|
|
آذربايجان
شمالي،
آذربايجان
جنوبي؟! احسان
طبري در دوران
باقروف، در
زير رهبري
روشنفكراني
مانند حيدر
حسينف
(نويسنده)،
صمد ورغون
(شاعر)، ميرزا
ابراهيموف
(كه هم
نويسنده و هم
سياستمدار
بود)، جريان قوي
مليگرايي ]شوونيستي[
در جهت جلب « آذربايجان
جنوبي» به
اتحاد بـا
جمهوري
شوروي، قوت
گرفت و بـا
تعصبي زياد
از اين مساله
صحبت ميشد،
كه در اوايل
سده 19 ميلادي «
مملكت»
آذربايجان
واحد به دو
بخش تقسيم
شده و بخش «
آذربايجان جنوبي»
كماكان در
دست شاهها و
فئودالها
باقي مانده و
بخش شمالي «
آزاد شده» و
اين دو بخش طي
دوران اخير
از يكديگر
دور گشتهاند
و اكنون
بـايد اين بيعدالتي
تـاريخ را
جبران كرد. البته اين
داستان
سرتاپا جعلي
است.
آذربايجان
شمالي هرگز
به نام
آذربايجان
مشهور نبوده.
سابقا آن را «
اران» ميناميدند.
اخيرا آن را
«قرهباغ» ميخواندند.
نام «
آذربايجان»
را مليگرايان
]شوونيستهاي[
« مساواتيست»
براي آن
برگزيدند،
بـا اين حساب كه
خود كلمهي «
آذربايجان»
دعوي وحدتطلبي
را توجيه كند.
روشنفكران
آذربايجان
شوروي، كه از
تـاريخ بيخبر
بودند،
افسانههاي
ساخته شده را
باور كردند و
بـا شدت،
وحدت دو
آذربايجان
را ميطلبيدند. منبع:
كژراهه
(خاطراتي از
حزب توده) ـ
احسان طبري انتشارات
اميركبير ـتهران
1366 ـ ص 194 |