منتشر شد

هزاره‌هاى پرشكوه - منتشر شد

هزاره‌هاى پرشكوه

)نقدى بر آثار ناصر پورپيرار(

نوشته‌ى داريوش احمدى



ناشر: مؤسسه‌ي فرهنگي – انتشاراتي گرگان
شمارگان: 5000
تاريخ چاپ: 1384

فهرست مطالب:
بخش يكم: هخامنشيان
1-1-
كليات
2-1-
داريوش بزرگ؛ شاه مردمان بسيار يا مُردگان بسيار؟!
3-1-
پيشينه‌شناسى اصطلاح آريا
4-1-
پيشينه‌شناسى نام پارس
بخش دوم: اشكانيان
1-2-
كليات
2-2-
تبارشناسى اشكانيان
3-2-
زبان‌شناسى اشكانيان
بخش سوم: پيوست
1-3-
فردوسى

بخشى از پيش‌گفتار كتاب
در آغاز، اين اربابان ايدئولژي ماركسيسم-لنينيسم در شوروي سابق بودند كه از اوايل قرن بيستم تا ميانه‌هاي آن، در تلاش براي افزايش و گسترش منافع و مرزهاي خويش، در فراسوي خاك خود، به ترويج ايدئولژي‌هاي قوم‌پرستانه و قوم‌سازانه روي آوردند تا بدين وسيله، با تجزيه‌ي ملت‌هاي واحد به انبوهي از قوم‌هاي منفرد و جداگانه، كه خلق‌هاي به اصطلاح آزاد خوانده مي‌شدند، و آوردن اين توده‌هاي اقماري به زير يوغ شوروي و كمونيسم، كه گويي آزادي و رهايي را براي آنان به ارمغان آورده بود، اردوي خويش را بزرگ‌تر و گسترده‌تر سازند و منابع انساني و اقتصادي نامحدود و رايگاني را براي استواري پايه‌هاي خود و نيز ستيزه‌هاي پيدا و پنهان خويش با بلوك غرب، فراهم آوردند.
اما اينك در قرن بيست و يكم، نو-استعمارگران جهان غرب، در تلاش براي ايجاد «دموكراسي‌هاي موزاييكي»، يعني پديد آوردن كشورهايي خُرد، ناتوان، به ظاهر دموكراتيك، و كاملاً وابسته به غرب، از طريق فروپاشاندن كشورهاي بزرگ و توان‌مندِ چند-فرهنگي، به گونه‌اي ديگر، به احيا و تحريك و تقويت جريانات قوم‌پرست و تجزيه‌طلب (مانند پان‌تركيسم و پان‌عربيسم) روي آورده‌اند.
در همين چارچوب، افراد و گروهك‌هاي قوم‌پرست داخلي، كه رسانه‌هاي گوناگوني را در اختيار دارند، با تضعيف، بل كه تخريب هويت ايراني از طريق تحريف و مخدوش‌سازي تاريخ و تاريخ‌سازان پرافتخار ايران، و جعل و خلقِ مفهوم قوميت براي فرهنگ‌هاي محلي ايران و رويارو ساختن آنان با يك‌ديگر، و با داشتن گفتماني نژادپرستانه، تخيل‌گرايانه، و پرخاش‌جويانه، يك‌سره و پيوسته در تلاش و تكاپو براي فروپاشاندن وحدت و يك‌پارچگي ملي و تماميت ارضي ايران و ايجاد حكومت‌هايي به اصطلاح خودمختار و يا الحاق آن‌ها به برخي كشورهاي همسايه‌اند.
در طول چند سال اخير، ظهور نويسندگاني كه پيوسته و هدف‌مند، با استفاده از ادبياتي كه در آن نژادپرستي و ميهن‌ستيزي رشد فزاينده‌‌اي دارد، به انكار و تخريب ريشه‌هاي تمدن و فرهنگ و هويت كهن و اصيل ايراني روي آورده‌اند، ابعاد عظيم توطئه‌ي بيگانگان جهت لطمه زدن به كشور و ملت ايران، و ضرورت مقابله‌ي بنيادين با چنين تحركات مخربي را بيش از پيش آشكار و نمايان مي‌سازد.
از سال 1379 بدين سو، نويسنده‌اي به نام ناصر پورپيرار، با انتشار مجموعه كتاب‌هايي با نام كلي «تأملي در بنيان تاريخ ايران» و از سال 1382 با راه اندازي وبلاگي بر روي شبكه‌ي اينترنت، گفتمان كمابيش جديد و بي‌سابقه‌اي را طرح و ترويج نمود كه هدف و نتيجه‌ي آن، تحريف و تخريب تاريخ و تمدن ايران، تحسين و تجليل قوم عرب، و رويارو ساختن مليت و مذهب بوده است.
وي با بهره‌گيري از ادبيات و لحني يك‌سره پرخاش‌گرانه، موهن و خودپرستانه، و با كاربرد داستان‌پردازي، اوهام‌بافي و دروغ‌سازي، در نگارش آثار خود، به انكار كامل فرهنگ و تمدن پربار ايران باستان و تهي انگاشتن آن از هر گونه دست‌آورد و افتخاري، و تخريب چهره‌ي شخصيت‌هاي تاريخي و علمي ايران پرداخته و باور جهاني موجود درباره‌ي پيشينه‌هاي غني فرهنگي و تمدني ايران را توهمي القا شده از سوي يهوديان و حاصل توطئه‌هاي سازمان يافته و ديرينه‌ي صاحبان كليسا و كنيسه قلم‌داد كرده است.
كتاب حاضر، با اتكا به اصول و شيوه‌هاي علمي، به سادگي و وضوح نشان داده است نظرياتي كه ناصر پورپيرار درباره‌ي تاريخ و تمدن و فرهنگ ايران پراكنده ساخته، در حدي وصف‌ناپذير و شگفت‌انگيز، نامستدل و نامستند، متناقض، بي‌بنيان و خودساخته، آكنده از تخيلات و توهمات شخصي، و مبتني بر انديشه‌ها و پيش‌فرض‌هاي قوم‌پرستانه‌ است.
اين كتاب آشكار خواهد ساخت، همه‌ي هزاره‌هايي كه تاريخ ايران پشت سر نهاده است، يك‌سره و پيوسته، پرشكوه، درخشان، و افتخارآفرين بوده و هر گونه تلاش و تكاپويي براي مخدوش‌سازي اين هزاره‌هاي شكوه‌مند، باطل و محكوم به شكست است.
«هزاره‌هاي پرشكوه»، در كنار برآوردن اين هدف، كوشيده است تا با ارائه‌ي جديدترين دانسته‌ها و ره‌يافت‌هاي تاريخي، باستان‌شناسي و زبان‌شناسي، كه در داخل ايران چندان دست‌ياب نيست، دست‌مايه‌ها و مواد و منابع بايسته و بسنده را براي پژوهش‌گران و علاقه‌مندانِ حقيقت‌جويِ تاريخ و فرهنگ ايران، فراهم آورد.