گزيده‌هايی از سنگ‌نوشته‌ی داريوش در بيستون

پس از كشته شدن «برديا / گئوماتا» به دست داريوش كبير و شش تن از ياران‌اش، سراسر امپراتوري پارس دچار آشوب و اغتشاش گرديد. اما داريوش در طول يك سال و اندي (21ــ 522 پ.م.) موفق به سركوبي شانزده شورش و چيرگي بر سراسر خاك امپراتوري و برقراري نظم و امنيت در آن گرديد. او براي جاودانه ساختن ياد و افتخار آن پيروزي‌ها، فرمان داد كه سنگ‌نگاره‌اي بدين منظور بر روي صخره‌هاي كوه مقدس بيستون واقع در نزديكي كرمانشاه كنوني، بنگارند. در اين سنگ‌نگاره (كه ابعاد آن 3 در 5/5 متر است) به صورت نمادين، 9 سركرده‌ي شورشي با دست‌هايي بسته در مقابل داريوش به صف ايستاده‌اند و «برديا / گئوماتا» نيز در زير پاهاي وي افتاده است. داريوش كماني به دست چپ گرفته و «فَر كياني» نيز در بالاي تصوير در حال پرواز است. در پيرامون اين نگاره گزارش چگونگي شورش‌ها و چيرگي داريوش بر آن‌ها به همراه مطالبي ديگر، نخست به زبان ايلامي نگاشته شده بود اما سپس ترجمه‌هاي بابلي (اكدي) و پارسي باستان نيز بدان افزوده گشت. افزودن ترجمه‌ي پارسي باستان به اين نگاره پس از اختراع خط ميخي ويژه براي آن زبان (به فرمان داريوش) انجام يافت. براي آگاهي عموم مردم امپراتوري از مندرجات سنگ‌نگاره‌ي بيستون، نسخه‌هاي ديگري از سنگ‌نوشته‌ي آن، به ايالت‌هاي مختلف فرستاده شده بود (كخ، ص26 ــ 18).
در ادامه، گزيده‌هايي از سخنان داريوش كبير را در سنگ‌نوشته‌ي بيستون، بر اساس ترجمه‌ي خودم از متن پارسي باستان، مي‌خوانيد:

ستون يكم
(بند 1): من‌ام داريوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه پارس، شاه كشورها، پسر ويشتاسپ، نوه‌ي ارشام هخامنشي.
(بند 5): داريوش شاه گويد: به خواست اهوره مزدا من شاه‌ام. اهوره مزدا پادشاهي را به من بخشيد.
(بند 8): در اين كشورها، مردي كه وفادار بود، نيك پاداش دادم و آن كه دشمن بود، نيك كيفر دادم. به خواست اهوره مزدا اين كشورها قانون مرا اجرا كردند. آن چه به ايشان گفتم، آن گونه كردند.
ستون چهارم
(بند 55): داريوش شاه گويد: تو كه سپس شاه خواهي بود، از دروغ سخت بپرهيز. مردي كه خواهد دروغزن بُوَد، نيك كيفر ده؛ اگر چنين مي‌انديشي :« [بايد] كشورم در امان بُوَد».
(بند 59): داريوش شاه گويد: آن‌هايي كه پيش‌تر شاه بودند، در مدت [شاه بودن‌شان]، آن چه من در يك سال و اندي به خواست اهوره مزدا كردم، نكردند.
(بند 60): داريوش شاه گويد: آن چه را كه كرده‌ام باور كن [و] همان گونه به [اطلاع] مردم برسان. آن را پنهان مكن. اگر اين سند را پنهان نكني و به مردم بگويي، اهوره مزدا دوست تو باشد و دودمان‌ات بسيار و عمرت دراز گردد.
(بند 61): داريوش شاه گويد: اگر اين سند را پنهان داري و آن را به مردم نگويي، اهوره مزدا تو را بزند و براي‌ات دودماني نباشد.
(بند 63): داريوش شاه گويد: از آن رو اهوره مزدا [مرا] ياري كرد و ديگر خداياني كه هستند، چون بدكردار نبودم، دروغزن نبودم، خطاكار نبودم. نه من، نه دودمان‌ام. بر پايه‌ي راستي (= عدالت) رفتار كرده‌ام؛ نه به ناتوان و نه به توانا بد كرده‌ام. مردي كه با خاندان‌ام همكاري كرد، او را نيك پاداش دادم. آن كه زيان‌كاري كرد، او را نيك كيفر دادم.
(بند 64): داريوش شاه گويد: تو كه سپس شاه خواهي بود، مردي كه دروغزن يا خطاكار است، او را دوست مباش، او را نيك كيفر ده.
(بند 65): داريوش شاه گويد: تو كه سپس اين نوشته‌ها را كه من نوشتم، يا اين نگاره‌ها را ببيني، آن‌ها را ويران مكن، تا جاي ممكن آن‌ها را بپاي؛ تا زماني كه تندرست باشي.
(بند 66): داريوش شاه گويد: اگر اين نوشته‌ها يا نگاره‌ها را ببيني [و آن‌ها را] ويران مكني و تا زماني كه توانا هستي بپايي، اهوره مزدا تو را دوست باشد و دودمان‌ات بسيار و عمرت دراز گردد و آن چه كني، اهوره مزدا آن را براي‌ات نيك چاره كند.
ستون پنجم
(بند 73): داريوش شاه گويد: هر آن كه اهوره مزدا را بپرستد، بخشش [وي] از آن او خواهد بود، هم در زندگي و هم [پس از] مرگ.

copyright © prana.persianblog.com

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کتاب‌نامه:
هايدماري كخ: «از زبان داريوش»، ترجمه‌ي پرويز رجبي، 1376
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ