانند لاز و گرجستاني و مينگرلي(
mingrelian ) و سوان  Svan) ) در اين گروه فهرست بندي شده اند.

گروه شمال غربي قفقازي.
اين گروه شمال زبان هايي مانند چركسي
(Circassian  ) و ابخازي  Abkhaz) ) و چند زبان ديگر است.

گره شمال شرقي قفقازي.
زبان هوري-اوراتويي يك نمونه كهن از اين گروه مي باشد. اين گروه شمال بيش از ۳۰ زبان است. از زبان هاي اين گروه مي توان لزگي و چچني و آواري و زبان هاي داغستاني را نام برد. اين گروه نيز به دو دسته نخ و داغستاني تقسيم شده است.


هوري ها:
بر اساس:
The Macmillan Encyclopedia 2001))
«هوري ها مردماني بودند كه در شرق آناتولي و شمال ميانرودان طي هزاره ي دوم پ.م. مي زيستند. هوري ها احتمالا پيش از گسترش شان، در كوه هاي ارمنستان پديدار شده اند. زبان آنان، كه اينك از ميان رفته، نه هندواروپايي بود و نه سامي، اما ممكن است كه با زبان هاي گرجي و قفقازي خويشاوند باشد. اين موضوع بيش تر از الواح ميخي به دست آمده از
Hattusas، پايتخت هيتيان، كه تمدن اش بيش تر از هوري ها تاثير پذيرفته بود، دانسته و تشخيص داده شده است. هوري ها فاقد يك امپراتوري بودند اما بيش تر جمعيت پادشاهي نيرومند ميتاني (۱۴۰۰-۱۵۵۰ پ.م.) را هوري ها تشكيل مي دادند.»  (۱۱)

«بخشي از خاك ماد در ربع سوم هزاره سوم پيش از ميلاد جزو منطقه اي است كه منابع كتبي بر آن پرتو افكنده، سخن گفته اند. از آثاري كه به زبان سومري و اكدي و هورياني در دست است چنين مستفاد مي گردد كه در كوهپايه هاي غربي زاگروس و آن جايي كه بعدها ماد غربي را تشكيل مي داد، قبايل هوريان و لولوبيان و كوتيان و ظاهرا قبايل ديگري كه با ايلاميان قرابت داشتند، زندگي مي كردند. قبايلي كه به
زبان هورياني سخن مي گفتند، در هزاره دوم قبل از ميلاد در بين النهرين شمالي و تا حدي در سوريه و، چنان كه از برخي نام هاي امكنه و اشخاص بر مي آيد، در سراسر فلات ارمنستان پراكنده بودند. اينان تا اواسط هزاره اول قبل از ميلاد در كنار قبايل ديگري كه منشا ديگر داشتند باقي ماندند. زبان هوريان با اورارتويي خويشاوندي نزديك داشت. نبشته اي به خط اكدي و به زبان هورياني از شخصي به نام «تيشاري» پادشاه «اوركيش» و «ناوار» از ربع سوم هزاره سوم قبل از ميلاد به دست ما رسيده است. محل «اوركيش» مشخص نيست و مورد بحث مي باشد، ولي «ناوار» مسلما مكاني است كه بعدها «نامار» يا «نامرو» خوانده شده، يعني دره رود دياله. در مشرق دجله و خاك آشور در هزاره سوم قبل از ميلاد (از روي اسامي خاص اشخاص) وجود هوريان ثابت شده است و در هزاره دوم قبل از ميلاد نيز ايشان در ناحيه كركوك (اراپخاي كهن) مي زيسته اند. مدارك متقني درباره نفوذ هوريان به نقاط شرقي تر در دست نيست.» (برگرفته از: «تاريخ ماد»، ا. م. دياكونوف، ترجمه كريم كشاورز، انتشارات علمي و فرهنگي، ۱۳۸۰، ص۹۹)(۱۲)

لولوبيان
(برگرفته از: «تاريخ ماد»، ا. م. دياكونوف، ترجمه كريم كشاورز، انتشارات علمي و فرهنگي، ۱۳۸۰، ص۱۰۱-۱۰۰)
«قبايل «لولوبي» ظاهرا بخش وسيعي از كوه ها و كوهپايه ها را از قسمت علياي دياله گرفته تا درياچه اروميه (و حتا آن سوتر، به طرف شمال غربي) اشغال كرده بودند. در هورياني «اراپخه- نولو » لولو، به معني كوهستانياني بود كه از ميان آنان برده مي گرفتند. در زبان اورارتويي «لولو» به بيگانه و دشمن مي گفتند. اصطلاح اكدي «لولوبوم» يا «لولوپوم» (و بعدها در آشوري اصطلاح «لولومه») مركب است از
ريشه «لولو» و علامت جمع ايلامي B  يا P  به اضافه پسوند اكدي um و يا همان ريشه و علامت ايلامي اسم جمع «me». اصطلاح «لولو» در زبان اكدي بدون پسوند مزبور نيز ديده شده است. اين مثال ها نشان مي دهد كه لولوبيان از لحاظ قومي از قبايل هورياني- اورارتويي نبوده بل كه به ظن غالب با ايلاميان قرابت داشتند. محتملاً نبشته «آنوبانيني» سلطان لولويي بر صخره سرپل نزديك شهر زهاب تقريباً مربوط به همين زمان است (قرن بيست و دوم قبل از ميلاد). نام اين پادشاه اكدي است و نبشته مختصر وي نيز كه به صحنه تصاوير برجسته «آوردن اسيران به نزد شاه توسط الاهه ايشتار» منضم است، به زبان اكدي مي باشد. ظاهرا نبشته مزبور مي رساند كه لولوبيان در نيمه دوم هزاره سوم قبل از ميلاد داراي دولتي بوده و بالنتيجه جامعه اي طبقاتي داشتند. ولي چنان كه از منابع آشوري مستفاد مي گردد، علائم تاسيس و قوام دولت در قبايل مذكور فقط در آغاز هزاره اول قبل از ميلاد مشاهده گشته است.»


كوتيان
(برگرفته از: «تاريخ ماد»، ا. م. دياكونوف، ترجمه كريم كشاورز، انتشارات علمي و فرهنگي، ۱۳۸۰، ص۱۰۷-۱۰۳)
«چهارمين گروه قبايل اين ناحيه «كوتيان» هستند كه به ظن غالب در محلي شرقي تر از لولوبيان زندگي مي كردند. لازم است سخني چند درباره واژه كوتي گفته شود.
تجزيه و تحليل متون نشان مي دهد كه واژه كوتي فقط در هزاره سوم و دوم قبل از ميلاد معني و مفهوم داشته است و به يك گروه قومي معين اطلاق مي شده كه در مشرق و شمال و شمال شرقي لولوبيان، و احتمالا در آذربايجان كنوني ايران و كردستان زندگي مي كردند. بعدها ممكن است اين اصطلاح به اقوام گوناگوني كه در شمال و شرق بابل زندگي مي كردند اطاق مي شده و علي الرسم، واحد ارضي
معين و ملموسي را نمي رسانده است. در هزاره اول قبل از ميلاد، همه اورارتوييان و مردم مانا و ماد را «كوتي» مي ناميدند. فقط گاهي در كتيبه هاي سارگون دوم، مادهاي ايراني زبان از «كوتيان» مشخص و ممتاز گشته اند.
  كوتيان در قرن بيست و سوم قبل از ميلاد و زمان سلطنت «نارام سوئن» پادشاه اكد، در صحنه تاريخ پديد مي آيند. طبق روايات بعدي اكدي، «نارام سوئن» ظاهرا در اواخر سلطنت خويش ناگزير با كوتيان جنگيد و در ضمن پيكار با ايشان از پاي درآمد. مسلماً كوتيان در آن زمان سطح تكامل نيروهاي توليدي شان نسبتاً پست بود و ظاهراً در دوره بدوي زراعت و محتملاً، مادرشاهي و تمدن و فرهنگ «عهد سفالينه ملون» مي زيستند و معلوم نيست كه مع هذا چگونه توانستند لشكرياني را كه به ظن اقوي از آن مقتدرترين دولت آن زمان بودند، تارومار كنند؟ در اين پديده چيزي كه شگفتي برانگيزد وجود ندارد، زيرا با وجود اين كه ناحيه مياندو رود به سبب حاصل خيزي فوق العاده خاك خويش در طريق تكامل جامعه طبقاتي گام هاي سريع برداشته بود، با اين حال هنوز دوره اوليه مفرغ را مي گذراند و لشكريان اكد كه اكثرا از داوطلبان بوده سلاح شان بسيار بدوي بود (كلاهخود مسين، كمان و تبرزين و بس). چنين اسلحه اي بر سلاح هاي كوتيان چندان امتيازي نداشت.

كوتيان از لحاظ قومي به چه گروهي منتسب بودند؟


به اتكاي زبان هاي باستاني شرقي كه دانسته است، نمي توانيم نام هاي ايشان را تعبير و تفسير كنيم. پيشترنام هاي مزبور را جزو اسامي هورياني مي شمردند، ولي اكنون كه تا حدي ساختمان دستوري زبان هورياني بر ما معلوم است و كم و بيش لغات آن نيز دانسته است و اسامي خاص مزبور را به خوبي مي دانيم، به يقين مي توان گفت كه نام هاي كوتي به ياري زبان هورياني تعبيرپذير نيستند. لازم است به
«i» ويژه اي كه در آغاز آن اسامي وجود دارد و پسوند « ap»، « ab» و « sh» كه كلمات بدان پايان مي پذيرد توجه شود. پسوند اخير در هزاره دوم و آغاز هزاره اول قبل از ميلاد در اسامي جغرافيايي سرزمين هاي كوهستاني زاگرس يعني در خاك و مسكن اصلي كوتيان بسيار متداول بود. سومريان و اكديان اصوات زبان كوتيان را به دشواري فرا مي گرفتند و بدين سبب نام هاي كوتي را به انحاي گوناگون نقل مي نمودند و اين خود ويژگي و غرابت اصوات مزبور را مي رساند. ظواهر امر گواه است كه زبان كوتي مستقل و قائم به ذات بوده، چنان كه گفتيم شايد تا اندازه اي با زبان هاي گروه ايلامي رايج در سراسر خطه زاگرس (ايلاميان، كاسيان و لولوبيان و شايد كاسپيان) قرابت داشت. از سوي ديگر، ساختمان صوتي پيچ در پيچ زبان كوتي، كه امري محتمل است، در مقابل سادگي فوق العاده اصوات ايلامي، شايد نشانه اي از قرابت زبان كوتي با ديگر زبان هايي كه واجد اصوات بغرنج متشابهي بودند، باشد. زبان هاي اخيرالذكر عبارت بودنداز: هورياني، و زبان بومي آلباني.»

كاسيان (برگرفته از: «تاريخ ماد»، ا. م. دياكونوف، ترجمه كريم كشاورز، انتشارات علمي و فرهنگي، ۱۳۸۰، ص۱۲۰-۱۲۱):
«محل سكونت «كاسي ها» (به اكدي «كاشي») - از ازمنة قديم تا فتح اسكندر مقدوني-كشور كوهستاني بود كه در فهرست ما همان ناحية ۸ مي باشد و اكنون لرستان ناميده مي شود. گواه منشا قومي كاسيان قريب به پنجاه كلمه و نام خاص است كه با ترجمه اكدي در متون لغوي آشوري و بابلي محفوظ است و همچنين مقداري اسامي خاص كه در اسناد تجاري و اقتصادي بابلي باقي مانده و كتيبه هاي شاهان كه مربوط به هزارة دوم قبل از ميلاد است و به دست ما رسيده. اكنون مي توان اين حدس را بيشتر محتمل دانست كه كاسيان قبيله اي بودند كوهستاني و پيشينة دامداري داشتند و به زباني كه با ايلامي قرابت داشت سخن مي گفتند.»

ماننا
بيشتر پژوهشگران برآن اند كه مانايي ها شامل اتحادي از طوايف منطقه بودند و خود، از گذشته جزيي از سازمان هاي حكومتي لولوبي - گوتي را تشكيل مي دادند. دولت مانا دردهه نخست سده هفتم ق.م. جزيي از دولت بزرگ ماد به شمار مي رفت.

دياكونوف مي نويسد:
«منابع آشوري و بابلي چندين زبان را كه در اين سرزمين رايج بوده اند به نام ذكر مي كنند به قرار زير: زبان كوتي، لولوبي، مانيي ( از شعب كوتي يا لولوبي) مهراني، كاسيي. ويژگي اين زبان ها (كه به طور مشروط «كاسپي» ناميده مي شوند) و درجة خويشاوندي آن ها با يكديگر و با ديگر السنه اي كه بهتر شناخته شده اند، فعلا چنان كه بايد روشن نيست.» («تاريخ ماد»، ا. م. دياكونوف، ترجمه كريم كشاورز، انتشارات علمي و فرهنگي، ۱۳۸۰، ص ۶۰).
«از ميان دولت هايي كه نخست در سرزمين آيندة ماد در آن عهد تشكيل شدند و ما تحت مطالعه قرار دهيم، در آغاز، نقش رهبري را دولت هاي كوچك «زاموآ» (Zamua ) كه مسكن لولوبيان و كوتيان بود بازي مي كردند. بعدها - چنانكه خواهيم ديد - دولت ماننا (مننا) در آن ميان مقام اول را احراز كردند. مركز دولت مزبور در جلگة جنوبي درياچه اروميه در آذربايجان كنوني ايران بوده است. ... ولي در آغاز هزاره اول قبل از ميلاد ماننا، كه در آن زمان يكي از كوچك ترين تشكيلات دولتي لولوبي و كوتي بوده، جدا از اتحادية قبايلي - كه هم در قرن نهم قبل از ميلاد در نواحي جنوبي تر و جنوب غربي پديد آمده بود و اتحادية قبايل ماد ناميده مي شد - وجود داشت.» («تاريخ ماد»، ا. م. دياكونوف، ترجمه كريم كشاورز، انتشارات علمي و فرهنگي، ۱۳۸۰، ص ۱۴۰-۱۳۹).  و هم چنين دياكونوف در مرجع شماره (۲) ماننا را اتحاديه اي از مردم كوتي مي داند.

آلبان هاي قفقاز

آلبانهاي قفقاز مردمي بودند كه در آران پيش و پس از آغاز اسلام زندگي مي كردند و نام آران به آن ها تعلق دارد. آن ها نيز يكي از اقوام قفقازي زبان بوده اند. هيچ خويشاوندي بين آلبانهاي قفقاز و آلباني هاي اروپا كه زبان هندو اروپايي دارند وجود ندارد و نام مشترك دو قوم مختلف مي باشد. موسي خورني، تاريخ نويس ارمني كه در قرن پنجم مي زيسته درباره آلبان ها اطلاعات خوبي مي دهد. او مي گويد كه اين
مردم به دست كشيش هاي ارمني به مسيحيت گرويدند و كشيش هاي ارمني براي آن ها خطي به زبان آلباني اختراع كردند. اين خط كه هم اكنون در موردش پژوهش مي شود ۵۲-۵۴ الفبا دارد. اين زبان به تازگي بخشي از گروه قفقازي شمال شرقي داغستاني محسوب شده است.(۱۳) (۱۴).

به اين منبع آراني نيز نگاه كنيد (۱۵) (۱۶)

سوباریان:

بر گرفته از دانشنامه بریتنیکا(17).

«همان هوریانها  یا خویشاوند نزدیک هوریانها می باشند که در شمال بین النهرین در اواخر هزاره سوم پیش از میلاد حضور بافتند.»

متن اصلی:

Subarians (identical with, or near relatives of, the Hurrians, who appear in northern Mesopotamia around the end of the 3rd millennium BC).

 


اقوام ديگر:

درباره زبان تپورها و هيركاني ها و آماردها و اناري ها و كادوسي ها و كسپي ها و ويتي ها و غيره ما امروز اطلاعاتي نداريم. به احتمال، بخشي از جمعيت اين اقوام نيز گروهي از مردم هوري بودند ولي اين يك حدس است. دانشمندان غربي و به ويژه يوناني مانند هرودوت و استرابن و گرنفون و بطلميوس و پلوتارك از اسامي برخي از اين اقوام را ذكر نموده ولي اطلاعاتي درباره زبان هاي آن ها به ما نرسيده است. براي نمونه، از ماناها و تپورها و امردها هيچ اثر زبان شناختي اي بازنمانده كه براساس آن به نوع زبان آن ها پي ببريم. از بيش تر اين اقوام به جز چند نام (نام مكان و نام اشخاص) چيز ديگري به عنوان معياري براي شناسايي زبان ها آن ها باقي نمانده است و بر اساس همين نشانه، زبان غالب اقوام بومي غرب و شمال غرب ايران «قفقازي» يا «زاگرو - ايلامي» دانسته و خوانده شده است.

نتيجه:

هيچ كدام از اقوام ياد شده در مقاله، با ترك ها (زرد پوستان آسياي ميانه) خويشاوندي نداشتند و هيچ دانشمندي ادعا ترك بودن آنان را نكرده است.


ياد داشت ها:
(۱)
Diakonoff, I.M., & Starostin, S.A., "Hurro-Urartian as an Eastern Caucasian
Language," Munchener Studien zur Sprachwissenschaft, Beiheft 12, 1986 (103
pages).
(2)
Diakonoff, I.M: "The Medes" in Cambridge History of Iran: Volume 2, The Median and Archaemenian Periods
(3)
Diakonoff, I.M., "Hurro-Urartian Borrowings in Old Armenian", Journal of American
Oriental Society, Vol. 105, No. 4 (Oct-Dec 1985)
(4)
Greppin, J.A.C. and Diakonoff, I.M , 1991. " Some effects of the Hurro-Urartian
People and Their Languages upon the Earliest Armenians", Journal of the American
Oriental Society, Vol. 111, No. 4, pg 720-730.
(5)
Ivanov, Vyacheslav V. , 2002, "Comparative notes on Hurro-Urartian, Northern
Caucasian and Indo-European"
(6)
Greppin, J.A.C. 1991. "The Survival of Ancient Anatolian and Mesopotamian
Vocabulary until the Present", Journal of Near Eastern Studies, Vol. 50, No.3 pg 203
-207
(7)
Encyclopedia Britannica 2003 : Altaic
(8)
Encyclopedia Britannica 2003 : Uralic
(9)
Encyclopedia Britannica 2003: Caucasian languages.
(10)'
The Indigenous Languages of the Caucasus' series, general editor, J.A.C. Greppin, published by Caravan Books, Delmar New York.
vol. 1 The Kartvelian languages
vol. 2 North West Caucasus
vol. 4 North East Caucasian Languages
(11)
The Macmillan Encyclopedia 2001, © Market House Books Ltd 2000
(12)«تاريخ ماد»، ا. م. دياكونوف، ترجمه كريم كشاورز، انتشارات علمي و فرهنگي، ۱۳۸۰
(۱۳)
Aleksidze, Zaza & Jean-Pierre Mahé 1997. Découverte d'un texte albanien: une langue
ancienne du Caucase retrouvée. CRAI 1997:517-532.
(14)
Aleksidze, Zaza & Jean-Pierre Mahé 2002. Le déchiffrement de l'écriture des albaniens
du Caucase. Comptes-rendue de l'Académie des Inscription, Paris XXX.
(15)
http://www.azer.com/aiweb/categories/magazine/ai113_folder/113_articles/113_zaza_script_ashes.html
(16)
http://www.azer.com/aiweb/categories/magazine/ai113_folder/113_articles/113_zaza_udi_language.html

(17) "History of Mesopotamia." Encyclopædia Britannica. 2004.  Encyclopædia Britannica Premium Service.