در رابطه با غلام دستگاه سبکری و ادعای پان‌ترکیستها:

یکی از پان‌ترکیستها برای اینکه بخواهد ثابت کند که زبان مردم آذربایجان پیش از دوران سلجوقیان-ترکمنان-صفویان، زبان ترکی بوده است، این چنین مینویسد:

" حضور ترکان در این منطقه وجود دارد. از جمله نخستین دولت ترک در ایران پس از اسلام در قرن سوم ھجری و قبل از سلجوقیان و غزنویان در این منطقه تشکیل شده است. مورخان معاصر ایرانی معمولا به جھت اغراض خاص خود از این دولت ترک نام نمی برند. نام این دولت، دولت سُبکری (Sübkəri) و پایتخت آن شھر شیراز بوده است که بر مناطقی چون کرمان,اصفھان و دیگر بخشھای عراق عجم تسلط داشته است. این دولت اگر چه دولتی مستعجل و کم عمر بوده است اما با توجه به اینکه منشور امارت از خلیفه بغداد گرفته است و ھمچنین نقش مھمی در زوال صفاریان داشته است و نیز نخستین دولت ترکان در دوران بعد از اسلام در ایران است بسیار شایان توجه است. ملک الشعرای بھار به نقش دولت ترک سبکری در زوال صفاریان توجه داشته و مینویسد: "و این سُبكری شبیه طغرل كافر نعمت، غلام آل سبكتکین است كه خاندان خداوندان خویش را به خیر خیر برداشتند (تاریخ سیستان: ص ۲۸۵- ۲۵۳ و ابن خلدون: ج ۴، ص ۲۳۰ – ۳۲۹ )"

جالب است که پان‌ترکیستها ادعا میکنند که مورخان ایرن از این فرد به نام سبکری نام می‌برند، ولی سپس به ملک اشعراء بهار اشاره میکنند.  اما اول خوب است در مورد سبکری بدانیم.  سبکری نام یکی از غلامهای صفاریان است که از قوم خلج (که برخی آنها را پشتو میدانند و اغلب مححقان آن‌ها را ترک) در آسیایه میانه پس از غالب شدن صفاریان بر آنها به به دستگاه صفاریان وارد شد.  این غلام دستگاه صفاریان سپس در دستگاه صفاریان، به مقام بلند رتبطه‌ای رسید (امثال غزنویان که نیز جزو غلامان ترک بودند که در دستگاه سامانیان به جایگاه بلند نظامی رسیند).   روشن نیست چگونه یک غلام ترک از آسیایه میانه نشان می‌دهد که زبان مردم کرمان و فارس و عراق عجم یا آذربایجان ترکی بوده است!  برای نمونه، اگر یک ایرانی در دوران فاطمی جایگاه بالایی پیدا کند(همانند موید فی الدین شیرازی) به این معنی نیست که مردم مصر فارسی‌زبان بودند. 

دومین نکته اینست که  سبکری سلسله نیست.. معنی سلسله اینست که چند پادشاه به طور مداوم از یک خاندان حکومت کنند.

در مورد سبکری، کلیفورد ادمود بوسورث میگوید:

Clifford Edmund Bosworth, "The medieval history of Iran, Afghanistan, and Central Asia", Variorum Reprints, 1977 pg 99: "In the opening years of the tenth century, Kirman and Fars passed from the Saffarid Amir Tahir b. Muhammad b.' Amir into the hands of Saffarid's slave commander subkari (?Subuk-eri), who made himself independent there until defeated by Caliphal troops"

لغتنامه‌ی دهخدا نیز میگوید:

سبکری . [ س ُ ک َ ] (اِخ ) نام یکی از غلامانی است که یعقوب لیث صفار با خود از سیستان بیاورد، و عمرو لیث او را ببغداد فرستاد با هدیه های نیکو به نزدیک موفق و احمدبن ابی الاصبع با او یکجا برفت و در سال 275 هَ . ق . ببغداد رسید. و در زمان امارت ابوالحسن طاهربن محمد و لیث بن علی حکومت فارس را یافت ولی در زمان طاهر از او تبعیت نکرد و بر او مستولی شد. در این موقع علی بن لیث بسیستان مخفی بود و سبکری سر با او یکی داشت و پس از آن حکومت رخد را یافت . تا بالاخره حکومت او بکرمان و فارس قرار گرفت ، تا این که روز شنبه چهار روز باقی از ذی العقده ٔ سنه ٔ 299 او را ببغداد فرستاد. رجوع به فهرست تاریخ سیستان و رجوع به رودکی سعید نفیسی ص 382 و 395 شود.

 

پس چنانکه ملاحظه میشود, این سبکری یکی از غلامان دربار صفاریان بوده است و ربطی به آذربایجان ندارد. تاریخ میگوید که این غلام پس از شکست دادن خلج‌ها، به دربار صفاریان وارد میشود.  مانند غلامان ترک دیگر که نظام سامانیان و طاهریان و عباسیان بودند, سبکری هم جزو دستگاه صفاریان بود. در حدود کمتر از ده سال هم در منطقه کرمان و فارس، زیر نظر عباسیان حکومت میکند که نمیتوان این کمتر از ده سال فرمانروایی زیر نظر عباسیان را یک حکومت دراز مدت دانست.  هرگز نمی‌توان چیزی به نام فرمانروایی کمتر از  ده سال را در تاریخ ایران مهم نگاشت وچون سبکری حدود ده ساله دوام نیافت،  هرگز نام سلسله نیز بر آن درست نیست و نمی‌توان سخن گفت از "سلسله‌ی سبکری" یا حتی به نظر من "دولت سبکری" (زیرا نه زیر نظر عباسیان بود، ولی چنین فردی در واقع از دستگاه صفاریان به دستگاه عباسیان پناه برد).    

اما اصل ماجرا: روشن نیست حاکم شدن یک ترک آسیایه میانه که جزو دستگاه صفاریان بوده است (و سپس از صفاریان جدا شد و به عباسیان گروید)، برای کمتر از ده سال در فارس/کرمان چه ربطی دارد به حضور ترکان در ایران و ادعای هفت‌هزار ساله زبان ترکی در آذربایجان!  آیا برای نمونه چون این فرد اول از طرف صفاریان حاکم شده است, میتوان کرمان آن دوران را ترکزبان نداست؟ البته که نه. این مانند اینست که ما بگوییم مصر در زمان یکی از خلفای فاطمی که مادر ایرانی داشت، یک منطقه‌ی ایرانی بود.  همین که این فرد از آسیایه میانه بود و نه از بومیان ایرانزمین، خود برخلاف نظر پان‌ترکیستها است.